unfortunately

/ənˈfɔːrt͡ʃənətli//ʌnˈfɔːt͡ʃʊnətli/

معنی: متاسفانه، بدبختانه
معانی دیگر: متاسفانه، بدبختانه

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: a word used to express that an event being talked about is something unlucky or something that turned out badly.

- Unfortunately, the picnic must be canceled.
[ترجمه جیسو] متاسفانه پیک نیک در کار نیست
|
[ترجمه RM] متاسفانه پیک نیک باید لغو می شد.
|
[ترجمه Farbod] متاسفانه ، پیک نیک لغو شد .
|
[ترجمه parsa] متاسفانه پیک نیک باید کنسل شود
|
[ترجمه Face] متاسفانه پیک نیک باید لغو شود
|
[ترجمه گوگل] متأسفانه پیک نیک باید لغو شود
[ترجمه ترگمان] متاسفانه، پیکنیک رو کنسل کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. unfortunately i am engaged this morning, but i am free this afternoon
متاسفانه امروز صبح گرفتارم ولی بعدازظهر آزادم.

2. Unfortunately, the tire blew out on my way to office.
[ترجمه ,.ljjhjm] متاسفانه، تایر من را به سمت من راه انداخت
|
[ترجمه علیرضا قربانی] متاسفانه تایر در راه رفتنم به محل کار ترکید
|
[ترجمه مهدی سبزعلی] متاسفانه، لاستیک توی مسیر اداره ام پنچر شد
|
[ترجمه Lona] متاسفانه تایر ماشینم در راه شرکت پنچر شد
|
[ترجمه گوگل]متاسفانه در راه رفتن به دفترم لاستیک منفجر شد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، تایرها از راه رفتن به دفتر به صدا درآمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unfortunately the report was prepared in haste and contained several inaccuracies.
[ترجمه گوگل]متأسفانه گزارش با عجله تهیه شد و حاوی چندین نادرستی بود
[ترجمه ترگمان]متاسفانه گزارش به شتاب آماده شد و چندین اشتباه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unfortunately these drugs are quite toxic and hinder the body's ability to fight off infection.
[ترجمه گوگل]متأسفانه این داروها کاملاً سمی هستند و توانایی بدن را برای مبارزه با عفونت مختل می کنند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این داروها کاملا سمی هستند و مانع از توانایی بدن برای مبارزه با عفونت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unfortunately, there are but the two love each other.
[ترجمه گوگل]متأسفانه وجود دارد اما این دو عاشق یکدیگر هستند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، دو نفر همدیگر را دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unfortunately belts are worn only by a small percentage of drivers and passengers.
[ترجمه گوگل]متاسفانه تنها درصد کمی از رانندگان و مسافران از کمربند استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه کمربندهای چرمی تنها با درصد کمی از رانندگان و مسافران فرسوده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unfortunately, George cannot be with us today so I am pleased to accept this award on his behalf.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، جورج امروز نمی تواند با ما باشد، بنابراین من خوشحالم که این جایزه را از طرف او می پذیرم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، جورج امروز نمی تواند با ما باشد، بنابراین خوشحالم که این جایزه را از طرف او قبول می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unfortunately, these findings do not hold true for women and children.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، این یافته ها برای زنان و کودکان صادق نیست
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این یافته ها برای زنان و کودکان صادق نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unfortunately some poisonous mushrooms look like edible mushrooms.
[ترجمه گوگل]متاسفانه برخی از قارچ های سمی شبیه قارچ های خوراکی هستند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه بعضی قارچ سمی شبیه قارچ خوردنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unfortunately, I was still very clumsy behind the wheel of the jeep.
[ترجمه گوگل]متاسفانه هنوز پشت فرمان جیپ خیلی دست و پا چلفتی بودم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، من هنوز پشت فرمان جیپ دست و پا چلفتی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Catching colds is unfortunately an occupational hazard in this profession.
[ترجمه گوگل]متأسفانه سرماخوردگی یک خطر شغلی در این حرفه است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه سرماخوردگی ناشی از سرماخوردگی در این حرفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unfortunately, this plate has a slight flaw in it.
[ترجمه گوگل]متاسفانه این بشقاب یک ایراد جزئی در خود دارد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، این بشقاب یه نقطه ضعف داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unfortunately the tax will linger on until April.
[ترجمه گوگل]متأسفانه این مالیات تا آوریل ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]متاسفانه مالیات تا آوریل ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The climber, get past the footprints are unfortunately, lost to forward direction is very dangerous.
[ترجمه گوگل]کوهنورد، عبور از رد پا متأسفانه، از دست رفته به سمت جلو بسیار خطرناک است
[ترجمه ترگمان]The که از رد پاها می گذرند متاسفانه از دست رفته و مسیر رو به جلو بسیار خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unfortunately, there is little prospect of seeing these big questions answered.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، چشم انداز کمی برای پاسخ به این سؤالات بزرگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، امید اندکی برای دیدن این سوالات بزرگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متاسفانه (قید)
unfortunately

بدبختانه (قید)
unfortunately

انگلیسی به انگلیسی

• unluckily, unhappily
you use unfortunately to express regret about what you are saying.

پیشنهاد کاربران

unfortunately: متاسفانه
شور بختانه، از اقبال کج
متاسفانه
when this word is used when you want to give news that may upset someone's soul, and saying this word from the beginning to the person who is going to tell the news. Hear the warning
?Sally: What happened
. Doctor: Unfortunately, he dead
🙍🏻‍♀️👨🏻‍⚕️
بدبختانه
Please come and see it soon
از بدِ حادثه
از بخت بد ، . . . . . . . . . . . . . .
از اقبال بد ، . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بدبختانه
Unluckily, unhappy
متاسفانه ، بدبختانه
متضاد fortunately = خوشبختانه
متأسفانه
متاسفانه 🏢🏢
Unfortunately, we cannot connect to the internet right now
متاسفانه الان نمی توانیم به اینترنت متصل شویم
means sadly
ناشی از بدبختانه
مع الاسف
از بدشانسی
Some times means بد بختانهor از بد شانسی
از شانس بد،
از بخت بد،
باعث تاسف است که. . . ،
نا امید کننده است که. . .
شوربختانه
‏متأسفانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس