unequivocally

جمله های نمونه

1. He stated unequivocally that he knew nothing about the document.
[ترجمه گوگل]او به صراحت اعلام کرد که از این سند چیزی نمی داند
[ترجمه ترگمان]وی صریحا اظهار داشت که از این سند چیزی نمی داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Temperature records have unequivocally confirmed the existence of global warming.
[ترجمه گوگل]رکوردهای دما وجود گرمایش جهانی را به صراحت تایید کرده است
[ترجمه ترگمان]سوابق دمایی بطور روشن وجود گرم شدن جهانی هوای کره زمین را تایید کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are unequivocally in favour of the changes.
[ترجمه گوگل]ما به صراحت موافق تغییرات هستیم
[ترجمه ترگمان]ما همگی طرفدار تغییرات هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What were unequivocally dramatic were changes in demography and urban structure.
[ترجمه گوگل]آنچه به وضوح چشمگیر بود تغییرات جمعیتی و ساختار شهری بود
[ترجمه ترگمان]آنچه در جمعیت شناسی و ساختار شهری تغییرات اساسی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She stated her intentions unequivocally.
[ترجمه گوگل]او مقاصد خود را به صراحت بیان کرد
[ترجمه ترگمان]او با صراحت نیت خود را بیان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Laboratory tests are frequently normal in patients with unequivocally active disease and viceversa.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های آزمایشگاهی اغلب در بیماران مبتلا به بیماری فعال بدون ابهام طبیعی است و بالعکس
[ترجمه ترگمان]تست های آزمایشگاهی اغلب در بیماران با unequivocally و viceversa فعال طبیعی عادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But Boston stands alone in saying officially and unequivocally that no such condition exists here.
[ترجمه گوگل]اما بوستون به طور رسمی و صریح می‌گوید که چنین شرایطی در اینجا وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]اما بوستون به تنهایی با صراحت و صراحت اعلام می کند که چنین شرایطی در اینجا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The answer must then be unequivocally in the affirmative.
[ترجمه گوگل]در این صورت پاسخ باید به طور صریح مثبت باشد
[ترجمه ترگمان]پس جواب را باید تصدیق کرد و تصدیق کرد که جواب مثبت خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Roman catholic church, in episcopal statements, unequivocally condemns violence North or South.
[ترجمه گوگل]کلیسای کاتولیک رومی، در بیانیه های اسقفی، خشونت های شمال یا جنوب را به صراحت محکوم می کند
[ترجمه ترگمان]کلیسای کاتولیک روم در بیانیه اسقف ها به صراحت خشونت شمال یا جنوب را محکوم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two centuries after Hale's pronouncement, Pollock B. unequivocally expressed his support for the marital rape exemption in similar terms.
[ترجمه گوگل]دو قرن پس از بیانیه هیل، پولاک بی صریحاً حمایت خود را از معافیت تجاوز زناشویی با عبارات مشابه ابراز کرد
[ترجمه ترگمان]دو قرن بعد از اظهار نظر هیل B صراحتا حمایت خود از معافیت زناشویی را با شرایط مشابه اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Until people are unequivocally taught this unpalatable truth there can be no preaching of good news.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که این حقیقت ناخوشایند به مردم بدون هیچ ابهامی آموزش داده نشود، هیچ موعظه ای از خبر خوب وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که مردم به طور صریح این حقیقت تلخ را نیاموخته باشند، هیچ preaching برای خبر خوب وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But law enforcement and government representatives have unequivocally denied the accusations.
[ترجمه گوگل]اما مجریان قانون و نمایندگان دولت به صراحت این اتهامات را رد کرده اند
[ترجمه ترگمان]اما مجریان قانون و نمایندگان دولت به طور صریح این اتهامات را رد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The report of the review board concludes unequivocally that the accident was caused by a high-altitude aerial explosion of an asteroidal body.
[ترجمه گوگل]گزارش هیئت بررسی به صراحت نتیجه می گیرد که این حادثه ناشی از انفجار هوایی در ارتفاع بالا یک جسم سیارکی بوده است
[ترجمه ترگمان]گزارش هیات بازبینی به طور واضح به این نتیجه می رسد که این حادثه ناشی از انفجار هوایی بالای یک جسد asteroidal بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The evidence unequivocally shows that criminalizing the drug abuser does not solve the problem.
[ترجمه گوگل]شواهد به صراحت نشان می دهد که جرم انگاری مصرف کننده مواد مخدر مشکل را حل نمی کند
[ترجمه ترگمان]شواهد کاملا روشن نشان می دهند که آزار دادن فردی که به صورت فردی آزار می رساند، مشکل را حل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clearly, unambiguously, unmistakably, in an unequivocal manner

پیشنهاد کاربران

in a way that is total, or expressed very clearly with no doubt
بطور کامل، آشکار و بدون ابهام و تردید
The US "unequivocally stands for the protection of civilian life during conflict, " Biden said during remarks in Tel Aviv, adding, "People of Gaza need food, water, medicine, shelter. "
...
[مشاهده متن کامل]

She unequivocally denied the allegations.
He unequivocally ruled out the possibility of military intervention.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/unequivocally
صراحتاً
بدون ذره ای شک
بدون شک
واضح
صریحا
بطور واضح
به صراحت
بدون ابهام
به روشنی - بلا قید و شرط - آشکارا - کاملا بدیهی - بلا تردید - یقینا

بپرس