valorization


معنی: تشجیع، تعیین ارزش
معانی دیگر: معتبرسازی، اثبات (رجوع شود به: validate)

جمله های نمونه

1. He cautioned against the valorization of the individual and any position that acknowledges only individual rights as ideas that lend themselves to a growth in state power.
[ترجمه گوگل]او نسبت به ارزش‌گذاری افراد و هر موضعی که فقط حقوق فردی را به عنوان ایده‌هایی که خود را به رشد قدرت دولتی می‌پذیرد، اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]او علیه the فرد و هر موقعیتی که تنها حقوق فردی را به عنوان ایده هایی که خود را به رشد قدرت بیان می کنند هشدار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Analysis and modeling of statistical distributions of indoor radon concentration from data valorization to mapping and simulations are critical issues for real decision-making processes.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و مدل‌سازی توزیع‌های آماری غلظت رادون داخلی از ارزش‌گذاری داده‌ها تا نقشه‌برداری و شبیه‌سازی مسائل حیاتی برای فرآیندهای تصمیم‌گیری واقعی است
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل و مدل سازی توزیع آماری تراکم محیط های داخلی از داده های data گرفته تا نقشه برداری و شبیه سازی مسایل بحرانی برای فرآیندهای تصمیم گیری واقعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Architecture thus becomes a reflection of the evolution and changes of society, with special regard to the development of territory and the valorization of the city of the future.
[ترجمه گوگل]بنابراین، معماری با توجه ویژه به توسعه قلمرو و ارزش گذاری شهر آینده، به بازتابی از تحول و تغییرات جامعه تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین معماری به انعکاسی از تکامل و تغییرات جامعه، با توجه خاص به توسعه قلمرو و the شهر آینده تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From the result, we can see that most medical services costs are higher than the valorization.
[ترجمه گوگل]از نتیجه، می توان دریافت که بیشتر هزینه های خدمات پزشکی بالاتر از ارزش گذاری است
[ترجمه ترگمان]از این نتیجه، ما می توانیم ببینیم که اغلب هزینه های خدمات پزشکی بالاتر از the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Kerneos is the world leader in the research, production and valorization of calcium aluminate specialty mineral binders and reactants to the dry mix mortar industry.
[ترجمه گوگل]Kerneos پیشرو جهانی در تحقیق، تولید و ارزش گذاری بایندرهای معدنی ویژه آلومینات کلسیم و واکنش دهنده ها به صنعت ملات مخلوط خشک است
[ترجمه ترگمان]Kerneos یکی از رهبران جهان در پژوهش، تولید و تولید binders کلسیم آلومینات کلسیم و واکنش دهنده ها به صنعت ملات خشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشجیع (اسم)
encouragement, solicitation, valorization

تعیین ارزش (اسم)
valorization

انگلیسی به انگلیسی

• establishment and maintenance of the high price of a certain commodity through governmental channels (also valorisation)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : valorize
✅️ اسم ( noun ) : valor ( valour ) / valorization
✅️ صفت ( adjective ) : valorous
✅️ قید ( adverb ) : valorously
ارزش گذاری ، قیمت گذاری، اعتبار گزاری، اعتبار بخشی
ارزش افزایی
با ارزش آفرینی متفاوت است. تحت عنوان روند ارزش افزایی در نظریات مارکس به آن اشاره شده است.
ارزش افزایی
معادل Valorisation در انگلیس؛
بمعنای تعیین ارزش: قیمت گذاری؛ تثبیت قیمت ها؛ معتبرسازی؛ تشجیع

بپرس