underpants

/ˈəndərˌpænts//ˈʌndəpænts/

معنی: تنکه، زیر پوش، زیر شلواری
معانی دیگر: شورت

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: pants worn under other clothing, usu. as underwear.
مشابه: brief, short

جمله های نمونه

1. pari sorted the underpants and socks into neat bundles
پری زیر شلواری ها و جوراب ها را به طور منظم دسته دسته کرد.

2. he had the indecency of going into the street in his underpants
آن قدر بی حیا بود که با زیر شلواری رفت توی خیابان.

3. She was dressed only in a vest and underpants.
[ترجمه گوگل]او فقط جلیقه و زیر شلواری پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس زیر و پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He sat on the examination table in his underpants.
[ترجمه گوگل]با شلوار روی میز معاینه نشست
[ترجمه ترگمان]روی میز examination زیر پایش نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Underpants on the head -- Since boxers became an external pants accent, briefs have gone the way of spats.
[ترجمه گوگل]شلوار زیر سر -- از زمانی که بوکسورها به یک لهجه بیرونی شلوار تبدیل شدند، شلوارهای کوتاه راه را رفته اند
[ترجمه ترگمان]زیرپوش روی سر، از وقتی که boxers یک جور لهجه خارجی پیدا کرد، briefs را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He sat on the examination table in his underpants, and I noticed how desperately thin he was getting.
[ترجمه گوگل]او روی میز معاینه با شلوار زیرش نشست و متوجه شدم چقدر ناامیدانه لاغر شده است
[ترجمه ترگمان]روی میز examination در زیر his نشسته بود و من متوجه شدم که چقدر لاغر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A lot of men wear striped underpants.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان زیر شلوار راه راه می پوشند
[ترجمه ترگمان]خیلی از مردا هم شورت راه راه پوشیدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Underpants rose from unexpected corners, on collision courses with snaking socks.
[ترجمه گوگل]زیر شلواری از گوشه های غیرمنتظره، در مسیر برخورد با جوراب های مارپیچ بلند شد
[ترجمه ترگمان]Underpants از گوشه های نا منتظر، در دوره های برخورد با جوراب های مارپیچی، بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He walked in, bold as brass, wearing nothing but his underpants.
[ترجمه گوگل]با جسور برنجی وارد شد و چیزی جز شلوار زیرش نپوشید
[ترجمه ترگمان]وارد اتاق شد، شجاع بود، مثل مفرغ چیزی جز زیر his
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. While the bath was filling, he padded about in his underpants.
[ترجمه گوگل]در حالی که حمام پر می شد، او زیر شلوارش را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]در حالی که حمام پر می شد، در حالی که زیر پایش خوابیده بود، از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Another victim of the household siren was a Colorado man who was ensnared while cleaning his car in his underpants.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از قربانیان آژیر خانه مردی از کلرادو بود که در حین تمیز کردن ماشین خود در زیرشلواری به دام افتاد
[ترجمه ترگمان]یک قربانی دیگر از the خانه، a بود که در حین تمیز کردن ماشینش به دام افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gervase, you have perhaps noticed that I have never removed my underpants in your presence.
[ترجمه گوگل]گرواس، شاید متوجه شده ای که من هرگز در حضور تو زیر شلوارم را در نیاوردم
[ترجمه ترگمان]شاید توجه داشته باشید که من تا به حال متوجه حضور تو در حضور شما نشده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This kitchen is unheated, and underneath the cloth he's only wearing a pair of underpants.
[ترجمه گوگل]این آشپزخانه گرم نشده است و زیر پارچه فقط یک شلوار زیر پوشیده است
[ترجمه ترگمان]این آشپزخانه گرم است و زیر پارچه ای که فقط یک جفت شورت پوشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A week later I was running around with my underpants in my mouth feeling very stupid.
[ترجمه گوگل]یک هفته بعد با زیر شلواری در دهانم می دویدم و خیلی احمق بودم
[ترجمه ترگمان]یک هفته بعد با underpants در دهانم می دوید و احساس حماقت می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Instead, we played some strange game that culminated in cavorting naked in the snow except for boots, underpants and balaclavas.
[ترجمه گوگل]در عوض، ما یک بازی عجیب و غریب انجام دادیم که به جز چکمه، زیر شلواری و بالاکلوا، برهنه شدن در برف به اوج رسید
[ترجمه ترگمان]در عوض، ما یک بازی عجیب را اجرا کردیم که به غیر از پوشیدن پوتین و زیرشلواری و balaclavas به آن رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تنکه (اسم)
pants, britches, shorts, panty, pantie, underpants

زیر پوش (اسم)
underpants, corset cover, undergarment, underclothing, skivvy, underclothes, underwear

زیر شلواری (اسم)
pants, underpants, drawers

تخصصی

[نساجی] شورت

انگلیسی به انگلیسی

• underwear worn around the loins next to the skin, drawers
underpants are a piece of clothing worn by men and boys under their trousers, and next to their skin.

پیشنهاد کاربران

عورت پوش. [ ع َ / عُو رَ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) عورت پوشنده. آنچه مواضع مستقبح الذکر را بپوشاند. ( فرهنگ فارسی معین ) . تنبان و زیرجامه و ازار. ( ناظم الاطباء ) : گفت ای برادران این پیراهن را بر من گذارید
...
[مشاهده متن کامل]
که اگر بمیرم کفن من باشد و اگر زنده بمانم عورت پوش من باشد. ( قصص ص 64 ) . عورت پوش از برگ درخت سازند. ( نزهةالقلوب ص 233 ) .

شورت_ زیر شرواری

شورت مردانه
شورت

بپرس