united

/juːˈnaɪtəd//juːˈnaɪtɪd/

معنی: متحد، پیوسته
معانی دیگر: یگانه، همبسته، به هم پیوسته، یکپارچه، سازگار، متکی به هم، هم آواز، متفق، گروهی، جمعی، همگانی، دست یکی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: joined into or made to act as a whole.
مشابه: associate, confederate

(2) تعریف: resulting from the joining together of persons or things.
مشابه: solid

جمله های نمونه

1. united we stand divided we fall
(اگر متحد باشیم دوام می آوریم ولی اگر نفاق داشته باشیم از میان خواهیم رفت) قدرت در اتحاد است

2. a united family
یک خانواده ی متحد

3. groups united by identity of purpose
گروه هایی که یگانگی هدف آنان را متحد می کند

4. he united the people and led them to victory
او مردم را متحد کرد و به پیروزی رساند.

5. the united consent of the members
رضایت دسته جمعی همه ی اعضا

6. they were united in a league of friendship
آنان طبق یک پیمان دوستی با هم متحد شده بودند.

7. they were united in holy matrimony
طی مراسم مقدس ازدواج با هم وصلت کردند.

8. to present a united front
همبستگی نشان دادن

9. the danger of famine united the people
خطر قحطی مردم را متحد کرد.

10. those two countries became united
آن دو کشور (باهم) متحد شدند

11. the first free elections in the united germany
اولین انتخابات آزاد در آلمان یکپارچه

12. The United Nations has used/exerted/exercised its authority to restore peace in the area.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد از اختیارات خود برای بازگرداندن صلح در منطقه استفاده کرده است/به کار برده است
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل از اختیارات خود برای بازگردانی صلح به این منطقه استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How long will you be staying in the United States?
[ترجمه گوگل]چه مدت در ایالات متحده خواهید ماند؟
[ترجمه ترگمان]چقدر طول می کشد تا در ایالات متحده بمانید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They united in their attempts to form a club.
[ترجمه گوگل]آنها در تلاش برای تشکیل یک باشگاه متحد شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش خود برای تشکیل یک کلوب با هم متحد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The United States has taken sanctions against Iraq for years.
[ترجمه گوگل]آمریکا سال هاست که تحریم هایی را علیه عراق اعمال کرده است
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده سالهاست که تحریم هایی را علیه عراق اعمال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Every party is united on the need for parliamentary democracy.
[ترجمه گوگل]همه احزاب در مورد نیاز به دموکراسی پارلمانی متحد هستند
[ترجمه ترگمان]هر حزب بر نیاز به دموکراسی پارلمانی متحد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Manchester United took a real pounding.
[ترجمه گوگل]منچستریونایتد ضربه ای واقعی زد
[ترجمه ترگمان]منچستر یونایتد ضربه محکمی خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Kernaghan missed the United game after he ricked his neck.
[ترجمه گوگل]کرناگان بازی یونایتد را بعد از اینکه گردنش را تیک زد از دست داد
[ترجمه ترگمان]Kernaghan بعد از اینکه گردنش رو صاف کرد بازی رو از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Permanent members of the United Nations Security Council have a veto over any proposal.
[ترجمه گوگل]اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بر هر پیشنهادی حق وتو دارند
[ترجمه ترگمان]اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل در هر پیشنهادی حق وتو دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Several firms were united to form one company.
[ترجمه گوگل]چندین شرکت برای تشکیل یک شرکت متحد شدند
[ترجمه ترگمان]چندین شرکت برای تشکیل یک شرکت متحد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متحد (صفت)
conjunct, confederate, federate, allied, united, unified, integrated, married

پیوسته (صفت)
contiguous, vicinal, eternal, incessant, continuous, attached, allied, united, joined, connected, proximate, continual, uninterrupted, ceaseless, syndetic, coalescent, legato, married

انگلیسی به انگلیسی

• integrated, combined, joined
when people are united about something, they agree about it and act together.
united is used to describe a country which has been formed from two or more countries or states.
see also unite.

پیشنهاد کاربران

کشور
متحد الشکل
United rules
مقررات متحدالشکل
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : unite / unitize
✅️ اسم ( noun ) : unit / unity / unitization
✅️ صفت ( adjective ) : unitary / united / unitive
✅️ قید ( adverb ) : unitedly / unitarily
دوشادوش
در اتحاد باهم
متفق
united we stand divided we fall
متحد و یکپارچه ایستاده ایم، اگر جدا ( تقسیم ) شویم سقوط میکنیم.
متکی به هم
unique وunited یکسانند و یکه و یکه شده بهترین چم برایشان هستند
united هم همین معنی را دارد برای یادگیری زبان اِنگلیسی و فرانسه و همه زبانهای مهم جهانی که همه با فارسی هم ریشه هستندباید دیکشنری ها بازنویسی شوند برابر فارسی این واژه، یکه - یکه شده - یکان - یگان - یگانه - یک - هستند
"*یکپارچه، یکدست*"
:Exp
Manchester United
منچستر یکپارچه
هم پیوند

بپرس