unicycle

/ˈjuːnəˌsaɪkl̩//ˈjuːnɪsaɪkl̩/

(نوعی دوچرخه ی دارای یک چرخ) یک چرخه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: unicyclist (n.)
• : تعریف: a one-wheeled vehicle usu. propelled by means of pedals.

جمله های نمونه

1. Will it be the Pope on a unicycle?
[ترجمه گوگل]آیا پاپ روی یک چرخه خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این پاپ در یک تک چرخه خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Inside there was a young man riding a unicycle, with balloons and decorations everywhere.
[ترجمه گوگل]داخل آن مرد جوانی سوار بر تک چرخ بود و همه جا بادکنک و تزئینات داشت
[ترجمه ترگمان]داخل آن یک مرد جوان سوار بر یک تک چرخه با بادکنک و تزئین همه جا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Canadian Ben Gulak has invented the world's first unicycle motorbike with two wheels side - by - side.
[ترجمه گوگل]بن گولاک کانادایی اولین موتور سیکلت تک چرخ دنیا را با دو چرخ در کنار هم اختراع کرد
[ترجمه ترگمان](بن Gulak)کانادایی اولین موتورسیکلت تک چرخ جهان را با دو چرخ کنار هم اختراع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By go-cart or unicycle, by skateboard or sleigh.
[ترجمه گوگل]با گاری یا تک چرخ، با اسکیت بورد یا سورتمه
[ترجمه ترگمان]بوسیله اسکیت یا یک چرخه، با اسکیت یا سورتمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shannon was sometimes known to ride a unicycle down the halls of Bell Labs - while juggling.
[ترجمه گوگل]شانون گاهی اوقات به عنوان سوار بر تک چرخ در سالن های آزمایشگاه بل شناخته می شد - در حالی که شعبده بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]شانون گاهی شناخته می شد که یک چرخه از تالارهای آزمایشگاه بل را هدایت کند - در حالی که تردستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An inmate learns to ride a unicycle in the prison gym. Seriously.
[ترجمه گوگل]یک زندانی در سالن بدنسازی زندان تک دوچرخه سواری را یاد می گیرد به طور جدی
[ترجمه ترگمان]یک زندانی یاد می گیرد که یک تک چرخه را در سالن زندان براند جدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. was sometimes known to ride a unicycle down the halls of Bell Labs — while juggling.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات معروف بود که در سالن‌های آزمایشگاه بل - در حالی که شعبده بازی می‌کرد، تک‌دوچرخه می‌رفت
[ترجمه ترگمان]گاهی هم شناخته می شد که راندن یک تک چرخه در سالن های آزمایشگاه بل را به هنگام بازی کردن می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. U is for unicycle so shiny and new.
[ترجمه گوگل]U برای تک چرخ بسیار براق و جدید است
[ترجمه ترگمان]U برای یک تک چرخه بسیار براق و نو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A purist form of unicycle, without cranks.
[ترجمه گوگل]شکل خالص تک چرخ، بدون میل لنگ
[ترجمه ترگمان]شکل غیرقابل تصوری از تک چرخه، بدون cranks
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Putting an eccentric wheel on a kangaroo unicycle can make riding easier, and the rider's motion appear more kangaroo-like.
[ترجمه گوگل]قرار دادن یک چرخ غیرعادی روی یک چرخه کانگورو سواری را آسان‌تر می‌کند و حرکت سوارکار بیشتر شبیه کانگورو به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]قرار دادن یک چرخ غیر عادی بر روی یک تک چرخه می تواند سواری را آسان تر کند و حرکت دوچرخه سوار بیشتر شبیه کانگورو خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The simulation experiment and analysis on the unicycle system are given. The simulation results show that the validity of the method.
[ترجمه گوگل]آزمایش شبیه سازی و تجزیه و تحلیل بر روی سیستم تک چرخه داده شده است نتایج شبیه سازی نشان می دهد که روایی روش
[ترجمه ترگمان]آزمایش و تجزیه و تحلیل شبیه سازی بر روی سیستم تک چرخه داده شده است نتایج شبیه سازی نشان می دهد که اعتبار این روش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As if just riding a unicycle didn't look funny enough, add mallets and balls and you've got a truly wacky spectacle.
[ترجمه گوگل]انگار که فقط سواری تک چرخ به اندازه کافی خنده دار به نظر نمی رسد، چکش و توپ اضافه کنید و یک منظره واقعاً حواس پرت خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]انگار که فقط یه چرخه سواری به اندازه کافی خنده دار به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thirteen years of Tory misrule have left the Right's matrimonial affairs looking about as secure as a drunk on a unicycle.
[ترجمه گوگل]سیزده سال سوء حکومت محافظه‌کاران باعث شده است که امور زناشویی جناح راست به همان اندازه ایمن به نظر برسد که یک مست روی یک چرخه
[ترجمه ترگمان]سیزده سال از شرکت توری misrule سمت راستش را ترک کرده و به همان اندازه که در یک چرخه است، به اطراف نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They've got some good cyclists, some good ice hockey players, but not many good unicycle hockey players.
[ترجمه گوگل]آنها چند دوچرخه سوار خوب، چند بازیکن خوب هاکی روی یخ دارند، اما بازیکنان هاکی تک چرخه خوب زیادی ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها دوچرخه سواران خوبی دارند، برخی هاکی روی یخ خوب، اما بسیاری از بازیکنان هاکی یک تک چرخه خوب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They learned how to walk on stilts, ride a unicycle and juggle.
[ترجمه گوگل]آن‌ها یاد گرفتند که چگونه روی پایه‌ها راه بروند، تک‌دوچرخه سواری کنند و شعبده بازی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها آموختند که چگونه بر روی stilts راه بروند، یک تک چرخه را سوار کنند و کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one-wheeled vehicle propelled with pedals

پیشنهاد کاربران

Run2:
Unic ycle:
تک چرخه - یک چرخه - نوعی سواری که برخلاف دوچرخه یک چرخ دارد
دوچرخه ی کوچک یا تک چرخ
Unicycle : تک چرخه
Bicycle : دوچرخه
Tricycle : سه چرخه
Four - wheeled : چهار چرخه
یک چرخه
تک چرچه
تک چرخ

بپرس