wimp

/ˈwɪmp//wɪmp/

(خودمانی) آدم بی عرضه، بی بو و خاصیت، ضعیف النفس، پهلوان پنبه، آدم ترسو، آدم بی عرضه، آدم ریغو، آدم ضعیف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: wimpish (adj.), wimpy (adj.)
• : تعریف: (informal) a timid, ineffectual person.
مشابه: milquetoast

جمله های نمونه

1. I'm afraid I'm a bit of a wimp when it comes to climbing up ladders.
[ترجمه سارا] ببخشید من یکم دست و پا چلفتیم وقتی میخوام از نردبون بالا برم.
|
[ترجمه Abbas akbari] شرمنده، وقتی نوبت به بالا رفتن از نردبان میرسه من یکم ترسو ام ( بی عرضم )
|
[ترجمه گوگل]من می ترسم در مورد بالا رفتن از نردبان کمی آدم عجول باشم
[ترجمه ترگمان]می ترسم وقتی که از نردبان بالا برود من کمی ترسو هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't be a wimp.
[ترجمه Abbas akbari] بزدل نباش - بی عرضه نباش
|
[ترجمه گوگل]ادم نباش
[ترجمه ترگمان]ترسو نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's such a, snotty - nosed little ` wimp.
[ترجمه گوگل]او یک دمدمی کوچک پوزه و پوزه است
[ترجمه ترگمان]او مردی است با بینی شکسته و بینی کشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Which man wants to admit that he's a wimp and needs to assert himself?
[ترجمه گوگل]کدام مرد می‌خواهد اعتراف کند که یک ادم است و باید خودش را نشان دهد؟
[ترجمه ترگمان]کدوم مرد می خواد قبول کنه که اون a و نیاز داره خودش رو نشون بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But though Zen looks a wet little wimp he's as tough as old boots.
[ترجمه گوگل]اما با وجود اینکه ذن خیس به نظر می رسد، او به سختی چکمه های قدیمی است
[ترجمه ترگمان]اما با این وجود، به نظر می رسه که یه موش آب کشیده، اون هم مثل پوتین های کهنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't be such a wimp, Simon. Tell her you want to break up.
[ترجمه گوگل]سایمون اینقدر ادم نباش بهش بگو میخوای جدا بشی
[ترجمه ترگمان]اینقدر ترسو نباش سایمون بهش بگو که میخوای بهم بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Knowing full well that I was a wimp at heart, it was refreshing to be treated as something else.
[ترجمه گوگل]به خوبی می دانستم که در قلب من یک آدم قلابی هستم، این که با من به عنوان یک چیز دیگر رفتار شود، شاداب بود
[ترجمه ترگمان]با آگاهی کامل از اینکه من در قلبم یک wimp بودم، با طراوت بود که به عنوان چیز دیگری رفتار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jack supposed he was a bit of a wimp, with his dislike of rugby and love of photography.
[ترجمه گوگل]جک تصور می‌کرد که او با بیزاری از راگبی و عشق به عکاسی، کمی آدم عجول است
[ترجمه ترگمان]جک تصور می کرد که او با علاقه اش به عکاسی و عشق به عکاسی کمی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't be such a wimp.
[ترجمه گوگل]انقدر ادم نباش
[ترجمه ترگمان]اینقدر ترسو نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No wonder Graham was a bit of a wimp.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که گراهام کمی حیله گر بود
[ترجمه ترگمان]تعجبی نداشت که گراه ام یک کمی ترسو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What a wimp, I thought.
[ترجمه گوگل]فکر کردم چه ابلهانه
[ترجمه ترگمان]به خودم گفتم: چه wimp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You're gutless. You're a wimp. You're a chicken.
[ترجمه گوگل]تو بی رحمی تو یه ادم هستی تو جوجه ای
[ترجمه ترگمان]تو ترسو نیستی تو ترسویی تو یک مرغ هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Feeling like a complete wimp for ever having asked, I set off back up the slope.
[ترجمه گوگل]با این که همیشه از او خواسته بودم، احساس می کردم که کاملاً یک مرده است، دوباره از سراشیبی حرکت کردم
[ترجمه ترگمان]در حالی که احساس ناامیدی کاملی به من دست داده بود، از شیب بالا رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stop being a wimp Owl and take my playing like a man!
[ترجمه گوگل]دست از جغد غوغا بردار و بازی من را مثل یک مرد قبول کن!
[ترجمه ترگمان]مثل یه مرد ترسو نباش و مثل یه مرد بازی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] تنبل - ( اصطلاح عامیانه) تنبل .

انگلیسی به انگلیسی

• weak and cowardly person, pushover
if you describe someone as a wimp, you mean they lack confidence or determination, or that they are often afraid; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Coward ترسو
Spineless بی دل و جرات
🔴 تعریف دیکشنری
☮️ تعریف افراد حقیقی
◀️ مثال
🔴 a weak and cowardly or unadventurous person
🔴a weak person who lacks confidence, courage, etc
🔴a weak, cowardly, or ineffectual person
...
[مشاهده متن کامل]

🔴 a person who is not strong, brave, or confident
◀️ I'm afraid I'm a wimp when it comes to climbing up ladders
☮️A person who is scared, or WEAK or cowardly
◀️ That little wimp is pathetic
☮️weak incompotent meandering pussy
◀️You wimp get out that GD foxhole
☮️weak person
◀️that guy is a real wimp
☮️Wimp means someone who breaks under pressure, fearful, and who doesn't get the job done. if this the definition, there are a whole lot wimps out there. I used to think it was someone who was scared to lift heavy weights. Alot of people fall into this category. Examples of wimps are bums reason being they are lazy which means they are scared of hard work and crack under pressure, drug addicts can't deal with everyday struggles so they run away by getting high, deadbeat fathers. Passive people are wimps because they see wrong being done and don't stand up
◀️John is a wimp he couldn't even work an hour to safe his life
☮️someone who is very weak and/or is a pussy
◀️Bencic you wimp fight Kelly
☮️1 ) One who is weak, see pussy.
2 ) A white "pimp"
◀️
1 ) "Dude! Just do it! C'mon! You're such a wimp!"
2 ) "Bih, I'm the new generation of pimp. Wigga, I'm a wimp. "
بی جنم/خایه/وجود - ترسو - کسی که از اعتماد بنفس و شجاعت خیلی کمی برخورداره و حتی میشه به کسی گفت که پرتلاش نیست و از انجام الزامات موفقیت میترسه

Wimp out
در رفتن از زیر بار کاری یا مسئولیتی
ترسو، بزدل،
A coward, someone who lacks courage
windows , icons , menus, pointer
نِق نِقو
فاقد اعتماد بنفس
کسی که از انجام کاری میترسد
ضعیف و ناتوان

بپرس