vilification

/ˌvɪləfəˈkeɪʃn̩//ˌvɪlɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: فحش، فحاشی، بد گویی، بهتان، سخن زشت و رکیک
معانی دیگر: بدگویی، بهتان، فحش، سخن زشت و رکیک

جمله های نمونه

1. Clare did not deserve the vilification she had been subjected to.
[ترجمه گوگل]کلر سزاوار اهانتی که به او شده بود را نداشت
[ترجمه ترگمان]کلر لیاقت آن زشتی را نداشت که در معرض آن قرار گرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each pledged to desist from slander, vilification and acts of sabotage.
[ترجمه گوگل]هر کدام متعهد شدند که از تهمت، توهین و اقدامات خرابکارانه خودداری کنند
[ترجمه ترگمان]هر یک از طرفین متعهد شده اند که از تهمت، افترا زدن و اقدامات خرابکارانه دست بردارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the Jezebel poems went far beyond vilification of Elizabeth.
[ترجمه گوگل]اما اشعار ایزابل بسیار فراتر از توهین به الیزابت بود
[ترجمه ترگمان]اما the Jezebel از vilification الیزابت فراتر رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They pelted him with ridicule and vilification.
[ترجمه گوگل]او را به تمسخر و تحقیر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را با تمسخر و زشتی به سوی او انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And if he does, is it solely for the purposes of vilification?
[ترجمه گوگل]و اگر چنین کند، آیا صرفاً به منظور اهانت است؟
[ترجمه ترگمان]و اگر این کار را بکند فقط برای اهداف vilification است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The U. S. Middle East peace effort ran into the buzz saw of Hamas-Fatah internecine strife combined with a Palestinian inability to abandon the narrative of victimhood and vilification of Israel.
[ترجمه گوگل]تلاش‌های صلح خاورمیانه ایالات متحده با سر و صدا درگیری‌های درونی حماس و فتح همراه با ناتوانی فلسطینی‌ها در کنار گذاشتن روایت قربانی شدن و تحقیر اسرائیل مواجه شد
[ترجمه ترگمان]U اس تلاش صلح خاور میانه به شایعات مبنی بر کشتار خونین حماس و فتح با ناتوانی فلسطینی در رها کردن روایت victimhood و vilification از اسرائیل انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bishop's letter was the signal for a campaign of vilification and intimidation unequaled in American history.
[ترجمه گوگل]نامه بیشاپ سیگنالی بود برای یک کمپین توهین آمیز و ارعاب که در تاریخ آمریکا بی نظیر بود
[ترجمه ترگمان]نامه اسقف نشانه مبارزه of و ارعاب بود که در تاریخ آمریکا بینظیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. S. Middle East peace effort ran into the buzz saw of Hamas-Fatah internecine strife combined with a Palestinian inability to abandon the narrative of victimhood and vilification of Israel.
[ترجمه گوگل]تلاش‌های صلح خاورمیانه در جنوب، با سر و صدا درگیری‌های داخلی حماس و فتح همراه با ناتوانی فلسطینی‌ها در کنار گذاشتن روایت قربانی‌کردن و تحقیر اسرائیل مواجه شد
[ترجمه ترگمان]تلاش صلح خاورمیانه در خاور میانه به همهمه کشتار خونین حماس و فتح با ناتوانی فلسطینی در رها کردن روایت of و vilification از اسرائیل انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Corporate America and Wall Street have responded to the public vilification with indignation and surprise.
[ترجمه گوگل]شرکت های آمریکایی و وال استریت با خشم و شگفتی به توهین عمومی پاسخ داده اند
[ترجمه ترگمان]شرکت های صنفی آمریکا و وال استریت با خشم و تعجب به مردم این کشور واکنش نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فحش (اسم)
abuse, damn, curse, swearing, cuss, darn, swearword, vilification, malison, revilement

فحاشی (اسم)
obscenity, scurrility, abusiveness, vilification, ribaldry

بد گویی (اسم)
defamation, vituperation, vilification, detraction, obloquy, denunciation, malediction, gossip

بهتان (اسم)
vilification

سخن زشت و رکیک (اسم)
vilification

انگلیسی به انگلیسی

• slander

پیشنهاد کاربران

بپرس