utterly

/ˈətərli//ˈʌtəli/

معنی: کاملا، بکلی، جمعا، مطلقا
معانی دیگر: مطلقا، کاملا، بکلی

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: to a complete or total extent or degree; absolutely.
مشابه: absolutely, altogether, dead, deadly, downright, flat, outright, stark, stiff

- We had to admit that we were utterly lost.
[ترجمه نادر] باید اعتراف می گردیم که کاملا گمشده ایم.
|
[ترجمه گوگل] باید اعتراف می کردیم که کاملاً گم شده بودیم
[ترجمه ترگمان] باید اعتراف می کردیم که کاملا از دست رفته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They defeated us utterly.
[ترجمه گوگل] آنها ما را کاملا شکست دادند
[ترجمه ترگمان] آن ها ما را به کلی شکست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. utterly possessed by her charm, he proposed marriage
چون کاملا تحت تاثیر زیبایی او قرار گرفته بود پیشنهاد ازدواج کرد.

2. he utterly disregarded the rules
او اصلا قوانین را رعایت نمی کرد.

3. slavery was utterly repugnant to him
برای او بردگی کاملا نفرت انگیز بود.

4. this is utterly impossible
این کاملا غیر ممکن است.

5. he found himself utterly broke
او دریافت که یک غاز ندارد.

6. o, you who are utterly despairing . . .
ای که مایوس از همه سویی . . .

7. after reaching kollakchal i was utterly pooped
پس از رسیدن به کلک چال دیگر اصلا رمق نداشتم.

8. they dismissed this plan as utterly impractical
آنان این نقشه را به خاطر اینکه کاملا غیرعملی است رد کردند.

9. the death of my father left me utterly disconsolate
مرگ پدرم مرا عمیقا سوگمند کرد.

10. his behavior toward his wife and children was utterly odious
رفتار او با زن و فرزندانش کاملا نفرت انگیز بود.

11. I was utterly ravished by the way she smiled.
[ترجمه گوگل]از طرز خندیدن او کاملا مجذوب شدم
[ترجمه ترگمان]به طوری که او لبخند می زد به کلی از دست رفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was utterly dumbfounded at the bad news.
[ترجمه گوگل]او از این خبر بد کاملاً مات و مبهوت بود
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر بد، مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rebels must be utterly brought under before there will be peace in the country.
[ترجمه گوگل]قبل از برقراری صلح در کشور، باید شورشیان را کاملاً تحت سلطه قرار داد
[ترجمه ترگمان]شورشیان باید تا قبل از اینکه در کشور صلح برقرار شود، به شدت تحت فشار قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am utterly opposed to any form of terrorism.
[ترجمه گوگل]من کاملا با هر شکلی از تروریسم مخالفم
[ترجمه ترگمان]من کاملا با هر نوع تروریسم مخالف هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He dropped into an armchair,utterly worn out.
[ترجمه گوگل]او روی صندلی راحتی افتاد که کاملاً فرسوده شده بود
[ترجمه ترگمان]روی یک صندلی راحت افتاد که کام لا فرسوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He utterly repudiated my offer of friendship.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد دوستی من را کاملاً رد کرد
[ترجمه ترگمان]او لا ید گیت پیشنهاد دوستی من را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Everything about the country seemed utterly different from what I'd experienced before.
[ترجمه گوگل]همه چیز در مورد کشور کاملاً متفاوت از آنچه قبلاً تجربه کرده بودم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز در مورد کشور کاملا با آنچه قبلا تجربه کرده بودم فرق داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The damage it would cause makes the idea utterly impracticable.
[ترجمه گوگل]آسیبی که می تواند ایجاد کند، این ایده را کاملا غیر عملی می کند
[ترجمه ترگمان]خسارتی که موجب می شود این فکر به کلی غیرممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کاملا (قید)
outright, exactly, altogether, quite, smack, whole-hog, wholly, fully, entirely, totally, thru, in toto, teetotally, hand-and-foot, utterly, scot and lot, soundly, throughly

بکلی (قید)
sheer, exactly, quite, throughout, utterly

جمعا (قید)
wholly, totally, utterly

مطلقا (قید)
utterly

تخصصی

[مهندسی گاز] مطلقا، کاملا، بکلی

انگلیسی به انگلیسی

• thoroughly, entirely, completely, totally

پیشنهاد کاربران

دوستان این قید که به معنی "کاملا" هست معمولا در جملاتی استفاده شود که بار معنایی منفی دارند.
مثلا به این دو جمله زیر دقت کنید:
I completely agree with you
I utterly disagree with you
کاملاً
in an utter manner; completely : absolutely
اگه دوست داشتید لایک کنید 🌌💎
Totally
سراسر سراپا یکسره یکپارچه

بپرس