waterfall

/ˈwɒtərˌfɒl//ˈwɔːtəfɔːl/

معنی: ابشار
معانی دیگر: آبشار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stream of water that falls from a height; cascade.
مترادف: falls
مشابه: cascade, cataract, chute, fall, torrent

جمله های نمونه

1. a sonorous waterfall
آبشار پر سر و صدا

2. the spray of a waterfall
پشنگ آبشار

3. the mill derives its energy from the waterfall
آسیاب نیروی خود را از آبشار می گیرد.

4. The magnificent scene of the waterfall is pleasant.
[ترجمه Sara] منظره با شکوه ابشار مطبوع است
|
[ترجمه ایلین رضایی] صحنه باشکوه آبشار دلنشین است.
|
[ترجمه گوگل]صحنه باشکوه آبشار دلنشین است
[ترجمه ترگمان]منظره باشکوه آبشار مطبوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The magnificent scene of the waterfall is a perfect delight to the eye.
[ترجمه گوگل]صحنه باشکوه آبشار چشم نوازی را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]منظره باشکوه آبشار یک لذت کامل برای چشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The waterfall sing, " I find my song, when I find my freedom. ".
[ترجمه ...] آبشار می خواند : من صدا و موسیقی خود را پیدا می کنم زمانی که آزادیم را پیدا کنم.
|
[ترجمه گوگل]آبشار می‌خواند: «آهنگم را پیدا می‌کنم، وقتی آزادیم را پیدا کنم»
[ترجمه ترگمان]این آبشار می گوید: \" من آهنگ خود را وقتی که آزادی خود را پیدا می کنم، پیدا می کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can you feel the spray from the sea/waterfall?
[ترجمه ایلین رضایی] آیا می توانید اسپری از دریا / آبشار را احساس کنید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانید اسپری از دریا / آبشار را احساس کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید اسپری را از آبشار \/ آبشار احساس کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The waterfall rasped away the rock.
[ترجمه گوگل]آبشار صخره را به هم زد
[ترجمه ترگمان]آبشار با صدای گوش خراش سنگ را تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She watched the magnificent waterfall cascade down the mountainside.
[ترجمه ایلین رضایی] او آبشار باشکوهی را تماشا کرد که از دامنه کوه پایین می رفت
|
[ترجمه گوگل]او آبشار باشکوهی را تماشا کرد که از دامنه کوه پایین می رفت
[ترجمه ترگمان]آبشار با شکوه آبشار را تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The waterfall was lit up at night with pink and green floodlights.
[ترجمه گوگل]آبشار در شب با نورافکن های صورتی و سبز روشن می شد
[ترجمه ترگمان]شب با چراغ های صورتی و سبز روشن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. History relates that they stumbled on a magnificent waterfall.
[ترجمه گوگل]تاریخ نشان می دهد که آنها به یک آبشار باشکوه برخورد کردند
[ترجمه ترگمان]تاریخ حکایت از آن دارد که آن ها به یک آبشار با شکوه برخورد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Let's have our picnic by the waterfall.
[ترجمه محمد کشاورز امامی] بیاید یک پیک نیک در کنار آبشار داشته باشیم
|
[ترجمه گوگل]بیایید کنار آبشار پیک نیک داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]بیا بریم پیکنیک اون آبشار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The recent rain had churned up the waterfall into a muddy whirlpool.
[ترجمه گوگل]باران اخیر آبشار را به گردابی گل آلود تبدیل کرده بود
[ترجمه ترگمان]باران تازه آبشار را درون یک گرداب گل آلود فرو کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We saw a salmon jumping in the waterfall there.
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا را دیدیم که در آبشار آنجا می پرید
[ترجمه ترگمان]ما یه ماهی قزل آلا توی آبشار دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The waterfall was surrounded by sweet-smelling trees that modern botanists say were probably Aquilaria sinensis.
[ترجمه گوگل]اطراف آبشار را درختان خوشبو احاطه کرده بود که گیاه شناسان مدرن می گویند احتمالاً Aquilaria sinensis هستند
[ترجمه ترگمان]آبشار با بویی شیرین و خوشبو احاطه شده بود که botanists امروزی می گویند احتمالا aquilaria است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابشار (اسم)
fall, cascade, waterfall, lin, linn

تخصصی

[عمران و معماری] آبشار
[زمین شناسی] آبشار - ریزش ناگهانی آب، معمولاً ناشی از بستری از سنگ سخت در مسیر یک رودخانه که یا افقی است و یا به ملایمت به سمت قسمت بالای رودخانه شیب دارد و در روی سنگهای نرمتر قرار می گیرد سنگهای نرمتر زیر بوسیله رودخانه سایش می یابند بطوری که سنگ سختر آویزان می شود و نهایتا آبشار مربوط را ایجاد می کند
[آب و خاک] آبشار

انگلیسی به انگلیسی

• cascade of water where a stream or river falls over the side of a steep slope
a waterfall is a stream of water that flows rapidly over the edge of a steep cliff and falls to the ground below.

پیشنهاد کاربران

رودخانه دیواری
waterfall ( n ) ( wɑt̮ərˌfɔl ) =a place where a stream or river falls from a high place, for example over a cliff or rock
waterfall
آبنما
اشار
Waterfall=آبشار
❤️😇
�اولویت طلب طلبکاران�
یکی از مواد برخی قراردادها برای تعیین ترتیب پرداخت طلب طلبکاران است.
یکی از روش های انجام پروژه هم هست. مدل ابشاری
donkey
برای وقتی که یارو بخواد مثلا نوشیدنی شما رو بخوره. ولی یه جوری که دهنی نشه میتونه بگه
?do you want me to waterfall
یعنی حالت آبشاری یا یه جوری بخورم که دهنی نشه
ابشار
ابی گه سرا ریز شده
دریاچه کوچک
Fall
بمعنی تند آب یا آبشار
که البته بعضیا این Fall رو با پاییز اشتبا میگیرن ولی باید با توجه به جمله ترجمش کرد
آبشار، ریزش آب زیاد از دره ( اندازه دریا )
آبشار
آبشار

خروشان
We saw a beautifulwatrfall last vecation
تند آب ( آبشار )
ابشار
ریختن آب از جایی
دره ابشار

آبشاررررررررررررررررررر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس