undersecretary

/ˌəndərˈsekrəˌteri//ˌʌndəˈsekrətri/

معنی: معاون وزارتخانه
معانی دیگر: کمک منشی، یاور منشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: undersecretaries
• : تعریف: an immediate subordinate of a government official designated as a secretary.

جمله های نمونه

1. the undersecretary of commerce
معاون وزیر بازرگانی

2. The President confirmed him as Undersecretary of State.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور او را به عنوان معاون وزیر امور خارجه تایید کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور او را به عنوان معاون وزارت امور خارجه تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He went to the Pentagon in 1969 as undersecretary and then secretary of the Navy in the Nixon and Ford administrations.
[ترجمه گوگل]او در سال 1969 به عنوان معاون وزیر و سپس وزیر نیروی دریایی در دولت های نیکسون و فورد به پنتاگون رفت
[ترجمه ترگمان]وی در سال ۱۹۶۹ به عنوان معاون و سپس معاون نیروی دریایی در ادارات نیکسون و فورد به پنتاگون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oshima is the U. N. undersecretary for humanitarian affairs and emergency relief, who has been dispatched to look around.
[ترجمه گوگل]اوشیما معاون وزیر امور بشردوستانه و امداد اضطراری سازمان ملل است که برای نگاه کردن به اطراف اعزام شده است
[ترجمه ترگمان]Oshima، U است ان معاون وزیر امور انسان دوستانه و کمک های اضطراری که برای نگاه کردن به اطراف اعزام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These organizational units typically represent undersecretary commands.
[ترجمه گوگل]این واحدهای سازمانی معمولاً دستورات معاونت وزیر را نمایندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]این واحدهای سازمانی معمولا undersecretary فرمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Xu Zuyuan of undersecretary of the Ministry of Communication chaired an informal discussion.
[ترجمه گوگل]Xu Zuyuan معاون وزیر ارتباطات ریاست یک بحث غیررسمی را بر عهده داشت
[ترجمه ترگمان]ژو Zuyuan از معاون وزارت ارتباطات ریاست یک بحث غیررسمی را بر عهده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Zhao Xi of Electricity Department undersecretary, attends a meeting and answered a reporter to quiz.
[ترجمه گوگل]ژائو شی، معاون وزیر برق، در یک جلسه شرکت کرد و به یک خبرنگار در مسابقه پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]ژایو Xi، معاون اداره برق، در یک جلسه شرکت کرد و به یک خبرنگار در پاسخ به پرسش پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He has also worked as Under - Secretary undersecretary of the Treasury Department for International Affairsinternational affairs.
[ترجمه گوگل]او همچنین به عنوان معاون وزیر خزانه داری در امور بین الملل کار کرده است
[ترجمه ترگمان]او همچنین به عنوان معاون دبیر کل امور خزانه داری ایالات متحده کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The new president's appointee for Undersecretary of Defense for Policy, Michele Flournoy, was asked about that at her Senate confirmation hearing on Thursday.
[ترجمه گوگل]از میشل فلورنوی، معاون وزیر دفاع در امور سیاست، منصوب رئیس جمهور جدید، در جلسه تایید سنا در روز پنجشنبه در این مورد سوال شد
[ترجمه ترگمان]از انتصاب رئیس جمهور جدید به عنوان معاون وزارت دفاع برای سیاست، میشل Flournoy، در مورد آن در جلسه دادرسی سنا در روز پنج شنبه سوال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lu Jijun undersecretary thinks, the electronic commerce industry of our country still stems from primary level.
[ترجمه گوگل]معاون وزیر Lu Jijun فکر می کند، صنعت تجارت الکترونیک کشور ما هنوز از سطح اولیه نشات می گیرد
[ترجمه ترگمان]معاون وزارتخانه لو Jijun معتقد است که صنعت تجارت الکترونیک کشور ما هنوز از سطح ابتدایی سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wang Zhibao's undersecretary chaired an opening ceremony personally, made important speech.
[ترجمه گوگل]معاون وزیر وانگ ژیبائو شخصاً ریاست مراسم افتتاحیه را بر عهده داشت و سخنرانی مهمی را ایراد کرد
[ترجمه ترگمان]معاون وانگ Zhibao ریاست مراسم افتتاحیه را شخصا به عهده داشت و سخنرانی مهمی را ایراد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has also worked as Under Secretary undersecretary of the Treasury Department for Internationla Affairsinternational affairs.
[ترجمه گوگل]او همچنین به عنوان معاون وزیر خزانه داری در امور بین الملل کار کرده است
[ترجمه ترگمان]او همچنین به عنوان معاون دبیر کل وزارت خزانه داری برای اداره امور Affairsinternational کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hu Yadong of railway ministry undersecretary attended signing ceremony and make a speech.
[ترجمه گوگل]هو یادونگ معاون وزیر راه آهن در مراسم امضای قرارداد شرکت کرد و سخنرانی کرد
[ترجمه ترگمان]معاون سخنگوی وزارت راه آهن در مراسم امضای این مراسم شرکت کرد و سخنرانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Du Qinglin Agriculture's minister and's undersecretary attends the meeting, made important speech.
[ترجمه گوگل]وزیر کشاورزی Du Qinglin و معاون وزیر در این نشست حضور داشتند و سخنرانی مهمی داشتند
[ترجمه ترگمان]معاون وزیر کشاورزی دو Qinglin در این جلسه شرکت کرد و سخنرانی مهمی را ایراد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معاون وزارتخانه (اسم)
undersecretary

انگلیسی به انگلیسی

• an under-secretary is a senior official with an important post in a government department.

پیشنهاد کاربران

دستیار وزیر
وکیل الدوله
( اسم ) دستیار وزیر اعظم ( صفویه )
a subordinate official
( in the UK )
a junior minister or senior civil servant
( in the US )
the principal assistant to a member of the cabinet
معاون وزیر

بپرس