ugly duckling

/ˈʌɡliˈdʌkəlɪŋ//ˈʌɡliˈdʌkəlɪŋ/

کودک یا چیز زشت که بعدها زیبا یا موفق و غیره می شود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing that at first seems unattractive or unpromising, but later becomes beautiful or admirable.

جمله های نمونه

1. An ugly duckling, like a printing press, was transformed into a well-behaved goose laying golden eggs.
[ترجمه گوگل]جوجه اردک زشت مانند ماشین چاپ به یک غاز خوش رفتار تبدیل شد که تخم های طلایی می گذاشت
[ترجمه ترگمان]جوجه اردک زشت، مانند یک دستگاه چاپ، به یک غاز رفتار خوب تبدیل شد که تخم طلایی می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The loco is a bit of an ugly duckling.
[ترجمه گوگل]لوکو کمی جوجه اردک زشت است
[ترجمه ترگمان]زیر لب یک جوجه اردک زشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But Beryl is an ugly duckling rapidly turning into a beautiful swan . . . all through the hard work of recovering mental patients.
[ترجمه گوگل]اما بریل جوجه اردک زشتی است که به سرعت به یک قو زیبا تبدیل می شود در تمام طول کار سخت بهبود بیماران روانی
[ترجمه ترگمان]اما بر یل یک جوجه اردک زشت است که به سرعت تبدیل به یک قو زیبا می شود … از طریق تلاش سخت برای درمان بیماران روانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's certainly the ugly duckling of the era-until you get to drive one.
[ترجمه گوگل]مطمئناً این جوجه اردک زشت آن دوران است - تا زمانی که شما سوار یکی شوید
[ترجمه ترگمان]این واقعا جوجه اردک زشت عصر است - تا وقتی که شما یکی از آن ها را برانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ugly duckling is a main mid - to - high - end fashion handicrafts and jewelry stores.
[ترجمه گوگل]جوجه اردک زشت یکی از فروشگاه های اصلی صنایع دستی و جواهرات مد متوسط ​​به بالا است
[ترجمه ترگمان]یک جوجه اردک زشت یکی از صنایع دستی بزرگ به سبک نیمه به بالا و فروشگاه های جواهرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hope in the coming days, I can only ugly duckling into the red maple, with everyone happy every day.
[ترجمه گوگل]امیدوارم در روزهای آینده، من فقط می توانم جوجه اردک زشت را وارد افرای قرمز کنم، با همه خوشحالی هر روز
[ترجمه ترگمان]امیدوارم در روزه ای آینده من فقط یک جوجه اردک زشت را با هر کسی که هر روز خوشبخت باشد، به درخت افرا قرمز تبدیل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Will you let an ugly duckling swim with you?
[ترجمه گوگل]آیا اجازه می دهید جوجه اردک زشت با شما شنا کند؟
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید یک جوجه اردک زشت با شما شنا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Andersen saw himself as the ugly duckling, teased and unwanted by everyone.
[ترجمه گوگل]اندرسن خود را جوجه اردک زشتی می دید که مورد اذیت و ناخواسته همه قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]اندرسن خود را به عنوان جوجه اردک زشت دید که توسط همه اذیت و ناخواسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The witch turned the princess into an ugly duckling.
[ترجمه گوگل]جادوگر شاهزاده خانم را به یک جوجه اردک زشت تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان] جادوگر، پرنسس رو تبدیل به یه جوجه اردک زشت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My husband is an ugly duckling man.
[ترجمه گوگل]شوهر من یک جوجه اردک زشت است
[ترجمه ترگمان] شوهرم یه جوجه اردک زشت - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She hates an ugly duckling man.
[ترجمه گوگل]او از یک جوجه اردک زشت متنفر است
[ترجمه ترگمان] اون از یه جوجه اردک زشت متنفره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The story of The Ugly Duckling is known by almost every child.
[ترجمه گوگل]داستان جوجه اردک زشت را تقریباً همه بچه ها می شناسند
[ترجمه ترگمان]داستان زشت (زشت)تقریبا توسط همه کودکان شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That beauty once was an ugly duckling.
[ترجمه گوگل]آن زیبایی زمانی یک جوجه اردک زشت بود
[ترجمه ترگمان] اون زیبایی زمانی یه جوجه اردک زشت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kids: Look! Look! Yes, the ugly duckling was a beautiful swan.
[ترجمه گوگل]بچه ها: ببین! نگاه کن بله، جوجه اردک زشت یک قو زیبا بود
[ترجمه ترگمان]! نگاه کنین نگاه کنید! بله، جوجه اردک زشت یک قو زیبا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something that stands out, out of place

پیشنهاد کاربران

💎Ugly Duckling💎
Meaning: An awkward child or young person who grows into a beautiful person
Example: Sarah was such an ugly duckling at the start. Now she’s a beautiful dancer
💎ugly duckling💎
...
[مشاهده متن کامل]

noun
a person who turns out to be beautiful or talented against all expectations
OxfordDictionary@
ugly duckling
noun
one that appears very unpromising but often has great potential
👈🏿 The house is an ugly duckling, but it has a lot of potential
Merriam - WebsterDictionary@
💎ugly duckling💎
noun
[ C ]
someone or something that is ugly and not successful when young or new but will later become beautiful or successful
👈🏿 Sympatric speciation in animals : the ugly duckling grows up
👈🏿 I am not sure whether it makes the arrangement for limitation change from an ugly duckling into a swan, but there is certainly some improvement
👈🏿 We also hear a good deal about agriculture, the ugly duckling of politics
👈🏿 That, of course, brings me to the ugly duckling of the sector—coal - fired generation
👈🏿 Did ever an ugly duckling turn into such a swan?
👈🏿 Finally, and perhaps most importantly, transport, despite its vast overall cost to the nation, has long been regarded as a sort of ugly duckling
👈🏿 Many an ugly duckling in the arts has become a glorious swan, but no one is helped if the pond of financial support is frozen over
CambridgeDictionary@
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

theuglyduckling
داستان زیبای جوجه اردک زشت

بپرس