unevenness

جمله های نمونه

1. Any hollows or unevenness indicate either that they have been badly laid or have been affected by subsidence.
[ترجمه گوگل]هر گونه توخالی یا ناهمواری نشان دهنده این است که آنها به خوبی چیده شده اند یا تحت تأثیر فرونشست قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]هر گونه حفره یا عدم یکنواختی نشان می دهد که آن ها به طور بدی قرار داده شده اند و یا از نظر فرونشست، تحت تاثیر قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A certain degree of unevenness is acceptable in nomadic and some village items.
[ترجمه گوگل]میزان مشخصی از ناهمواری در اقلام عشایری و برخی روستایی قابل قبول است
[ترجمه ترگمان]درجه خاصی از عدم یکنواختی در nomadic و برخی از موارد روستایی قابل قبول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This unevenness comes about because topics are developed in a logical order.
[ترجمه گوگل]این ناهمواری به این دلیل است که موضوعات به ترتیب منطقی توسعه می‌یابند
[ترجمه ترگمان]این عدم یکنواختی به این دلیل مطرح می شود که موضوعات به یک ترتیب منطقی توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Along with the thermal instability, unevenness, vendors and the oviductus adhesive thermal energy attenuation.
[ترجمه گوگل]همراه با ناپایداری حرارتی، ناهمواری، فروشندگان و کاهش انرژی حرارتی چسب تخمک
[ترجمه ترگمان]علاوه بر ناپایداری حرارتی، عدم یکنواختی، فروشندگان و افت فشار حرارتی oviductus adhesive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You should smooth out any unevenness in the cloth before you cut it.
[ترجمه گوگل]قبل از بریدن پارچه، باید هرگونه ناهمواری را در پارچه صاف کنید
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که it، باید هر unevenness را صاف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There exists current distribution unevenness in large current switch apparatus parallel branch.
[ترجمه گوگل]در انشعاب موازی دستگاه کلید جریان بزرگ، ناهمواری توزیع جریان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]There توزیع جریان در دستگاه کلید موازی موجود در شاخه موازی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Matrix effect, unevenness effect and heterogeneous effect are the three key points of this technique.
[ترجمه گوگل]اثر ماتریس، اثر ناهمواری و اثر ناهمگن سه نکته کلیدی این تکنیک هستند
[ترجمه ترگمان]اثر ماتریس، اثر عدم یکنواختی و اثر ناهمگن سه نقطه کلیدی این روش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Something, such as unevenness or a hole in a road, that causes a bump.
[ترجمه گوگل]چیزی مانند ناهمواری یا سوراخ در جاده که باعث برآمدگی می شود
[ترجمه ترگمان]چیزی، مانند unevenness یا سوراخ در جاده، باعث برآمدگی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This unevenness in damage is because the storm's winds in that area are aligning with the forward motion of the storm (generally northwest), which enhances the wind speeds.
[ترجمه گوگل]این ناهمواری در آسیب به این دلیل است که بادهای طوفان در آن منطقه با حرکت رو به جلوی طوفان (عموماً شمال غربی) همسو هستند که سرعت باد را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]این عدم یکنواختی به این دلیل است که باده ای طوفان در آن منطقه با حرکت رو به جلو طوفان (به طور کلی شمال غربی)همسو می شوند که سرعت باد را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dramatical growth of global economy causes the unevenness between and demand of the electric.
[ترجمه گوگل]رشد چشمگیر اقتصاد جهانی باعث ناهمواری بین تقاضای برق می شود
[ترجمه ترگمان]رشد dramatical اقتصاد جهانی موجب ایجاد عدم یکنواختی بین و تقاضای برق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I sanded the corners to take away any unevenness in the joints.
[ترجمه گوگل]گوشه ها را سمباده زدم تا ناهمواری ها را از بین ببرم
[ترجمه ترگمان]این گوشه و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The linear density and unevenness of PET spun staple fiber were measured by vibration method.
[ترجمه گوگل]چگالی خطی و ناهمواری فیبر منگنه ریسی شده PET به روش ارتعاشی اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]چگالی خطی و عدم یکنواختی الیاف staple از طریق روش ارتعاش اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rotating Unevenness is an important dynamic quality of a weaving loom.
[ترجمه گوگل]ناهمواری چرخشی یک کیفیت دینامیکی مهم در ماشین بافندگی است
[ترجمه ترگمان]unevenness گردان یک کیفیت دینامیک مهم از یک بافت بافندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The volley of arrows was thin and broken, its unevenness jangling in his nerves even before his senses recorded it.
[ترجمه گوگل]رگبار تیرها نازک و شکسته بود، ناهمواری هایش حتی قبل از اینکه حواسش آن را ثبت کنند، در اعصابش به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]رگبار تیره ای که حتی قبل از آن که حواس خود را در آن ثبت کند، in و broken بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The key to improve roving quality lies in reducing weight unevenness and improving yarn evenness.
[ترجمه گوگل]کلید بهبود کیفیت چرخش در کاهش ناهمواری وزن و بهبود یکنواختی نخ نهفته است
[ترجمه ترگمان]کلید بهبود کیفیت roving در کاهش یکنواختی وزن و افزایش یکنواختی الیاف قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] نایکنواختی رنگ

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being variable, quality of not being balanced; instance of being variable; unfairness (archaic)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : unevenness
✅️ صفت ( adjective ) : uneven
✅️ قید ( adverb ) : unevenly
ناهمواری، نایکنواختی. ، ناهمسانی
غیرمنصفانه بودن، ناهمسانی
مثلا در این عبارت:
unevenness of the globalization process
ناهمواری، تغییر پذیری!

بپرس