valedictorian

/ˌvæləˌdɪkˈtɔːriən//ˌvæləˌdɪkˈtɔːiən/

(امریکا ـ به ویژه در مراسم پایان تحصیل) بدرودگوی، ایرادکننده ی سخنرانی بدرود (معمولا شاگرد اول)، دانشجوی ممتاز فاره التحصیل که خطابه جشن فارهالتحصیلی را میخواند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a student, usu. the one ranking highest academically, who delivers a speech on behalf of the graduating class at a school or college commencement.

(2) تعریف: the student ranking highest academically in a graduating class.

جمله های نمونه

1. Also, in high school I was the valedictorian speaker at commencement.
[ترجمه گوگل]همچنین، در دبیرستان من سخنران مداحی ابتدایی بودم
[ترجمه ترگمان]در ضمن، در دبیرستان، من بهترین سخنرانی در جشن فارغ التحصیلی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That was the year Charlene Holm made valedictorian.
[ترجمه گوگل]آن سالی بود که شارلین هولم مدعی شد
[ترجمه ترگمان]اون سال بود که من رو به عنوان شاگرد ممتاز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My archrival, who was valedictorian after our neck-and-neck race for the top, taught me a lot of lessons.
[ترجمه گوگل]رقیب اصلی من، که پس از مسابقه گردن و گردن ما برای اوج، مدعی شد، درس های زیادی به من آموخت
[ترجمه ترگمان]archrival که بعد از مسابقه گردن و گردن ما valedictorian بود درس های زیادی به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sophia : Valedictorian? He's a mess. What school do you go to?
[ترجمه گوگل]سوفیا: مداح؟ او یک آشفتگی است به چه مدرسه ای می روی؟
[ترجمه ترگمان]Sophia \"؟\" خیلی آشفته ست به کدام مدرسه ای می روید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I guess that makes me valedictorian of my own special class. . . I did the best of everyone who failed.
[ترجمه گوگل]حدس می‌زنم که این باعث می‌شود من در کلاس خاص خودم مدعی شوم من بهترین کار را از همه کسانی که شکست خوردند انجام دادم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم این باعث میشه من از کلاس مخصوص خودم فارغ التحصیل بشم من بهترین کسی بودم که شکست خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was high school valedictorian, scored a perfect 1600 on his SATs, and was accepted to both Yale and Princeton.
[ترجمه گوگل]او مدرس دبیرستان بود، در آزمون های SAT خود نمره عالی 1600 گرفت و در دانشگاه ییل و پرینستون پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]او دبیرستان high بود و ۱۶۰۰ نفر را در SATs به ثمر رساند و برای هر دو دانشگاه ییل و پرینستون پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Class Valedictorian Melissa Diaz, whose mom also graduated from Hostos, had this to say about tonight's "local girl makes very very good" story.
[ترجمه گوگل]ملیسا دیاز، مدرس کلاس، که مادرش نیز از هاستوس فارغ التحصیل شده است، در مورد داستان امشب «دختر محلی خیلی خیلی خوب می سازد» این حرف را زد
[ترجمه ترگمان]\"ملیسا دیاز\" که مادرش هم از \"Hostos\" فارغ التحصیل شده است، این موضوع را در مورد \"دختر محلی امشب\" بازگو کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I knew in my head I was the valedictorian of my class. I was a straight-A student. I knew what it was like to be under so much pressure. I could totally relate to this girl.
[ترجمه گوگل]من در ذهنم می دانستم که من مدرس کلاسم هستم من یک دانشجوی مستقیم بودم می دانستم تحت فشار بودن چه حالی دارد من کاملاً می توانستم با این دختر ارتباط برقرار کنم
[ترجمه ترگمان]من در سر خود می دانستم که شاگرد ممتاز کلاس من است من یه دانشجوی دگرجنسگرا بودم می دانستم که زیر فشار چه فشاری است من کاملا میتونم با این دختر ارتباط برقرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who is the Valedictorian of your class?
[ترجمه گوگل]Valedictorian کلاس شما کیست؟
[ترجمه ترگمان]تو کی هستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You graduated from high school as valedictorian.
[ترجمه گوگل]شما از دبیرستان به عنوان مدرس فارغ التحصیل شدید
[ترجمه ترگمان]تو از دبیرستان فارغ التحصیل شدی به عنوان دانشجوی ممتاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was the valedictorian of my class in high school, and grades meant everything to me.
[ترجمه گوگل]من در دبیرستان مدرس کلاسم بودم و نمرات برایم همه چیز بود
[ترجمه ترگمان]من شاگرد ممتاز کلاسی بودم که در دبیرستان فارغ التحصیل شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is a university valedictorian.
[ترجمه گوگل]او یک مدرس دانشگاه است
[ترجمه ترگمان]او یک دانشگاه دانشگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eventually, however, she worked it out, as children usually do, and graduated from high school as class valedictorian.
[ترجمه گوگل]با این حال، در نهایت، همانطور که بچه‌ها معمولاً انجام می‌دهند، این کار را انجام داد و از دبیرستان به عنوان مدرس کلاس فارغ‌التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در نهایت او این کار را به عنوان کودکان انجام داد و از دبیرستان به عنوان valedictorian کلاس فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Several times that weekend around the supper table, he recited his own high school valedictorian speech.
[ترجمه گوگل]چند بار در آن آخر هفته سر میز شام، او سخنرانی خود را در دبیرستان خواند
[ترجمه ترگمان]چند بار آخر هفته در کنار میز شام، او شروع به خواندن سخنرانی فارغ التحصیلی خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Lisa : I can't believe it, that's Shawn. He's the valedictorian at my school.
[ترجمه گوگل]لیزا: باورم نمیشه، اون شاونه او مدرس مدرسه من است
[ترجمه ترگمان]باورم نمی شه، شان او شاگرد ممتاز مدرسه من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• senior student with the highest grade point average who delivers the parting speech at a graduation ceremony
in the united states, the valedictorian of a particular class or year-group at a school or college is the student who graduates with the highest marks and who makes a speech at their graduation ceremony.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : valediction / valedictorian
✅️ صفت ( adjective ) : valedictory
✅️ قید ( adverb ) : _
شاگرد ممتاز
شاگرد اول

بپرس