waterpower


معنی: نیروی ابی
معانی دیگر: نیروی ابی، نیروی آب، آب نیرو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the power of flowing water, esp. when used to run machinery, as for generating electricity.

(2) تعریف: a source, such as a waterfall, from which this power is obtained.

(3) تعریف: the legal right to this power as claimed by a mill.

جمله های نمونه

1. The experimental farm is near the waterpower station.
[ترجمه گوگل]مزرعه آزمایشی در نزدیکی ایستگاه برق است
[ترجمه ترگمان]مزرعه آزمایشی نزدیک ایستگاه waterpower است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the 19 th century waterpower was widely utilized to generate electricity.
[ترجمه گوگل]در قرن نوزدهم از نیروی آب به طور گسترده برای تولید برق استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]در قرن ۱۹، waterpower به طور گسترده برای تولید برق مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was then that a friend who was also a water-power enthusiast suggested a compressor.
[ترجمه گوگل]در آن زمان بود که یکی از دوستان که از علاقه مندان به انرژی آب نیز بود، یک کمپرسور را پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان بود که یک دوست دارای قدرت آب، یک کمپرسور را پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At Wanlockhead, to the south, the Straitsteps mine remains include a primitive water-powered beam engine for draining the mine.
[ترجمه گوگل]در وانلاک هد، در جنوب، بقایای معدن استریت استپس شامل یک موتور پرتوی اولیه با نیروی آب برای تخلیه معدن است
[ترجمه ترگمان]در Wanlockhead، در جنوب، معدن Straitsteps شامل یک موتور beam با آب اولیه برای تخلیه معدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The water-power age produced hamlets, at the most small villages, gathered around a new mill.
[ترجمه گوگل]عصر قدرت آب دهکده هایی را در کوچکترین روستاها ایجاد کرد که در اطراف یک آسیاب جدید جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]در روستاهای کوچک و کوچک که در اطراف یک آسیاب جدید جمع شده بودند، در عصر آب و برق، دهکده ها تولید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Waterpower could be used to drive machinery, but few contemplated converting it into electricity.
[ترجمه گوگل]از نیروی آب می توان برای راندن ماشین آلات استفاده کرد، اما تعداد کمی از آنها به فکر تبدیل آن به برق بودند
[ترجمه ترگمان]Waterpower می توانند برای رانندگی ماشین آلات مورد استفاده قرار گیرند، اما تعداد کمی از آن ها در حال تبدیل آن به برق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had begun building a water-powered factory and consolidating his landed estate by purchase.
[ترجمه گوگل]او شروع به ساخت یک کارخانه برق آب و تثبیت املاک زمین خود با خرید کرده بود
[ترجمه ترگمان]او ساخت یک کارخانه برق آبی را آغاز کرده و املاک خود را با خرید تثبیت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Water-powered fulling mills were not new; indeed they go back at least as far as the thirteenth century.
[ترجمه گوگل]آسیاب های پرکننده با نیروی آب جدید نبودند در واقع آنها حداقل به قرن سیزدهم باز می گردند
[ترجمه ترگمان]fulling که با آب و آب کار می کنند جدید نیستند؛ در واقع حداقل تا قرن سیزدهم عقب می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Waterpower international seminar held two successfully 1998 at was being mixed 1996 early or late.
[ترجمه گوگل]سمینار بین المللی Waterpower دو سمینار با موفقیت در سال 1998 در سال 1996 در اوایل یا اواخر برگزار شد
[ترجمه ترگمان]سمینار بین المللی Waterpower که در سال ۱۹۹۸ دو با موفقیت برگزار شد، در اوایل یا اواخر سال ۱۹۹۶ ترکیب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Results of this thesis provide guiding significance to waterpower design of impeller of the low specific speed centrifugal pump.
[ترجمه گوگل]نتایج این پایان نامه اهمیت راهنمایی را برای طراحی نیروی آب پروانه پمپ گریز از مرکز با سرعت ویژه پایین ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج این پایان نامه، اهمیت راهبردی برای طراحی waterpower (impeller)از پمپ سانتریفوژ با سرعت خاص پایین را فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The joint operation and united management of cascade waterpower stations in Mudanjiang river are imperative.
[ترجمه گوگل]عملیات مشترک و مدیریت واحد نیروگاه های آبشاری در رودخانه مودانجیانگ ضروری است
[ترجمه ترگمان]عملیات مشترک و مدیریت نیروگاه های cascade در رودخانه Mudanjiang ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of particular feature of waterpower and deep penetration perforation manner makes it popular in oilfield.
[ترجمه گوگل]از ویژگی های خاص قدرت آب و روش نفوذ عمیق آن را در میدان نفتی محبوب می کند
[ترجمه ترگمان]ویژگی خاص of و manner نفوذ عمیق، آن را در میدان نفتی محبوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rich in waterpower resources, with annual rainfall of 199 6 millimeters.
[ترجمه گوگل]غنی از منابع آب، با بارندگی سالانه 199 6 میلی متر
[ترجمه ترگمان]غنی از منابع waterpower با بارش سالانه ۱۹۹ میلی متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We should exploit more mines and waterpower.
[ترجمه گوگل]ما باید از معادن و نیروی آب بیشتری بهره برداری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از معادن و waterpower بیشتر بهره برداری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We can transmute water power into electrical power.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم نیروی آب را به برق تبدیل کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم قدرت آب را به توان الکتریکی تبدیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We can transmute water power into electric power.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم نیروی آب را به برق تبدیل کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم قدرت آب را به نیروی برق تبدیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Steam and water power are used for the generation of electricity.
