ugh

/ˈəɡ//ɜː/

(ندا حاکی از تنفر یا وحشت و غیره) اه !، اخ !، پیف

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to express disgust, horror, aversion, or the like.

جمله های نمونه

1. Ugh! You're all sweaty and horrible!
[ترجمه گوگل]اوه همه شما عرق کرده و وحشتناک هستید!
[ترجمه ترگمان]! اه تو خیس عرق هستی و وحشتناک!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ugh, I've got something horrible on the bottom of my shoe!
[ترجمه گوگل]اوه، من یک چیز وحشتناک در ته کفشم دارم!
[ترجمه ترگمان]! اخ، من ته کفشم یه چیز وحشتناک دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ugh, it looks like poo!
[ترجمه Anna] اَه این شبیه 💩 هست!
|
[ترجمه گوگل]اوه، به نظر می رسد پوو!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ugh! How can you eat that stuff?
[ترجمه Jenny] اه! تو چجوری میتونی این رو بخوری؟
|
[ترجمه گوگل]اوه چگونه می توانید آن مواد را بخورید؟
[ترجمه ترگمان]! اه چطور میتونی این چیزا رو بخوری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ugh, I'm not eating that!
[ترجمه گوگل]اوه، من آن را نمی خورم!
[ترجمه ترگمان]اه، من اونو نمی خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ugh! You're eating snails!
[ترجمه بنی] اوق داری حلزون میخوری
|
[ترجمه گوگل]اوه داری حلزون میخوری!
[ترجمه ترگمان]! اه داری حلزون می خوری!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ugh! The milk's off.
[ترجمه mfmeshtoon] اوه ! شیر تمام شد
|
[ترجمه گوگل]اوه شیر خاموش است
[ترجمه ترگمان]! اه شیر خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I saw her haircut. Ugh!
[ترجمه گوگل]من مدل موهایش را دیدم اوه
[ترجمه ترگمان]من موهاشو دیدم! اه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ugh - I never liked options for company execs as a major part of their compensation package.
[ترجمه گوگل]اوه - من هرگز گزینه هایی را برای مدیران شرکت ها به عنوان بخش عمده ای از بسته جبرانی آنها دوست نداشتم
[ترجمه ترگمان]اه - من هیچ وقت گزینه شرکت را به عنوان بخش عمده ای از بسته compensation خود دوست نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some of these chimneys, even we think, ugh, do we have to go back there again next year?
[ترجمه گوگل]برخی از این دودکش ها، حتی ما فکر می کنیم، اوه، آیا باید سال آینده دوباره به آنجا برگردیم؟
[ترجمه ترگمان]بعضی از این chimneys، حتی ما فکر می کنیم، اه، باید سال دیگه دوباره برگردیم اونجا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then it became Two hip replacements today ugh.
[ترجمه گوگل]سپس تبدیل به دو تعویض مفصل ران امروزی شد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، امروز دو جایگزین مفصل در ugh شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Maybe they won't commit suicide" and "Ugh today makes me wanna kill myself.
[ترجمه گوگل]شاید خودکشی نکنند» و «اوه امروز باعث می‌شود بخواهم خودم را بکشم
[ترجمه ترگمان]شاید اونا خودکشی نکنن و امروز من خودم می خوام خودمو بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The glass shattered, and ugh. It took it to the framer . It'll be back in a jiffy.
[ترجمه گوگل]شیشه شکست و اوه آن را به قاب ساز برد در یک لحظه برمی گردد
[ترجمه ترگمان]شیشه خرد شد و اه این را به دسیسه چین بردند به یک چشم به هم زدن بر میگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That's where guys are like, Ugh, that's never, ever gonna fly.
[ترجمه گوگل]این جایی است که بچه ها مثل اوه، هرگز و هرگز پرواز نمی کنند
[ترجمه ترگمان]این جایی است که بچه ها دوست دارند، اه، این هیچ وقت هرگز پرواز نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• yuck! expression of dislike or repugnance
sound of coughing or grunting

پیشنهاد کاربران

بپرس