waybill

/ˈweɪbɪl//ˈweɪbɪl/

معنی: بار نامه، خط سیر مسافر، راهنمای مسافرت
معانی دیگر: صورت بار، بارنامه درراه اهن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a document that accompanies the goods it lists and that includes shipping instructions.

جمله های نمونه

1. This proprietary air waybill can be issued only by the airline whose identity is pre-printed on its or its agent's document.
[ترجمه گوگل]این بارنامه اختصاصی هوایی فقط توسط شرکت هواپیمایی صادر می شود که هویت آن از قبل در سند آن یا نماینده آن درج شده باشد
[ترجمه ترگمان]این خط هوایی اختصاصی تنها می تواند توسط خطوط هوایی صادر شود که هویت آن بر روی اسناد آن نوشته شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Consequently, the air waybill did not require presentation to obtain possession of the goods.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بارنامه هوایی نیازی به ارائه برای در اختیار داشتن کالا نداشت
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، waybill هوایی نیازی به ارایه به دست آوردن کالا نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unlike the neutral air waybill, however, it is issued on behalf of a freight forwarder, not an airline.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخلاف بارنامه هوایی خنثی، از طرف یک حمل و نقل کالا صادر می شود، نه یک شرکت هواپیمایی
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخلاف هوای خنثی هوای خنثی، از طرف یک forwarder بار صادر می شود، نه یک خط هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sea waybill also allows the consignor to vary his delivery instructions to the carrier at any time during the carriage.
[ترجمه گوگل]بارنامه دریایی همچنین به فرستنده اجازه می دهد تا دستورالعمل های تحویل خود را در هر زمان در طول حمل به متصدی حمل تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]waybill دریا همچنین به the اجازه می دهد دستورالعمل های تحویل او به ناو در هر زمانی در طول کالسکه را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sea Waybill Rule 3 imputes the status of agent for the consignee to the shipper-consignor.
[ترجمه گوگل]قاعده 3 بارنامه دریایی وضعیت نمایندگی برای گیرنده کالا را به فرستنده-فرستنده نسبت می دهد
[ترجمه ترگمان]قانون Waybill دریایی ۳ imputes وضعیت نماینده برای the به the - consignor را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This waybill is designed for computer use.
[ترجمه گوگل]این بارنامه برای استفاده کامپیوتری طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این waybill برای استفاده کامپیوتری طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Waybill is the document giving details and instructions relating to a shipment of goods.
[ترجمه گوگل]بارنامه سندی است که جزئیات و دستورالعمل های مربوط به حمل و نقل کالا را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Waybill سند دادن جزئیات و دستورالعمل مربوط به حمل کالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This Air waybill shall be binding on us when the shipment is accepted.
[ترجمه گوگل]این بارنامه هوایی زمانی که حمل و نقل پذیرفته شود برای ما الزام آور خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این waybill هوایی زمانی که محموله پذیرفته شود، بر روی ما الزام آور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Waybill — A document giving details and instructions relating to a shipment of goods.
[ترجمه گوگل]بارنامه - سندی است که جزئیات و دستورالعمل های مربوط به حمل و نقل کالا را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Waybill - سندی که جزئیات و دستورالعمل مربوط به حمل کالا را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The traditional paper air waybill (AWB) in Chinese Aviation Industry has fall behind global advanced level and hinders the development of Chinese Aviation Industry.
[ترجمه گوگل]بارنامه هوایی کاغذی سنتی (AWB) در صنعت هوانوردی چین از سطح پیشرفته جهانی عقب مانده است و مانع از توسعه صنعت هوانوردی چین می شود
[ترجمه ترگمان]روزنامه چینی سنتی (AWB)در صنعت هوانوردی چین پشت سطح پیشرفته جهانی سقوط کرده و مانع توسعه صنعت هوانوردی چین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A sea waybill is a replacement for the traditional ocean bill of lading.
[ترجمه گوگل]بارنامه دریایی جایگزین بارنامه سنتی اقیانوسی است
[ترجمه ترگمان]A دریایی، جایگزینی برای لایحه سنتی اقیانوس هند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is divided into air waybill, land and maritime bill of lading bill of lading.
[ترجمه گوگل]به بارنامه هوایی، بارنامه زمینی و دریایی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]به waybill هوایی، زمینی و دریایی و بارنامه کشتی تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The most commonly used tracking method is air waybill tracking.
[ترجمه گوگل]متداول ترین روش ردیابی، ردیابی بارنامه هوایی است
[ترجمه ترگمان]رایج ترین روش ردیابی مورد استفاده، ردیابی waybill هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each air waybill has three originals and at least 6 copies.
[ترجمه گوگل]هر بارنامه هوایی دارای سه نسخه اصلی و حداقل 6 نسخه است
[ترجمه ترگمان]هر خط هوایی دارای سه اصل و حداقل ۶ نسخه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If a credit requires expressly a master air waybill, why a house air waybill is unacceptable, although ICC Document 470/TA. 621 says it is acceptable?
[ترجمه گوگل]اگر اعتباری صراحتاً به یک بارنامه اصلی هوایی نیاز دارد، چرا بارنامه هوایی خانگی غیرقابل قبول است، اگرچه ICC Document 470/TA 621 میگه قابل قبوله؟
[ترجمه ترگمان]اگر یک اعتبار به صراحت به یک waybill هوای کارفرما نیاز داشته باشد، چرا یک فضای خانه نامناسب غیرقابل پذیرش است، اگر چه سند ICC ۴۷۰ \/ TA را نشان می دهد ۶۲۱ می گوید قابل قبول است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بارنامه (اسم)
bill of lading, waybill

خط سیر مسافر (اسم)
waybill

راهنمای مسافرت (اسم)
waybill

تخصصی

[عمران و معماری] بارنامه
[حقوق] بارنامه (در حمل ونقل داخلی)
[ریاضیات] بارنامه ی زمینی، صورت بار، بارنامه

انگلیسی به انگلیسی

• document listing details of the goods that are being carried, bill of lading; list of passengers

پیشنهاد کاربران

waybill ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: باربرگه 2
تعریف: سندی که خط حمل‏ونقل دریایی برای فرستندۀ کالا صادر می‏کند؛ این سند، رسید کالا به حساب می‏آید و گواه قرارداد حمل و سندی مشابه بارنامۀ کشتی است، اما برخلاف آن مالک کالا در این سند مشخص نیست و فقط نام تحویل‏گیرنده در آن قید می‏شود
بارنامه
راهنامه

بپرس