viciously


بطورفاسد، شریرانه، تباه کارانه، ازروی بدی یابدخواهی

جمله های نمونه

1. Passers-by just looked on as a man was viciously attacked.
[ترجمه دنیا قاسمی] رهگذران وقتی که مرد وحشیانه مورد حمله قرار گرفته بود صرفا به تماشا نشغول بودند.
|
[ترجمه گوگل]عابران فقط به مردی نگاه می کردند که وحشیانه مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]عابر ین با دوز و کلک به عابر ین حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He viciously bayoneted the straw dummy.
[ترجمه گوگل]او با شرارت به آدمک نی سرنیزه زد
[ترجمه ترگمان]شریرانه بر سر این آدمک چوبی ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "He deserved to die," said Penelope viciously.
[ترجمه گوگل]پنه لوپه با شرارت گفت: او مستحق مرگ بود
[ترجمه ترگمان]پنه لوپه viciously گفت: \" او سزاوار مرگ بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some of the hoodlums beat their victims viciously before robbing them.
[ترجمه گوگل]برخی از اغتشاشگران قربانیان خود را قبل از سرقت به طرز فجیعی کتک زدند
[ترجمه ترگمان]برخی از تبهکاران قبل از دزدیدن آن ها با بی رحمی قربانیان خود را کتک می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had been viciously attacked with a hammer.
[ترجمه گوگل]او به شدت با چکش مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]با چکش مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boy had been viciously assaulted and sexually abused.
[ترجمه گوگل]این پسر مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]این پسر به شدت مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She ran her bath, cut her nails viciously one by one.
[ترجمه گوگل]حمام کرد و ناخن هایش را یکی یکی با شرارت کوتاه کرد
[ترجمه ترگمان]او به حمام رفت، ناخن هایش را به یکی از آن جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Trepolov absentmindedly bit viciously into the peppermint honey cake.
[ترجمه گوگل]ترپولوف ناخوداگاه با شرمندگی کیک عسلی نعناع فلفلی را گاز گرفت
[ترجمه ترگمان]با حواس پرتی نگاهی به کیک عسلی نعناع انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Perturbed, he swung the cleaver viciously, chopping fowl after fowl into pieces.
[ترجمه گوگل]او که آشفته بود، قیچی را با شرارت تکان داد و مرغان را پشت سر هم تکه تکه کرد
[ترجمه ترگمان]perturbed، cleaver را با شریرانه تاب می داد و پرنده را بعد از مرغ ها تکه تکه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gina ran her bike over his foot viciously as she went out through the narrow hall.
[ترجمه گوگل]جینا در حالی که از سالن باریک بیرون می‌رفت، دوچرخه‌اش را با شرارت روی پای او رد کرد
[ترجمه ترگمان]جی نا وقتی از سرسرای باریک خارج شد، جی نا با عصبانیت دوچرخه را روی پایش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They fight viciously and tell lies to get each other into trouble.
[ترجمه گوگل]آنها بدجور دعوا می کنند و دروغ می گویند تا یکدیگر را به دردسر بیاندازند
[ترجمه ترگمان]شریرانه می جنگند و دروغ می گویند تا یکدیگر را به دردسر بیندازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He twisted her arm viciously.
[ترجمه گوگل]با شرارت بازویش را پیچاند
[ترجمه ترگمان]او دستش را به طرف من دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But as they viciously attacked one another, Feingold aired clever and humorous ads that won wide acclaim.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که آنها به شدت به یکدیگر حمله کردند، Feingold تبلیغات هوشمندانه و طنزآمیزی پخش کرد که مورد تحسین گسترده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اما هنگامی که آن ها به شدت به یکدیگر حمله کردند، Feingold تبلیغات زیرکانه و طنز آمیزی را پخش کرد که مورد تحسین گسترده ای قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tobacconist had been viciously attacked, and £12 had been stolen.
[ترجمه گوگل]دخانیات مورد حمله وحشیانه قرار گرفته بود و 12 پوند دزدیده شده بود
[ترجمه ترگمان]The به شدت مورد حمله قرار گرفته و ۱۲ پوند دزدیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a vicious manner; ferociously; spitefully; faultily

پیشنهاد کاربران

ADVERB
بصورت سفت و سخت - به محکمی - به سختی
💠 Israel’s ‘Plan B’ for the Gaza Strip
The Israeli army cannot carry out mass expulsion of Gaza’s population by force, so it is resorting to making the strip unliveable.
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
Today, not only the Palestinians are struggling against their mass expulsion from Gaza and possibly the West Bank, but the neighbouring countries which Israel is pressuring to host them are also viciously resisting.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : viciousness
صفت ( adjective ) : vicious
قید ( adverb ) : viciously
وحشیانه
شرورانه
جانفرسا
سخت
بی رحمانه

بپرس