vigorously


باقوت، بازور، شدیدا

جمله های نمونه

1. a fat lady in a long dress glided into the hall vigorously fanning herself
یک زن چاق با پیراهن بلند در حالی که با بادزن به شدت خود را باد می زد خرامان خرامان وارد تالار شد.

2. We would vigorously oppose such a policy.
[ترجمه موسی] ما شدیداً با چنین سیاستی مخالف خواهیم بود.
|
[ترجمه گوگل]ما به شدت با چنین سیاستی مخالفت خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما قویا مخالف چنین سیاستی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The vegetables in the garden vegetate vigorously.
[ترجمه موسی] سبزیجات موجود در باغ به شدت رشد می کنند.
|
[ترجمه گوگل]سبزیجات در باغ به شدت سبز می شوند
[ترجمه ترگمان]سبزیجات در باغ به شدت vegetate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He shook the blankets vigorously to get rid of the dust.
[ترجمه موسی] او برای خلاص شدن از گرد و غبار ، پتوها را به شدت تکان داد.
|
[ترجمه گوگل]پتوها را به شدت تکان داد تا از گرد و غبار خلاص شود
[ترجمه ترگمان]او پتوها را به شدت تکان داد تا از شر گرد و خاک خلاص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mass movement for technical innovation is vigorously forging ahead in the factory.
[ترجمه گوگل]جنبش توده ای برای نوآوری فنی به شدت در کارخانه در حال پیشروی است
[ترجمه ترگمان]حرکت جمعی برای نوآوری های فنی به شدت در کارخانه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She chafed her cold hands vigorously.
[ترجمه موسی] او دستان سرد خود را به شدت به هم می مالید.
|
[ترجمه گوگل]دست های سردش را به شدت له کرد
[ترجمه ترگمان]دست های سردش را به شدت تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How vigorously will the local companies defend their turf?
[ترجمه موسی] شرکتهای محلی چقدر با قدرت از قلمرو خود دفاع خواهند کرد؟
|
[ترجمه گوگل]شرکت های داخلی با چه شدتی از زمین خود دفاع خواهند کرد؟
[ترجمه ترگمان]شرکت های محلی چگونه از خاک خود دفاع می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pheasant flapped its wings vigorously.
[ترجمه گوگل]قرقاول به شدت بال هایش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]قرقاول بال های خود را به شدت تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They fell on the enemy vigorously.
[ترجمه گوگل]به شدت بر دشمن افتادند
[ترجمه ترگمان]آن ها با حرارت به دشمن حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The police vigorously denied that excessive force had been used.
[ترجمه گوگل]پلیس به شدت استفاده از نیروی بیش از حد را رد کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس با شدت آن را رد کرد که از نیروی بیش از حد استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scarify the lawn vigorously with a rake.
[ترجمه گوگل]چمن را به شدت با چنگک خشک کنید
[ترجمه ترگمان]چمن را به شدت با چنگک تیز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He vigorously defended his point of view.
[ترجمه گوگل]او با قدرت از دیدگاه خود دفاع کرد
[ترجمه ترگمان]او به شدت از نقطه نظر خود دفاع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The plan's success depends on how vigorously the UN will back it up with action.
[ترجمه موسی] موفقیت این طرح به این بستگی دارد که چقدر با قاطعیت سازمان ملل متحد با اقدام از آن پشتیبانی می کند.
|
[ترجمه گوگل]موفقیت این طرح بستگی به این دارد که سازمان ملل با چه شدتی از آن حمایت کند
[ترجمه ترگمان]موفقیت این برنامه بستگی به این دارد که سازمان ملل تا چه حد با شدت عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A water vole swam vigorously upstream.
[ترجمه گوگل]یک آبریز به شدت در بالادست شنا کرد
[ترجمه ترگمان]آب vole به شدت رو به بالا شنا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He launched into a rhythm vigorously.
[ترجمه گوگل]او به شدت وارد یک ریتم شد
[ترجمه ترگمان]او به شدت ریتم خود را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a vigorous manner, energetically, forcefully

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : vigor ( vigour )
✅️ صفت ( adjective ) : vigorous
✅️ قید ( adverb ) : vigorously
زورمندانه
قاطعانه ، جسورانه و . . . زیاد معانی درستی برای این کلمه نیستند
بهتره معنی کنیم = شدیدا ، بشدت ، با قدرت ، با زور ، محکم
1. We would vigorously oppose such a policy.
ما شدیداً با چنین سیاستی مخالف خواهیم بود.
2. The vegetables in the garden vegetate vigorously.
سبزیجات موجود در باغ به شدت رشد می کنند.
3. He shook the blankets vigorously to get rid of the dust.
...
[مشاهده متن کامل]

او برای خلاص شدن از گرد و غبار ، پتوها را به شدت تکان داد.
4. She chafed her cold hands vigorously.
او دستان سرد خود را به شدت به هم می مالید.
5. How vigorously will the local companies defend their turf?
شرکتهای محلی چقدر با قدرت از قلمرو خود دفاع خواهند کرد؟
6. Again and again he declared that he would vigorously enforce laws which he abominates, on civil rights, abortion rights, gay rights, etc.
بارها و بارها او اعلام کرد که قوانینی را که خود منکر آن است ، درباره حقوق مدنی ، حقوق سقط جنین ، حقوق همجنس بازان و غیره به شدت اجرا خواهد کرد.
7. Both men vigorously denied any wrongdoing, staunchly defended their men, and aggressively justified the customary practices of the department.
هر دوی این افراد با قاطعیت هرگونه خطا را انکار می کردند ، سرسختانه از مردان خود دفاع می کردند ، و رفتارهای متداول بخش را با پرخاشگری توجیه می کردند.
8. We need to return to vigorously fighting the development of this pricey boondoggle.
ما باید به زور به جنگ این رشد گران قیمت برویم.
9. The artist bent over the easel day and night, vigorously splashing paint here and splashing paint there.
این هنرمند شب و روز روی سه پایه نقاشی خم می شد و با قوت رنگ را در اینجا می پاشید و در آنجا رنگ را می پاشید.
10. The best method for routine hand washing is to cover the hands with soap and vigorously rub for at least 10 seconds.
بهترین روش برای شستشوی معمول دست پوشاندن دست ها با صابون و مالش شدید حداقل به مدت 10 ثانیه است.
Vigorously ( adv ) = به شدت، شدیداً، به طور شدید، با قدرت، با قوت، با زور، با قاطعیت
معانی دیگر>>>>>>>به طور مصمم، به طور جدی، با انرژی، با شور و حرارت، به طور پرتوان، به طور نیرومند

به شدت، پر انرژی
به طور قاطع،
جسورانه،
( به صورت ) حاضر جواب

به طور مصمم، قاطعانه

بپرس