[ترجمه گوگل] علف های هرز بیوه [ترجمه ترگمان] علف های هرز و عزا گرفته بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. to weed a flower garden
وجین کردن باغچه
2. to weed out the misspelled words from a text
متنی را از غلط های املائی زدودن
3. We must weed out the yellow flowers among the onions as soon as possible.
[ترجمه نسرین رنجبر] باید هرچه سریعتر گلهای زردی را که میان پیازها رشد کرده از بین ببریم.
|
[ترجمه گوگل]باید هر چه زودتر گل های زرد را از بین پیازها پاک کنیم [ترجمه ترگمان]به هر حال باید گل زرد را تا آنجا که ممکن باشد علف های زرد را از بین ببریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You should weed the garden before supper.
[ترجمه نسرین رنجبر] باید قبل از شام علفهای هرز باغ را از بین ببری.
|
[ترجمه گوگل]شما باید قبل از شام باغ را علف های هرز کنید [ترجمه ترگمان]تو باید قبل از شام علف های باغ را علف کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Evil weed is soon grown.
[ترجمه گوگل]علف هرز بد به زودی رشد می کند [ترجمه ترگمان]علف های شیطانی خیلی زود رشد می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He is keen to weed out the many applicants he believes may be frauds.
[ترجمه گوگل]او مشتاق است بسیاری از متقاضیان را که معتقد است ممکن است کلاهبردار باشند، از بین ببرد [ترجمه ترگمان]او مشتاق است که بسیاری از متقاضیان را که معتقد است شیاد و متقلب باشند را از بین ببرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The pond is full of weed.
[ترجمه گوگل]حوض پر از علف هرز است [ترجمه ترگمان]برکه پر از علف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His pond has been choked by the fast-growing weed.
[ترجمه بهناز] برکه با علف های هرز تندرشد خفه شده است.
|
[ترجمه گوگل]حوض او توسط علف هرز به سرعت در حال رشد خفه شده است [ترجمه ترگمان] pond با علف های بلند داره خفه میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He saw the phosphorescence of the Gulf weed in the water.
[ترجمه گوگل]او فسفرسانس علف هرز خلیج را در آب دید [ترجمه ترگمان]او the of خلیج را در آب دید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The research will help governments to weed out ineffective aid schemes.
[ترجمه گوگل]این تحقیق به دولت ها کمک می کند تا طرح های کمکی ناکارآمد را از بین ببرند [ترجمه ترگمان]این تحقیق به دولت ها کمک خواهد کرد تا طرح های کمکی بی اثر را کنار بگذارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Scoop the blanket weed out and use it to line hanging baskets.
[ترجمه گوگل]علف های هرز پتو را بردارید و از آن برای خط کشی سبدهای آویزان استفاده کنید [ترجمه ترگمان]ماشین حفاری blanket را بیرون آورد و از آن برای صف آویزان کردن سبدهای آویزان استفاده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I have tried painting the young shoots with weed poisoner, but this does not kill them off.
[ترجمه گوگل]من سعی کردم شاخه های جوان را با سموم علف های هرز نقاشی کنم، اما این کار آنها را از بین نمی برد [ترجمه ترگمان]من سعی کرده ام نقاشی را با مسموم کننده جوان نقاشی کنم، اما این کار آن ها را از بین نمی برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tomorrow I have to weed the garden.
[ترجمه گوگل]فردا باید باغچه را وجین کنم [ترجمه ترگمان]فردا باید باغ را علف کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I used weed killer to get rid of the weeds in the garden.
[ترجمه گوگل]من از علف کش برای از بین بردن علف های هرز باغ استفاده کردم [ترجمه ترگمان]من از یه قاتل برای خلاص شدن از علف های هرز تو باغ استفاده کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
علف هرزه (اسم)
brush, weed
پوشاک (اسم)
garment, vesture, raiment, clothing, weed, wear
دراز و لاغر (اسم)
weed
علف تب بر (اسم)
weed
وجین کردن (فعل)
weed
کندن علف هرزه (فعل)
weed
تخصصی
[عمران و معماری] علف هرز [کامپیوتر] برداشتن قسمتهای زائد و غیر مطلوب
انگلیسی به انگلیسی
• wild unwanted plant; tobacco, cigarettes, marijuana (slang); thin and awkward animal or person; mourning ribbon removing weeds from the ground; uproot, pluck a weed is a wild plant growing where it is not wanted, for example in a garden. if you weed a place, you remove the weeds from it. if you call someone a weed, you mean that they are thin and physically weak, and that they have a weak character; an informal use. if you weed out things that are not wanted in a group, you get rid of them.
پیشنهاد کاربران
معتاد
علف هرزه، ساو کردن ( زدودن علف هرزه )
منظور ماری جوانا هست
علف خودرو
یعنی مطالب یا چیزهای زیادی رو عمیقا بررسی کردن و توشون جستجو کردن
گیاه خودرو
weed ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: علف هرز تعریف: هرنوع گیاه، بهجز گیاه موردنظر، که در مزرعه یافت شود
Weed = ماری جوانا ( هشیش ) Don't spewing BS, you probably used the weed was corrupted مزخرف آروغ نزن، تو احتمالا هشیشی زده ای که فاسد شده بود.
a contemptibly feeble person. آدم عاجز آدم ناتوان آدم سست عنصر