wallet

/ˈwɒlət//ˈwɒlɪt/

معنی: خورجین، چنته، کیف پول، کیف جیبی
معانی دیگر: (به ویژه مردانه) کیف پول، کیف بغلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small flat pocketbook, usu. of leather, with compartments for paper money, credit cards, personal documents, and the like; billfold.
مشابه: billfold

جمله های نمونه

1. the thief relieved him of his wallet
دزد کیف پول او را بلند کرد.

2. he put the ticket in one of the inner compartments of his wallet
او بلیط را در یکی از جیب های کیف پول خود قرار داد.

3. We see not what is in the wallet behind.
[ترجمه گوگل]ما آنچه را که در کیف پشتی است نمی بینیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی دانیم در کیف پول چه چیزی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lady put her wallet in her purse.
[ترجمه auand] خانم کیف پول خود رادر کیفش گذاشت
|
[ترجمه گوگل]خانم کیف پولش را در کیفش گذاشت
[ترجمه ترگمان]خانم کیف پولش را در کیفش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My wallet must be around here somewhere.
[ترجمه arash] کیف پولم، همین اطراف باید باشه
|
[ترجمه گوگل]کیف پول من باید اینجا باشد
[ترجمه ترگمان]کیف پولم باید یه جایی همین اطراف باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had left his wallet on the table, so I went after him.
[ترجمه Kosar] اون کیف پولشو رو میز جا گذاشته بود براهمینم من دنبالش رفتم
|
[ترجمه گوگل]کیف پولش را روی میز گذاشته بود که من به دنبالش رفتم
[ترجمه ترگمان]کیف پولش را روی میز گذاشته بود و من هم دنبالش رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I felt for my wallet and papers in my inside pocket.
[ترجمه گوگل]کیف و کاغذهایم را در جیبم حس کردم
[ترجمه ترگمان]کیف پولم و کاغذهای درون جیبم را لمس کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Somebody has run off with my wallet.
[ترجمه گوگل]کسی با کیف پول من فرار کرده است
[ترجمه ترگمان] یه نفر با کیف پولم فرار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The beggar seized hold of my wallet and ran away.
[ترجمه گوگل]گدا کیفم را گرفت و فرار کرد
[ترجمه ترگمان]گدا کیف پولم را برداشت و فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've lost my wallet. --That's too bad.
[ترجمه مبینا] من کیف پولم رو گم کردم . این خیلی بده
|
[ترجمه گوگل]من کیف پولم را گم کرده ام - خیلی بد است
[ترجمه ترگمان]کیف پولم را از دست داده ام خیلی بد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She pocketed her wallet and door keys.
[ترجمه گوگل]کیف پول و کلیدهای در را به جیب زد
[ترجمه ترگمان]کیف پولش و کلید در را در جیب گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I've only got about £10 in my wallet.
[ترجمه گوگل]من فقط حدود 10 پوند در کیف پولم دارم
[ترجمه ترگمان]من فقط ۱۰ پوند در کیف پولم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I've lost my wallet.
[ترجمه گوگل]من کیف پولم را گم کرده ام
[ترجمه ترگمان]کیف پولم را از دست داده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sam Benton, the local butcher, had lost his wallet while taking his savings to the post - office.
[ترجمه Pinar] . سم بنتون ، قصاب محلی ، در حالی که پس انداز خود را به اداره پست برده بود ، کیف پول خود را گم کرده بود
|
[ترجمه گوگل]سام بنتون، قصاب محلی، کیف پول خود را هنگام بردن پس انداز خود به اداره پست گم کرده بود
[ترجمه ترگمان]سم بنتون، قصاب محلی، کیف پولش را از دست داده بود و پس از آن که savings را به اداره پست برساند، کیف پولش را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خورجین (اسم)
bag, pack sack, valise, saddlebag, pannier, satchel, carpetbag, portmanteau, gripsack, haversack, wallet

چنته (اسم)
bag, knapsack, pouch, satchel, carryall, cod, wallet

کیف پول (اسم)
pouch, moneybags, purse, wallet

کیف جیبی (اسم)
wallet

انگلیسی به انگلیسی

• small purse used to carry money and personal documents; billfold; handbag; program for on-line shopping that enables one to buy products and pay for them over the internet (computers)
a wallet is a small, flat case usually made of leather or plastic, in which you keep banknotes and other small things such as credit cards.
you can talk about your wallet to refer to your personal finances.

پیشنهاد کاربران

wallet ( n ) ( wɑlət ) ( also billfold ) =a small, flat, folding case made of leather or plastic used for keeping paper money and credit cards in
wallet
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
کیف پول
مکانی که کاربران ارزهای دیجیتال می توانند دارایی های دیجیتال را ذخیره، ارسال و دریافت کنند.
Do you have a bitcoin wallet
کیف پول ارز دیجیتال
کیف پول مردانه
Wallet : کیف پول
جمله : omg , look at that wallet .
Have you seen any wallet ?
کیف پول کوچیک
small bag to hold money and cards
کیف پول مردانه
همونی که توش چرکه کف دست قرار میگیره
عزیزان اگر به کلاس زبان مراجعه میکنین و معنی Wallet رو میخواین، در کتاب race1/2 همچین کلمه ای استفاده شده است که به معنی آن کیف پول زنانه است با لایک و دیسلایک مشخص کنین که نظر شما چیست؟
( این معنی یا پیشنهاد به هیچ عنوان تبلیغ نیست و قصد پایین اوردن این سایت را ندارد )

Small purse used to carry money
کیف پول ( مخصوصا برای مردان )
کیف پول ساده
کیف پول

خورجینی. چنته . کیف پول ترجیحا مردانه . کیف جیبی
کیف پول
کیف پولی
کیفی که درون جیب جا می شود
محل نگهدازی پول

کیف پول ترجیها مناسب مردان

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس