upper crust


(نان و غیره) پوسته، رویه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) the most prominent or richest group of people in a society; upper class.

جمله های نمونه

1. The upper crust does not ride public transportation.
[ترجمه گوگل]پوسته بالایی حمل و نقل عمومی را سوار نمی کند
[ترجمه ترگمان]لایه بالایی از حمل و نقل عمومی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Those disgraceful students were males from the upper crust.
[ترجمه گوگل]آن دانش آموزان ننگین مردانی از قشر بالایی بودند
[ترجمه ترگمان]این دانش آموزان شرم آور، مردانی از قشر بالای جامعه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Been different if he was one of your upper crust.
[ترجمه گوگل]اگر او یکی از پوسته بالایی شما بود متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]اگر یکی از پوسته your بود فرق می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Only society's upper crust would have traveled in the car, known as the limousine of its day.
[ترجمه گوگل]فقط پوسته بالایی جامعه می توانست با ماشینی که به لیموزین آن روزگار معروف است، سفر کند
[ترجمه ترگمان]تنها قشر بالای جامعه به داخل ماشین سفر می کردند که به نام لیموزین روز معروف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In fact there were complaints from upper crust visitors about the din, so the cells fell into disuse.
[ترجمه گوگل]در واقع شکایاتی از بازدیدکنندگان پوسته بالایی در مورد دیو وجود داشت، بنابراین سلول ها از کار افتادند
[ترجمه ترگمان]در واقع شکایاتی از سوی بازدیدکنندگان قشر بالای سر و صدای آن ها وجود داشت، بنابراین the بلااستفاده مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Harehills I belonged to the upper crust of the lower middle classes who were getting out as fast as they could.
[ترجمه گوگل]در هاره هیلز من به قشر بالایی طبقات متوسط ​​رو به پایین تعلق داشتم که تا آنجا که می توانستند بیرون می آمدند
[ترجمه ترگمان]در Harehills، من به قسمت بالای طبقات پایین طبقه پایین تعلق داشتم که با بیش ترین سرعت ممکن از آنجا بیرون می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most of the Hong Kong upper crust may have lost big bucks in this folly.
[ترجمه گوگل]بیشتر پوسته بالایی هنگ کنگ ممکن است در این حماقت پول زیادی از دست داده باشد
[ترجمه ترگمان]بیشتر پوسته اصلی هنگ کونگ ممکن است این حماقت را از دست داده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tektite was formed from the upper crust rocks by impact melting.
[ترجمه گوگل]تکتیت از سنگ های پوسته بالایی در اثر ذوب ضربه تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The از لایه های فوقانی لایه به وسیله ذوب شدن شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The upper crust is mainly composed of slates, phyllites, schists, granulite of greenschist facies (partly low-amphibolite facies) and granite intrusions, and sedimentary rocks at the top.
[ترجمه گوگل]پوسته فوقانی عمدتاً از تخته سنگ، فیلیت، شیست، گرانولیت رخساره شیست سبز ( رخساره تا حدی با آمفیبولیت کم) و توده های گرانیتی و سنگ های رسوبی در بالا تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]پوسته بالایی عمدتا از slates، phyllites، schists، granulite از رخساره های greenschist (تا حدی low)و نفوذهای granite و صخره های sedimentary در بالا تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The radiogenic heat production rate in the upper crust decreased with the increasing depth. However, they were distributed uniformly within the depth scale of sedimentary basin.
[ترجمه گوگل]نرخ تولید حرارت پرتوزا در پوسته بالایی با افزایش عمق کاهش یافت با این حال، آنها به طور یکنواخت در مقیاس عمق حوضه رسوبی توزیع شدند
[ترجمه ترگمان]نرخ تولید گرمای radiogenic در پوسته بالایی با افزایش عمق کاهش یافت با این حال، آن ها بطور یکنواخت در مقیاس عمق حوضه رسوبی توزیع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perhaps that's why the luxury homes of the upper crust are so enchanting.
[ترجمه گوگل]شاید به همین دلیل است که خانه های مجلل قشر بالایی بسیار مسحورکننده هستند
[ترجمه ترگمان]شاید به همین دلیل است که خانه های لوکس طبقات بالا بسیار مسحور کننده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yet beneath the upper crust of French international companies French business is inward - looking and timid.
[ترجمه گوگل]با این حال، در زیر پوسته بالای شرکت های بین المللی فرانسوی، تجارت فرانسوی درونی است - به نظر و ترسو
[ترجمه ترگمان]با این حال، در زیر پوسته بالایی شرکت های بین المللی فرانسوی، کسب وکار فرانسوی به صورت درونی و کم رو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Precision dating of mineral deposits Many mineral deposits are the result of large-scale circulation of hydrothermal fluid in the upper crust.
[ترجمه گوگل]قدمت دقیق ذخایر معدنی بسیاری از ذخایر معدنی نتیجه گردش گسترده مایع گرمابی در پوسته بالایی هستند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دقیق رسوبات معدنی در بسیاری از رسوبات معدنی نتیجه گردش مقیاس بزرگ سیال hydrothermal در پوسته بالایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most of the faults in the southeast coast of Fujian Province occur in the sial of upper crust and some have reached the sima.
[ترجمه گوگل]بیشتر گسل‌ها در سواحل جنوب شرقی استان فوجیان در سیال پوسته بالایی رخ می‌دهند و برخی به سیما رسیده‌اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خطاها در ساحل جنوب شرقی استان فوجیان در the قشر بالای جامعه رخ می دهند و برخی به سیما رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• upper crust means the same as upper class; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

متعلق ب طبقه اجتماعی بالا
اعیان و اغنیا
upper crust ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: روپوسته
تعریف: بخشی از پوستۀ زمین بر روی ناپیوستگی کُنراد
اشراف
متعلق بودن به سطح اجتماعی خیلی بالا ، قدرتمندترین و قویترین سطح جامعه
طبقه ثروتمند جامعه

بپرس