wasteland

/ˈweɪˌstlænd//ˈweɪstlænd/

معنی: زمین بایر
معانی دیگر: بیابان برهوت، یباب، زمین بی آب و علف، خشکسار، خرابات، خراب آباد، لم یزرع

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: land that is barren or unsuitable for vegetation.
مترادف: desert
مشابه: badlands, barrens, waste, wild

- Trees do not grow on the tundra, but it is far from being a wasteland as it is abundant with lichen, mosses, and grasses.
[ترجمه ارسلان] درختان در تاندرا رشد نمی کنند اما آن جا بدلیل فراوانی گلسنگ و خزه و چمن بیابانی نیست
|
[ترجمه گوگل] درختان در تاندرا رشد نمی کنند، اما از آنجایی که گلسنگ، خزه و علف فراوان است، دور از دسترس است
[ترجمه ترگمان] درختان در the رشد نمی کنند، اما خیلی دور از بیابان بودن است چون با گلسنگ، خزه ها، و علف ها فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an area or time period thought to be entirely lacking in culture or spirit.
مترادف: desert

جمله های نمونه

1.
خراب آباد،زمین موات

2. The car was dumped in a stretch of wasteland in the south of the city.
[ترجمه گوگل]این خودرو در زمینی بایر در جنوب شهر رها شد
[ترجمه ترگمان]خودرو در زمین های بایر در جنوب شهر رها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The 70s were a cultural wasteland.
[ترجمه گوگل]دهه 70 یک سرزمین بایر فرهنگی بود
[ترجمه ترگمان]۷۰ s یک بیابان cultural فرهنگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mid 1970s are seen as a cultural wasteland for rock music.
[ترجمه گوگل]اواسط دهه 1970 به عنوان یک سرزمین بایر فرهنگی برای موسیقی راک در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]در اواسط دهه ۱۹۷۰ به عنوان a فرهنگی برای موسیقی راک شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The wasteland was transferred into fertile fields.
[ترجمه گوگل]زمین های بایر به مزارع حاصلخیز منتقل شد
[ترجمه ترگمان]زمین های بایر به زمین های حاصلخیز منتقل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two features of this succession on urban wasteland are particularly interesting.
[ترجمه گوگل]دو ویژگی این جانشینی در زمین های بایر شهری بسیار جالب است
[ترجمه ترگمان]دو ویژگی این جانشینی در زمین های بایر شهری به طور خاص جالب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Detectives discovered the man's body dumped on wasteland near the railway.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان جسد مرد را در زمین بایر نزدیک راه آهن کشف کردند
[ترجمه ترگمان]کارآگاه ها متوجه شدند که بدن این مرد در نزدیکی راه آهن به زمین افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the foreground a flattened wasteland, laced with puddles.
[ترجمه گوگل]در پیش زمینه زمین بایر مسطح، پوشیده از چاله
[ترجمه ترگمان]در پیش زمینه یک بیابان بی آب و علف که از گودال های آب احاطه شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Harmondsworth detention centre is in an arid wasteland of motorways and outposts of the air terminals past Heathrow airport.
[ترجمه گوگل]بازداشتگاه هارموندزورث در زمین بایر خشکی از بزرگراه ها و پاسگاه های پایانه های هوایی در کنار فرودگاه هیترو قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بازداشتگاه Harmondsworth در بیابان لم یزرع جاده ها و پاسگاه های اطراف فرودگاه Heathrow قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The insects on Newcastle's wasteland probably deserve to be better known.
[ترجمه گوگل]احتمالاً حشرات موجود در زمین بایر نیوکاسل شایسته شناخته شدن هستند
[ترجمه ترگمان]حشرات در بیابان Newcastle احتمالا لیاقت این را دارند که بهتر شناخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After two summers of luxuriant growth, a wasteland of war has been conquered by weeds.
[ترجمه گوگل]پس از دو تابستان رشد سرسبز، سرزمین بایر جنگ توسط علف های هرز فتح شده است
[ترجمه ترگمان]پس از دو تابستان رشد انبوه، دشت وسیعی از جنگ با علف هرز تسخیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nettles: These plants grow on wasteland, beside tracks and roads in woods and hedges.
[ترجمه گوگل]گزنه: این گیاهان در زمین های بایر، کنار مسیرها و جاده ها در جنگل ها و پرچین ها رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]این گیاهان بر روی زمین و جاده ها در کنار جاده و جاده ها بزرگ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Saturday morning television is still the vast wasteland it was 10 years ago.
[ترجمه گوگل]تلويزيون صبح شنبه هنوز همان زمين بياباني است كه 10 سال پيش بود
[ترجمه ترگمان]تلویزیون صبح شنبه هنوز the وسیعی است که ۱۰ سال پیش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This comprises a small number of true wasteland species, commoner there than in other habitats.
[ترجمه گوگل]این شامل تعداد کمی از گونه های زمین بایر واقعی است که در آنجا نسبت به سایر زیستگاه ها رایج تر است
[ترجمه ترگمان]این منطقه شامل تعداد کمی از گونه های wasteland واقعی، غیر عادی و بیش از دیگر زیستگاه های طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is a thin strip of wasteland between the allotments and the depot which could be home to rats.
[ترجمه گوگل]نوار باریکی از زمین بایر بین بخش‌ها و انبار وجود دارد که می‌تواند محل زندگی موش‌ها باشد
[ترجمه ترگمان]آنجا یک باند باریکی بین خاک و ایستگاه راه آهن وجود دارد که ممکن است به جای موش ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زمین بایر (اسم)
moor, wasteland

تخصصی

[خاک شناسی] زمین مخروبه

انگلیسی به انگلیسی

• desolate place, wilderness
a wasteland is an area of land which is of no use because it is infertile or has been misused.
wilderness, uncultivated land

پیشنهاد کاربران

خاک خاموش . [ ک ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از زمین بی گیاه و سبزه است . ( آنندراج ) .
به عبارتی همان "زمین های لم یزرع" که خب ترجمه نیمی عربی ست اما احتمالا برای انتقال مفهوم مناسب!😊
wasteland ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: زمین مرده
تعریف: بخشی از زمین که برای کشاورزی یا هر هدف دیگری قابل استفاده نباشد
زمین های بایر بی استفاده
خرابه
زمین بی حاصل
بیابان برهوت
Ground without water and plant

بپرس