[ترجمه گوگل]برای تولید برق از بخار و نیروی آب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از نیروی بخار و آب برای تولید برق استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Water power is our country's most important natural resource.
[ترجمه گوگل]نیروی آب مهمترین منبع طبیعی کشور ما است
[ترجمه ترگمان]قدرت آب مهم ترین منبع طبیعی کشور ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The Yek used wind and water power, but this was clearly independent of both.
[ترجمه گوگل]یک از نیروی باد و آب استفاده می کرد، اما این به وضوح مستقل از هر دو بود
[ترجمه ترگمان]The از باد و قدرت آب استفاده می کردند، اما این به وضوح مستقل از هر دو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Water power is put to use in various ways throughout the brewery, including the pumping of beer to different tanks.
[ترجمه گوگل]نیروی آب به طرق مختلف در سراسر کارخانه آبجوسازی مورد استفاده قرار می گیرد، از جمله پمپاژ آبجو به مخازن مختلف
[ترجمه ترگمان]قدرت آب به روش های مختلفی در سراسر آبجوسازی از جمله پمپ آبجو به تانک های مختلف استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. There they used the water power to drive large hammers and grinding wheels made of the local Millstone Grit.
[ترجمه گوگل]در آنجا از نیروی آب برای راندن چکش‌های بزرگ و چرخ‌های آسیاب ساخته شده از سنگ آسیاب محلی استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]در آنجا از نیروی آب برای راندن hammers بزرگ و چرخ های خرد شده از سنگ millstone محلی استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The equipment is according to the water power whirlpool principle design, compares with the single whirlpool pulper . It will save electricity above 40%.
[ترجمه گوگل]این تجهیزات مطابق با طراحی اصل گرداب قدرت آب است، در مقایسه با خمیر تک گرداب در مصرف برق بیش از 40 درصد صرفه جویی می شود
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات مطابق با طرح اصل منبع آب است که با واحد گردابی واحد مقایسه می شود این کارخانه برق بیش از ۴۰ درصد برق را حفظ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Mills used to depend on wind power or water power.
[ترجمه گوگل]آسیاب ها به نیروی باد یا نیروی آب وابسته بودند
[ترجمه ترگمان]میلز سابقا به قدرت باد یا قدرت آب بستگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Extruding of water power increases the speed of gas scattering, which makes gas fully release, reduce the gas pressure goes beyond the limit and have remarkable effect to safety production.
[ترجمه گوگل]اکسترود نیروی آب باعث افزایش سرعت پراکندگی گاز می شود که باعث آزاد شدن کامل گاز، کاهش فشار گاز فراتر از حد مجاز می شود و تاثیر قابل توجهی در تولید ایمنی دارد
[ترجمه ترگمان]کاهش توان آب، سرعت پخش گاز را افزایش می دهد که باعث انتشار کامل گاز می شود و فشار گاز فراتر از حد مجاز است و تاثیر قابل توجهی بر تولید ایمنی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. It is still at work, producing animal feed and, unlike many others, continues to make use of water power.
[ترجمه گوگل]هنوز در حال کار است و خوراک دام تولید می کند و برخلاف بسیاری دیگر، همچنان از نیروی آب استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]آن هنوز در حال کار است، تولید غذای حیوانات و بر خلاف بسیاری دیگر، به استفاده از قدرت آب ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Factory owners added chimneys and extra workshops to their factories as they replaced water power by steam power.
[ترجمه گوگل]کارخانه‌داران دودکش‌ها و کارگاه‌های اضافی را به کارخانه‌های خود اضافه کردند، زیرا آنها نیروی آب را با نیروی بخار جایگزین کردند
[ترجمه ترگمان]صاحبان کارخانه، دودکش و کارگاه های اضافی را به کارخانجات خود اضافه کردند و قدرت آب را با قدرت بخار جایگزین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Technical progress in the industry lay above all in the increased exploitation of water power.
[ترجمه گوگل]پیشرفت فنی در صنعت بیش از همه در افزایش بهره برداری از نیروی آب است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت فنی در این صنعت فراتر از افزایش بهره برداری از قدرت آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. It was expounded about the structure, work principle and field test effect of water power jar knocker with slide valve.
[ترجمه گوگل]در مورد ساختار، اصل کار و اثر آزمایش میدانی کوبنده جار برق آب با شیر کشویی توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]این موضوع در مورد ساختار، اصل کار و اثر آزمایش میدان قدرت آب در knocker با شیر لغزش نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیروی ابی (اسم)
waterpower

تخصصی

[زمین شناسی] نیروی آب - قدرت آب در حال حرکت یا ریزشی که زمانی برای به کار انداختن مستقیم ماشین آلات، مثلاً بوسیله چرخ آب استفاده می شد، اما در حال حاضر بطور رایج تری برای تولید الکتریسیته بوسیله یک ژنراتور یا مولد نیرو استفاده می شود که با یک توربین که از درون آن آب می گذرد، جفت می شود. مقایسه شود با: نیروی برق آبی. نیروی آبی.
[زمین شناسی] آب نیرو- نیروی برقابی- توان برقابی- انرژی برقابی

انگلیسی به انگلیسی

• power generated by the force of running or falling water (used to drive machinery), turbine water power
power generated by the force of running or falling water (used to drive machinery), turbine water power
water power is the power obtained from flowing water which is used to drive machines or to make electricity.

پیشنهاد کاربران

بپرس