unobtrusively

جمله های نمونه

1. Dora slipped unobtrusively in through the back door.
[ترجمه گوگل]دورا بدون مزاحمت از در پشتی به داخل لیز خورد
[ترجمه ترگمان]دو را آرام از در پشتی بیرون خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She slipped away from the party unobtrusively.
[ترجمه گوگل]او بدون مزاحمت از مهمانی دور شد
[ترجمه ترگمان]او آرام از میهمانی بیرون سرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Like a chameleon, he could merge unobtrusively into the background.
[ترجمه گوگل]مانند آفتاب پرست، او می توانست بدون مزاحمت در پس زمینه ادغام شود
[ترجمه ترگمان]او مثل یک مارمولک بود که او را به طور مخفیانه در پس زمینه به هم وصل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I shifted unobtrusively, to crane a look over the parapet.
[ترجمه گوگل]بدون مزاحمت جابه جا شدم تا نگاهی به جان پناه بیندازم
[ترجمه ترگمان]به آرامی جا به جا شدم تا از روی دیوار نگاهی بیندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They slipped away unobtrusively.
[ترجمه گوگل]آنها بدون مزاحمت دور شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها آرام و بی سر و صدا از آنجا دور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Counseling was ongoing and placed unobtrusively into the daily routine.
[ترجمه گوگل]مشاوره ادامه داشت و بدون مزاحمت در برنامه روزانه قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]مشاوره در جریان بود و به طور مخفیانه در جریان روزمره قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tucked away unobtrusively in an angle of the river wall, it was also protected by a brick overhang.
[ترجمه گوگل]به طور محجوب در زاویه ای از دیواره رودخانه جمع شده بود، همچنین توسط یک برآمدگی آجری محافظت می شد
[ترجمه ترگمان]به طور مخفیانه به صورت مخفیانه در گوشه دیوار رودخانه پناه گرفته بود و با نمای آجری از آن محافظت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She felt very much an ignorant outsider, but unobtrusively attached herself to charge.
[ترجمه گوگل]او به شدت احساس می کرد که یک بیگانه نادان است، اما به طور محجوبانه خود را به اتهام می بست
[ترجمه ترگمان]او یک بیگانه نادان و بی خبر احساس می کرد، اما بی سرو صدا خودش را متهم به این کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He drew his hand away, quite unobtrusively, he thought, and scratched his nose.
[ترجمه گوگل]فکر کرد دستش را کاملاً محجوب کنار کشید و بینی اش را خاراند
[ترجمه ترگمان]دستش را بیرون کشید، کاملا آرام بود و دماغش را خاراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unobtrusively Middlemass strolled up beside him and, back to the company, reached up to take a book from the shelf.
[ترجمه گوگل]میدل ماس بدون مزاحمت در کنار او قدم زد و به شرکت برگشت و دستش را برد تا کتابی را از قفسه بردارد
[ترجمه ترگمان]unobtrusively در کنار او به راه افتاد و به سوی گروهان رفت و کتابی را از قفسه برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His next sentence unobtrusively removed an argument that might have been used against me in the leadership contest.
[ترجمه گوگل]جمله بعدی او بدون مزاحمت بحثی را که ممکن بود علیه من در مسابقه رهبری به کار رفته بود حذف کرد
[ترجمه ترگمان]محکومیت بعدی او به طور مخفیانه استدلالی را حذف کرد که ممکن بود در رقابت رهبری برای من مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is not a chance of going unobtrusively through any area where these birds are breeding!
[ترجمه گوگل]هیچ شانسی وجود ندارد که بدون مزاحم از هیچ منطقه ای که این پرندگان در حال تولید مثل هستند عبور کنید!
[ترجمه ترگمان]در هر جایی که این پرندگان زاد و ولد می کنند هیچ اتفاقی نمی افتد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I try to maneuver unobtrusively with my umbrella, resolutely not looking at the food vendors.
[ترجمه گوگل]سعی می‌کنم بدون مزاحم با چترم مانور بدهم، قاطعانه به فروشنده‌های غذا نگاه نکنم
[ترجمه ترگمان]در حالی که با عزمی راسخ به فروشندگان مواد غذایی نگاه نمی کنم، با عزمی راسخ سعی می کنم به طور مخفیانه با چتر خود حرکت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I waited, sitting as quietly and unobtrusively as possible on the low backless benches in front of the ground-floor lobby windows.
[ترجمه گوگل]منتظر ماندم و تا حد امکان آرام و بدون مزاحمت روی نیمکت های کم پشتی جلوی پنجره های لابی طبقه همکف نشستم
[ترجمه ترگمان]منتظر ماندم، تا آنجا که ممکن بود آرام و آرام روی نیمکت های راحتی بدون پشتی که جلوی پنجره های طبقه پایین قرار داشت، نشسته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Messengers were moving unobtrusively over the jet - black mountain ranges, bearing confidential tidings from sheikhdom to sheikhdom.
[ترجمه گوگل]پیام آوران بدون مزاحمت بر فراز جت حرکت می کردند - رشته کوه های سیاه، که اخبار محرمانه ای را از شیخیه به شیخیه می دادند
[ترجمه ترگمان]Messengers به طور مخفیانه در میان کوه های سیاه و سیاه حرکت می کردند و خبره ای محرمانه ای را از sheikhdom به sheikhdom منتقل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not obtrusively, inconspicuously, privately

پیشنهاد کاربران

بپرس