vase

/ˈveɪs//vɑːz/

معنی: ظرف، گلدان، گلدان نقره و غیره
معانی دیگر: گلدان (برای نگهداری گل های بریده)، ظرف زینتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an open container of glass, porcelain, pottery, or the like, usu. taller than it is wide, used as an ornament or to hold cut flowers.

جمله های نمونه

1. a vase of roses was the centerpiece of the dining table
گلدانی از گل سرخ،زینت بخش اصلی میز نهار خوری بود.

2. this vase is esteemed for its antiquity
این گلدان به خاطر قدمتش ارزش دارد.

3. this vase is the exact fellow of the one on the shelf
این گلدان جفت کامل آن گلدانی است که در تاقچه قرار دارد.

4. a crystal vase
گلدان بلور(ی)

5. a delicate vase
گلدان ظریف (زود شکننده)

6. the crystal vase was thin and fragile
گلدان بلورین نازک و شکننده بود.

7. he took the vase and peered at it from all angles
او گلدان را برداشت و از هر سمت با کنجکاوی به آن نگریست.

8. to upset a vase
گلدان را انداختن

9. he accidentally knocked the vase over
او تصادفا" گلدان را انداخت.

10. the delicacy of a crystal vase
ظرافت یک گلدان بلور

11. a flaw in a gem or a crystal vase
ترک در جواهر یا گلدان بلور

12. This vase would be perfect but for a few small flaws in its base.
[ترجمه ب گنج جو] گلدانه عالی و کارسازه فقط حیف از یه چنتا ترک رو پایه اش.
|
[ترجمه گوگل]این گلدان عالی است اما برای چند نقص کوچک در پایه آن
[ترجمه ترگمان]این گلدان بی عیب و نقص اما برای چند نقص کوچک در پایه آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This vase is worth several hundred dollars.
[ترجمه گوگل]این گلدان چند صد دلار ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]این گلدان چند صد دلار می ارزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When asked about who had broken the old vase,he only shrugged his shoulders.
[ترجمه گوگل]وقتی از او پرسیدند چه کسی گلدان قدیمی را شکسته است، فقط شانه هایش را بالا انداخت
[ترجمه ترگمان]وقتی درباره کسی که گلدان قدیمی را شکسته بود پرسید، فقط شانه هایش را بالا انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She knocked the vase off by accident.
[ترجمه گوگل] تصادفی گلدان را از دست داد
|
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی گلدان را از بین برد
[ترجمه ترگمان] تصادفی گلدون رو از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. With that crack in it, the vase is worth practically nothing.
[ترجمه گوگل]با این شکاف، گلدان عملاً هیچ ارزشی ندارد
[ترجمه ترگمان]با آن شکاف در آن، گلدان به هیچ وجه ارزش هیچ چیز را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Be careful with that vase - it's very fragile.
[ترجمه گوگل]مراقب آن گلدان باشید - بسیار شکننده است
[ترجمه ترگمان]با آن گلدان دقت کنید - بسیار شکننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Try not to knock that vase over.
[ترجمه گوگل]سعی کن آن گلدان را نکوبی
[ترجمه ترگمان]سعی کن آن گلدان را over
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The vase is one of a matching pair.
[ترجمه گوگل]گلدان یکی از جفت های همسان است
[ترجمه ترگمان]گلدان یکی از جفت تطبیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ظرف (اسم)
adverb, container, dish, vessel, receptacle, utensil, repository, form, vase

گلدان (اسم)
pot, vase, urn, jardiniere

گلدان نقره و غیره (اسم)
vase

تخصصی

[عمران و معماری] ظرف سفالین - کوزه - گلدان
[زمین شناسی] واز - سیلت آب شیرین که در خلیج های دهانه ای در امتداد ساحل اقیانوس اطلس اروپا و آفریقا ته نشین شده است و از مخلوطی از دانه های ماسه ای و گردی کوارتز، کلسیت، کانی های رسی و صدفهای دیاتومی، به همراه بستماید آلگون تشکیل شده است. (بورکات 1941). - ریشه کلمه: فرانسوی: لجن، گل. تلفظ: vahz

انگلیسی به انگلیسی

• container used for holding cut flowers or for decoration
a vase is a jar, usually made of glass or pottery, which is used for holding cut or dried flowers or as an ornament.

پیشنهاد کاربران

vase 3
vase
vase 2
vase
vase 1 ( n ) ( veɪs, veɪz, vɑz ) =a container made of glass, etc. , used for holding cut flowers or as a decorative object, e. g. a vase of flowers.
vase
تُنگ ( تُنگ آب )
گلدان 🥰
Vase : گلدان
Vane : بادگیر که روی بخش گنبدی خونه های اروپایی آمریکایی هست. همونایی که شکل خروسن و نشون دهنده ی جهت بادن
Weathervane هم میگن بهشون
گلدان
گلدان نقره وغیره : گلدا ن😘

a place where you can
Put your flowers in there.
گلدان، گلدان5 گل، جای گل
گلدان تزئینی یا گلدان گل های مصنوعی
اما گلدان گل های طبیعیflower pot. . .
گلدان . . . . . . جای گل. . . . . . . ظرف
گلدان گل های مصنوعی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس