undetected

/ˌəndəˈtektəd//ˌʌndɪˈtektɪd/

معنی: کشف نشده، نایافته
معانی دیگر: ناشناخته، مخفیانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of detected.

جمله های نمونه

1. Doctors can make mistakes and diseases can remain undetected.
[ترجمه گوگل]پزشکان ممکن است مرتکب اشتباه شوند و بیماری‌ها ناشناخته باقی بمانند
[ترجمه ترگمان]پزشکان می توانند اشتباه ات و بیماری ها را شناسایی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The disease often remains undetected for many years.
[ترجمه گوگل]این بیماری اغلب برای چندین سال ناشناخته باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]این بیماری اغلب برای سال ها ناشناخته می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They managed to get away from the coast undetected.
[ترجمه گوگل]آنها موفق شدند بدون شناسایی از ساحل دور شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها موفق به فرار از کنار ساحل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The thieves escaped undetected through a basement window.
[ترجمه گوگل]سارقان بدون کشف از پنجره زیرزمین فرار کردند
[ترجمه ترگمان]دزدها از پنجره زیر زمین مخفی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They feared some undetected trace of poison.
[ترجمه گوگل]آنها می ترسیدند اثری از سم کشف نشده باشد
[ترجمه ترگمان]می ترسیدند که اثری از مسمومیت دیده نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How could anyone break into the palace undetected?
[ترجمه گوگل]چگونه کسی می تواند بدون کشف به قصر نفوذ کند؟
[ترجمه ترگمان]چطور کسی میتونه بدون شناسایی وارد کاخ بشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The negative attitudes lurk undetected till a social upheaval forces them to the surface.
[ترجمه گوگل]نگرش های منفی تا زمانی که یک تحول اجتماعی آنها را مجبور به بیرون آمدن می کند، پنهان می شوند
[ترجمه ترگمان]نگرش های منفی، تا زمانی که یک تحول اجتماعی آن ها را به سطح برساند، پنهان می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even today some babies go undetected and midwives have an important role in identifying babies who should have early hearing tests.
[ترجمه گوگل]حتی امروزه برخی از نوزادان شناسایی نمی‌شوند و ماماها نقش مهمی در شناسایی نوزادانی دارند که باید آزمایش‌های شنوایی اولیه انجام دهند
[ترجمه ترگمان]حتی امروزه برخی از کودکان شناسایی نشده اند و ماماها نقش مهمی در شناسایی نوزادان دارند که باید آزمون های شنوایی زودرس داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And how could the bell ringer run undetected across the Tower to arrange Mowbray's fall?
[ترجمه گوگل]و چگونه زنگ‌زن می‌تواند بدون شناسایی در سراسر برج بدود تا سقوط موبری را ترتیب دهد؟
[ترجمه ترگمان]و چطور می توانست زنگ خطر را از برج بیرون بکشد تا سقوط s را مرتب کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The disease may remain dormant and undetected until it is transmitted to other fish through abrasions to the skin.
[ترجمه گوگل]این بیماری تا زمانی که از طریق ساییدگی های پوستی به ماهیان دیگر منتقل نشود، ممکن است نهفته و ناشناخته باقی بماند
[ترجمه ترگمان]این بیماری ممکن است راکد و ناشناخته بماند تا از طریق خراش های روی پوست به دیگر ماهی ها منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hyde life, undetected by neighbors, co-workers, even family.
[ترجمه گوگل]زندگی هاید، که توسط همسایگان، همکاران، حتی خانواده شناسایی نشده است
[ترجمه ترگمان]زندگی هاید، که توسط همسایگان، همکاران، حتی خانواده شناسایی نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These infections may be accompanied by clinically undetected baseline and episodic hypoxaemia.
[ترجمه گوگل]این عفونت ها ممکن است با هیپوکسمی اپیزودیک و پایه ناشناخته بالینی همراه باشد
[ترجمه ترگمان]این عفونت ممکن است با اساس شناسایی بالینی و episodic hypoxaemia همراه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We sped from the car park undetected and screeched to a halt outside the flower shop, as instructed.
[ترجمه گوگل]ما از پارکینگ با سرعت نامشخص حرکت کردیم و طبق دستور بیرون از گل فروشی توقف کردیم
[ترجمه ترگمان]به سرعت از پارک اتومبیل به سرعت خارج شدیم و با صدای جیغ مانندی جلوی مغازه گل فروشی توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition, plumes have remained undetected because they are hot.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ستون ها به دلیل داغ بودنشان ناشناخته مانده اند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، این پره ای شناسایی نشده اند چون داغ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشف نشده (صفت)
unsought, undetected

نایافته (صفت)
undetected

انگلیسی به انگلیسی

• not detected, not discerned
if you are undetected, people do not notice you or recognize you.
if you do something undetected, people do not notice you doing it.

پیشنهاد کاربران

بپرس