(امریکا ـ خودمانی) آگاه کردن یا شدن، پی بردن، هشیار کردن یا شدن
بررسی کلمه
عبارت ( phrase )
• : تعریف: (slang) to make or become aware.
جمله های نمونه
1. It's time to wise up and tell those around you that enough is enough.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که عاقل شوید و به اطرافیانتان بگویید که دیگر بس است [ترجمه ترگمان]وقتش است که عاقل باشم و به آن هایی که در اطراف شما هستند بگویم که کافی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Consumers need to wise up to the effect that advertising has on them.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان باید در مورد تأثیری که تبلیغات روی آنها می گذارد آگاه باشند [ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان باید از تاثیر تبلیغات بر روی آن ها آگاه شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Wise up, Vic - he's cheating you!
[ترجمه Metis] منطقی باش ویس! داره بهت خیانت می کنه.
|
[ترجمه آریا کریمی] سر عقل بیا، ویس، داره زیر آبتو میزنه!
|
[ترجمه گوگل]عاقل باش، ویک - او تو را فریب می دهد! [ترجمه ترگمان] هوشمندانه بود، و اون داره بهت خیانت می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It took him awhile to wise up.
[ترجمه گوگل]مدتی طول کشید تا عاقل شود [ترجمه ترگمان]مدتی طول کشید تا عاقل شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They can wise up to what's going on here by reading newspapers.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند با خواندن روزنامه ها از آنچه اینجا می گذرد آگاه شوند [ترجمه ترگمان]ان ها می توانند با خواندن روزنامه به اینجا بروند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But companies are beginning to wise up—and none too soon.
[ترجمه گوگل]اما شرکتها شروع به رشد کردهاند - و هیچکدام خیلی زود [ترجمه ترگمان]اما شرکت ها شروع به عاقلانه بودن می کنند - و نه خیلی زود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fleas became wise up and adjusted his own jump height.
[ترجمه گوگل]کک عاقل شد و ارتفاع پرش خود را تنظیم کرد [ترجمه ترگمان]Fleas عاقل شد و ارتفاع پرش خود را تنظیم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hey! wise up! Put up or shut up. You eat with that mouth?
[ترجمه گوگل]سلام! عاقل! بگذار یا ساکت شو با آن دهان غذا می خورید؟ [ترجمه ترگمان]! هی عاقل باش! بلند شو یا خفه شو تو با اون دهن غذا می خوری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When are you going to wise up?
[ترجمه گوگل]کی میخوای عاقل بشی؟ [ترجمه ترگمان]از کی تا حالا عاقل شدی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You can wise up on details by reading this booklet.
[ترجمه گوگل]با مطالعه این جزوه می توانید از جزئیات آن مطلع شوید [ترجمه ترگمان]می توانید با خواندن این دفترچه از جزئیات بیشتر استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You can wise up on details by reading the newspaper.
[ترجمه گوگل]با خواندن روزنامه می توانید از جزئیات مطلع شوید [ترجمه ترگمان]شما می توانید با خواندن روزنامه از جزئیات بیشتر استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Those who think this is a harmless recreational drug should wise up.
[ترجمه گوگل]کسانی که فکر می کنند این یک داروی تفریحی بی ضرر است، باید هوشیار باشند [ترجمه ترگمان]کسانی که فکر می کنند این یک داروی سرگرمی بی ضرر است باید عاقل باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was offended but also embarrassed that he had taken so long to wise up.
[ترجمه گوگل]او از این که عاقل شدنش اینقدر طول کشیده بود آزرده شد، اما خجالت کشید [ترجمه ترگمان]او هم ناراحت بود، بلکه از این که آن قدر طول کشیده بود که عاقل شده باشد ناراحت شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید