unavailability

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of availability.

جمله های نمونه

1. Many of the problems were caused by the unavailability of suitable equipment.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مشکلات ناشی از در دسترس نبودن تجهیزات مناسب بود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مشکلات ناشی از عدم دسترسی به تجهیزات مناسب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Transformer update project, failure modes analysis unavailability calculation, risk difference, payback period method.
[ترجمه گوگل]پروژه به روز رسانی ترانسفورماتور، تجزیه و تحلیل حالت های شکست، محاسبه عدم دسترسی، تفاوت ریسک، روش دوره بازپرداخت
[ترجمه ترگمان]پروژه به روز رسانی ترانسفورماتور، تحلیل حالت های شکست، محاسبه در دسترس نبودن، تفاوت ریسک، روش دوره بازگشت سرمایه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, treating temporary unavailability effectively makes the servlet container more robust.
[ترجمه گوگل]با این حال، درمان عدم دسترسی موقت به طور موثر ظرف سرولت را قوی تر می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، درمان به طور موثر در دسترس نبودن سیستم سرولت را استحکام بیشتری می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The unavailability of apparatus rendered the experiment rather difficult.
[ترجمه گوگل]در دسترس نبودن دستگاه، آزمایش را نسبتاً دشوار کرد
[ترجمه ترگمان]عدم وجود دستگاه، آزمایش را نسبتا دشوار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reasons for Unavailability, - 8 different reasons in a pull down.
[ترجمه گوگل]دلایل عدم دسترسی، - 8 دلیل مختلف در پایین کشیدن
[ترجمه ترگمان]دلایل for، ۸ دلیل متفاوت در یک کشش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Except for unavailability of quotas, we normally process new applications within five working days.
[ترجمه گوگل]به جز در دسترس نبودن سهمیه ها، ما معمولاً درخواست های جدید را ظرف پنج روز کاری پردازش می کنیم
[ترجمه ترگمان]به جز در دسترس نبودن سهمیه، ما معمولا کاربردهای جدیدی را در پنج روز کاری پردازش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In order to overcome the problem of data unavailability, it conducts an empirical panel - data analysis.
[ترجمه گوگل]به منظور غلبه بر مشکل در دسترس نبودن داده ها، یک پانل تجربی - تجزیه و تحلیل داده ها را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]به منظور غلبه بر مشکل در دسترس نبودن داده ها، تحلیل داده های پانل تجربی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many are trapped in the inner cores because of the unavailability of rented housing beyond the cities.
[ترجمه گوگل]بسیاری به دلیل در دسترس نبودن مسکن اجاره ای در خارج از شهرها در هسته های داخلی گیر افتاده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها در هسته های درونی به دلیل در دسترس نبودن خانه های اجاره ای خارج از شهرها گرفتار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Poor business and manufacturing plans will incapacitate the manufacturing system just as surly the unavailability of a machine.
[ترجمه گوگل]برنامه‌های ضعیف تجاری و تولیدی، سیستم تولید را ناتوان می‌کند، به همان اندازه که در دسترس نبودن یک ماشین ناتوان است
[ترجمه ترگمان]برنامه های ضعیف کسب وکار و تولید مثل عدم دسترسی به دستگاه، سیستم تولید را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No supplementary class in case of class cancellation due to weather condition or personal unavailability.
[ترجمه گوگل]بدون کلاس تکمیلی در صورت لغو کلاس به دلیل شرایط آب و هوایی یا در دسترس نبودن شخصی
[ترجمه ترگمان]هیچ کلاس مکمل در مورد لغو کلاس به دلیل شرایط جوی و یا عدم دسترسی به عدم دسترسی شخصی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The model makes use of ex post profit-sharing to take place of ex ante bargaining to avoid the unavailability of contracts due to ex post Pareto change.
[ترجمه گوگل]این مدل از اشتراک سود پس از معامله برای انجام چانه زنی قبلی استفاده می کند تا از در دسترس نبودن قراردادها به دلیل تغییر پارتو پس از آن جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]این مدل استفاده از تقسیم سود پس از معامله را برای جلوگیری از عدم دسترسی به قرارداد به دلیل تغییر Pareto پس از Pareto انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ready again: The Yankees had proceeded cautiously with setup man Kyle Farnsworth, citing his unavailability in most back-to-back day situations.
[ترجمه گوگل]آماده دوباره: یانکی ها با احتیاط با کیل فارنسورث، مرد راه اندازی، پیش رفتند، و دلیل آن را در دسترس نبودن او در بیشتر موقعیت های روزانه پشت سر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]\"ما دوباره آماده شدیم:\" یانکی ها با احتیاط با (کایل)، (کایل)، با احتیاط به راه خود ادامه دادند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An analytical solution to the instantaneous state probability was found, and the average unavailability during the evaluation period was derived to replace the steady-state value.
[ترجمه گوگل]یک راه حل تحلیلی برای احتمال حالت لحظه ای پیدا شد و میانگین در دسترس نبودن در طول دوره ارزیابی برای جایگزینی مقدار حالت پایدار به دست آمد
[ترجمه ترگمان]یک راه حل تحلیلی برای احتمال وضعیت آنی یافت شد و در دسترس نبودن متوسط در طول دوره ارزیابی، به منظور جایگزینی مقدار حالت پایدار بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the fad remained a small one, partly because of the unavailability of jeans any quantity.
[ترجمه گوگل]اما این مد کوچک باقی ماند، تا حدی به دلیل در دسترس نبودن شلوار جین
[ترجمه ترگمان]اما مد روز تا حدودی به خاطر عدم وجود شلوار جین اندک اندک باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] ناآمادگی
[ریاضیات] عدم قابلیت استفاده
[آمار] ناآمادگی

انگلیسی به انگلیسی

• condition of not being available, unattainability, inaccessibility

پیشنهاد کاربران

بپرس