uninstall

انگلیسی به انگلیسی

• remove a program from a computer system (computers)
possibility to cancel an installation of a program and to remove the program from the hard disk (computers)

پیشنهاد کاربران

حذف نصب یک برنامه
مثال:
I uninstall my Facebook.
من نصب برنامه فیسبوکم را حذف کردم. / من برنامه فیسبوکم را حذف کردم.
Un install
حذف کردن
مخالف معانی فوق هستم. ما قرار نیست کلمه به کلمه همه چیز را ترجمه کنیم! باید معنی را برسانیم.
ما وقتی برنامه را لازم داشته باشیم، آن را "نصب می کنیم" و وقتی نمی خواهیم آن را "حذف می کنیم"، لازم نیست آن را حذف نصب کنیم!!!
Uninstall = حذف نصب کردن
Uninstall متضاد با install
Uninstall منفی کلمه install
حذف نصب
حذف نصب کنید
اصلاح
ما باید پیشوند معادل un با مفهوم منفی اضافه کنیم که طول کلمه هم زیاد نشود چون در ترجمه منوهای نرم افزارها محدودیت طول وجود دارد کلمه نصب مفهوم معادل install دارد من برای کلمه reinstall فارسی باز نصب و
...
[مشاهده متن کامل]
برای uninstall کلمه نانصب را پیشنهاد میدهم پیشوند فارسی منفی همان نا است مانند مرد و نامرد یا کس و ناکس شاید کلمه نانصب کمی نامانوس است ( مانوس و نامانوس ) دلیلش عدم استفاده تابحال بوده و حتما مصطلح میشود و جا می افتد

بپرس