vocal cords

/ˈvoʊkl̩ˈkɔːrdz//ˈvəʊkl̩kɔːdz/

معنی: تارهای صوتی، رشتههای صوتی یا اوایی
معانی دیگر: (کالبدشناسی) تارهای آوایی، تارآواها، چین های صوتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: either of two pairs of membranous folds in the larynx, the lower of which vibrates when air passes over it, thus producing vocal sounds.

جمله های نمونه

1. As air passes over our vocal cords, it makes them vibrate.
[ترجمه گوگل]همانطور که هوا از روی تارهای صوتی ما عبور می کند، آنها را به ارتعاش در می آورد
[ترجمه ترگمان]همچنان که هوا از روی تاره ای صوتی ما می گذرد، آن ها را به لرزه درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No vibration is caused by the vocal cords because they are not being put into action.
[ترجمه گوگل]هیچ لرزشی توسط تارهای صوتی ایجاد نمی شود زیرا تارهای صوتی وارد عمل نمی شوند
[ترجمه ترگمان]هیچ ارتعاش توسط تاره ای صوتی ایجاد نمی شود چون آن ها وارد عمل نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When sounds are unvoiced, the vocal cords are relaxed to allow the air a completely free passage.
[ترجمه گوگل]هنگامی که صداها بدون صدا هستند، تارهای صوتی شل می شوند تا به هوا اجازه عبور کاملاً آزاد داده شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صداها unvoiced، تاره ای صوتی در حال استراحت هستند تا به هوا اجازه عبور کامل را بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition to the ordinary vocal cords, the cat possesses a second pair of structures called vestibular folds, or false vocal cords.
[ترجمه گوگل]علاوه بر تارهای صوتی معمولی، گربه دارای یک جفت ساختار دوم به نام چین های دهلیزی یا تارهای صوتی کاذب است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تاره ای صوتی معمولی، گربه دارای دو ساختار دوم به نام دهلیزی، یا تاره ای صوتی کاذب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Not surprising in that it no longer possessed vocal cords.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که دیگر تارهای صوتی نداشت
[ترجمه ترگمان]تعجبی نداشت که تاره ای صوتی در آن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Those corn-rows are murder on the vocal cords.
[ترجمه گوگل]آن ردیف های میخچه قتلی بر روی تارهای صوتی است
[ترجمه ترگمان]اون ردیف ذرت با تاره ای صوتی قتل می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She wanted to scream, but her vocal cords seemed paralysed.
[ترجمه گوگل]او می خواست فریاد بزند، اما تارهای صوتی او فلج به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]می خواست جیغ بکشد، اما تاره ای صوتی ام ورم کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does operation of vocal cords polyp still get be in hospital?
[ترجمه گوگل]آیا عمل پولیپ تارهای صوتی هنوز در بیمارستان انجام می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا عملیات of vocal هنوز در بیمارستان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trauma to teeth, lips, and vocal cords and exacerbation of cervical spine injuries can also occur.
[ترجمه گوگل]تروما به دندان ها، لب ها و تارهای صوتی و تشدید آسیب های ستون فقرات گردنی نیز ممکن است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]آسیب به دندان ها، لب ها، و تاره ای صوتی و تشدید جراحت های ستون فقرات می تواند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What is the distance from the vocal cords to the carina in normal adults?
[ترجمه گوگل]فاصله تارهای صوتی تا کارینا در بزرگسالان عادی چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]فاصله از تاره ای صوتی به the در بزرگسالان عادی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods Extipating operation of vocal cords polypus and nodules used biopsy forcepsunder with fibre laryngoscope TV surveillance.
[ترجمه گوگل]روش‌ها برای از بین بردن پولیپ تارهای صوتی و ندول‌ها از فورسپس بیوپسی با نظارت تلویزیونی لارنگوسکوپ فیبر استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های بهره برداری از تاره ای صوتی و nodules از بیوپسی forcepsunder با نظارت تلویزیون laryngoscope fibre استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Direct visualization, by bronchoscopy, of paradoxical adductive vocal cords movement in the inspiratory phase during a symptomatic period further confirmed the diagnosis.
[ترجمه گوگل]تجسم مستقیم، با برونکوسکوپی، حرکات تناقض آمیز تارهای صوتی افزایشی در فاز دمی در طی یک دوره علامتی، تشخیص را بیشتر تایید کرد
[ترجمه ترگمان]تجسم مستقیم، تدوین شده توسط bronchoscopy، از cords paradoxical adductive paradoxical در مرحله inspiratory در طول یک دوره نشانه های بیماری، تشخیص را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Those dogs were debarked by removal of the true vocal cords.
[ترجمه گوگل]آن سگ ها با برداشتن تارهای صوتی واقعی پارس شدند
[ترجمه ترگمان]آن سگ ها با حذف تاره ای صوتی حقیقی از هم جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Yelling for help for a week must be enough to knacker anybody's vocal cords.
[ترجمه گوگل]فریاد زدن برای کمک به مدت یک هفته باید برای از بین بردن تارهای صوتی هر کسی کافی باشد
[ترجمه ترگمان]برای کمک یک هفته باید برای این کار یک هفته کافی بود که تاره ای صوتی هر کسی را تضعیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He can move his head and hands and talk through a voice box fitted over his vocal cords.
[ترجمه گوگل]او می تواند سر و دست های خود را حرکت دهد و از طریق جعبه صوتی که روی تارهای صوتی او نصب شده است صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او می تواند سر و دست هایش را تکان دهد و با یک جعبه صدا که از تاره ای صوتی ام به هم پیچیده شده حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تارهای صوتی (اسم)
vocal cords

رشتههای صوتی یا اوایی (اسم)
vocal cords

انگلیسی به انگلیسی

• set of organs in the throat responsible for the production of voice
your vocal cords are the part of your throat which can be made to vibrate when you breathe out, helping to make the sounds you use for speaking.

پیشنهاد کاربران

تارهای صوتی: vocal cords
تارآوا: vocal folds
اکنون در زبانشناسی مدرن به جای استفاده از "تارهای صوتی"، بیشتر از "تارآوا" استفاده می شود.
درهرصورت هر دو واژه درست می باشد.
تار های صوتی
Dolphins lack vocal cords but they have a large , oil_filled organ called the "melon" with which they can produce a variety of sounds
دلفین ها فاقد تارهای صوتی هستند اما آن ها یک عضو روغنی بزرگ دارند که نامیده میشود مالون که با آن می توانند انواع مختلفی از صدا را تولید کنند
تارهای صوتی

بپرس