undercurrent

/ˈəndərˌkərənt//ˈʌndəkʌrənt/

معنی: جریان تحتانی، عمل پنهانی، زیر موج
معانی دیگر: (گرایش یا احساس و غیره) جریان نهفته، جریان پنهان، (جریان آب یا هوا که زیر جریان دیگر حرکت می کند) جریان عمقی، جریان زیرین، زیر تاز، زیر کشند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a feeling, tendency, mood, attitude, or the like that underlies and often contradicts surface appearances.

- an undercurrent of suspicion in the office
[ترجمه گوگل] جریان پنهانی از سوء ظن در دفتر
[ترجمه ترگمان] یک جریان مشکوک از بدگمانی در دفتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a current of air or water that flows under the surface, sometimes in a different direction or at a different speed.

جمله های نمونه

1. the undercurrent of discontent amongst the farmers
نارضایتی پنهانی در میان کشاورزان

2. He sensed an undercurrent of resentment among the crowd.
[ترجمه گوگل]او موجی از خشم را در میان جمعیت احساس کرد
[ترجمه ترگمان]از میان جمعیت جریانی از رنجش و رنجش را احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Therewas an undercurrent of resentment in their acceptance of the plan.
[ترجمه گوگل]در پذیرش این طرح، جریانی از خشم وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بعد یک جریان پنهانی از خشم و رنجش در مورد قبول این نقشه به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I detect an undercurrent of resentment towards the new proposals.
[ترجمه گوگل]من یک جریان پنهانی از خشم نسبت به پیشنهادات جدید را تشخیص می دهم
[ترجمه ترگمان]یک جریان پنهانی از خشم نسبت به پیشنهادهای جدید را تشخیص می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Racial hatred has been a powerful undercurrent in the country's history.
[ترجمه گوگل]نفرت نژادی یک جریان پنهان قدرتمند در تاریخ این کشور بوده است
[ترجمه ترگمان]تنفر نژادی یک جریان پنهانی قدرتمند در تاریخ کشور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There's a strong undercurrent of racism in this town.
[ترجمه گوگل]یک جریان پنهانی قوی از نژادپرستی در این شهر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک جریان قوی تبعیض نژادی در این شهر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a political undercurrent as well, though this was less explicit.
[ترجمه گوگل]یک جریان پنهان سیاسی نیز وجود داشت، اگرچه این موضوع کمتر صریح بود
[ترجمه ترگمان]یک جریان پنهانی سیاسی نیز وجود داشت، هر چند که این جریان کم تر آشکار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beneath this surface of high principle swirls an undercurrent of political opportunism.
[ترجمه گوگل]در زیر این سطح از اصول عالی، جریانی از اپورتونیسم سیاسی می چرخد
[ترجمه ترگمان]در زیر این سطح از اصول بالا یک جریان پنهانی از فرصت طلبی سیاسی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The invader sensed an undercurrent of resentment among the crowd.
[ترجمه گوگل]مهاجم موجی از خشم را در میان جمعیت احساس کرد
[ترجمه ترگمان]مهاجم جریانی از رنجش را در میان جمعیت احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An underlying or implied tendency or meaning; an undercurrent.
[ترجمه گوگل]گرایش یا معنای نهفته یا ضمنی؛ یک جریان زیرین
[ترجمه ترگمان]یک گرایش یا معنای ضمنی یا معنایی، یک جریان نهفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wherever it flourished an undercurrent of scepticism was never far away.
[ترجمه گوگل]هر جا که شکوفا شد، جریان پنهانی از شک و تردید دور از ذهن نبود
[ترجمه ترگمان]هر جا که این جریان پر از شک و بدبینی بود هیچ وقت چندان دور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In violent America, there still exists an undercurrent of prejudice against Chinese.
[ترجمه گوگل]در آمریکای خشن، هنوز یک جریان پنهانی از تعصب علیه چینی ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در آمریکای جنوبی، هنوز یک جریان پنهانی از تعصب علیه چینی ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was always an undercurrent of greediness, a hankering, and sense of waste.
[ترجمه گوگل]همیشه جریانی از طمع، ولع و احساس هدر رفتن وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همیشه یک جریان پر از حرص و اشتیاق و احساس اتلاف وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But an undercurrent of gloom ran through the whole day.
[ترجمه گوگل]اما جریانی از تاریکی در تمام روز جاری بود
[ترجمه ترگمان]اما یک جریان تاریکی سراسر روز را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جریان تحتانی (اسم)
undercurrent

عمل پنهانی (اسم)
undercurrent

زیر موج (صفت)
undercurrent

انگلیسی به انگلیسی

• stream that flows beneath the surface; concealed tendency or intention often opposed to the one outwardly displayed
an undercurrent is a feeling or opinion that you do not express or that you are hardly aware of but which influences the way that you think or behave.

پیشنهاد کاربران

زیرپوستی
گرایش نهفته، احساسِ نهفته ( فرهنگ هزاره )
احساسات یا افکاری که اونهارو در ناخوداگاه و بهشون آگاه نیستیم اما روی ما تاثیر زیادی میذارن
زیرگذر

بپرس