typesetter

/ˈtaɪpsetər//ˈtaɪpsetə/

معنی: مرتب، حروفچین
معانی دیگر: (چاپخانه) حروفچین، حروف چین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: typesetting (n.)
• : تعریف: a person or machine that sets type for printing; compositor.

جمله های نمونه

1.
حروفچین

2. That damn typesetter took me for two hundred bucks.
[ترجمه گوگل]اون حروفچین لعنتی من رو دویست دلار گرفت
[ترجمه ترگمان]اون typesetter لعنتی منو دویست دلار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I bought the ad from the typesetter.
[ترجمه گوگل]آگهی را از حروفچینی خریدم
[ترجمه ترگمان]من آگهی را از the خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Therefore this type of typesetter at present is less.
[ترجمه گوگل]بنابراین این نوع حروفچین در حال حاضر کمتر است
[ترجمه ترگمان]بنابراین این نوع of در حال حاضر کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drum type laser typesetter: It outputs positive or negative films of high quality.
[ترجمه گوگل]حروف‌چین لیزری درام: فیلم‌های مثبت یا منفی را با کیفیت بالا خروجی می‌دهد
[ترجمه ترگمان]typesetter های لیزری نوع درام: این فیلم فیلم های مثبت یا منفی با کیفیت بالا ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Finally he became a typesetter for John T . West's Printery.
[ترجمه گوگل]سرانجام او به حروفچینی برای جان تی تبدیل شد چاپخانه غرب
[ترجمه ترگمان]سرانجام تبدیل به a برای جان تی شد Printery غربی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Third-generation photo typesetter: Fully computerized photo typesetting system which uses digital fount and cathode ray tubes to generate the typographical images and expose the film.
[ترجمه گوگل]تایپ کننده عکس نسل سوم: سیستم حروفچینی عکس کاملاً کامپیوتری که از فونت دیجیتال و لوله های اشعه کاتدی برای تولید تصاویر تایپی و نمایش فیلم استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]typesetter عکس نسل سوم: سیستم کاملا حروف چینی شده کامپیوتری که از سرچشمه دیجیتالی و لوله های پرتو کاتدی استفاده می کند تا تصاویر چاپ شده را ایجاد کند و فیلم را نمایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the drum type laser typesetter, the screw with laser beam heads moves continuously when the drum is rotating and the film is scanned line by line.
[ترجمه گوگل]در تایپ لیزری نوع درام، پیچ با سر پرتو لیزر در هنگام چرخش درام به طور مداوم حرکت می کند و فیلم خط به خط اسکن می شود
[ترجمه ترگمان]در نوع درام لیزری، پیچ با سره ای تیر لیزری به طور مداوم در زمانی حرکت می کند که درام می چرخد و فیلم با خط اسکن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The principle of laser typesetter and fundamental measure methods of moire is introduced.
[ترجمه گوگل]اصل حروفچینی لیزری و روشهای اندازه گیری بنیادی مویر معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اصل typesetter لیزری و روش های اندازه گیری اساسی of معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the laser typesetter, the coordinates of the imaging laser points are determined by synchronous movement of row and column scanning motors.
[ترجمه گوگل]در حروفچین لیزری، مختصات نقاط لیزر تصویربرداری با حرکت همزمان موتورهای اسکن سطر و ستون تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]در the لیزری، مختصات نقاط لیزر تصویر با حرکت همزمان موتورها و موتورهای اسکن ستون تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The terminal is used in conjunction with a photographic typesetter.
[ترجمه گوگل]ترمینال همراه با حروفچینی عکاسی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پایانه در ارتباط با یک typesetter عکاسی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Electronic manuscript: Typesetting data stored in magnetic media such AS disk or tape, supplied to a publisher or typesetter by the author.
[ترجمه گوگل]دستنوشته الکترونیکی: حروفچینی داده های ذخیره شده در رسانه های مغناطیسی مانند دیسک AS یا نوار که توسط نویسنده به ناشر یا حروفچین ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]دست نویس الکترونیکی: داده های typesetting ذخیره شده در رسانه های مغناطیسی مانند دیسک یا نوار، که توسط مولف مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 1853 for the central and western and eastern parts of the typesetter.
[ترجمه گوگل]در سال 1853 برای قسمت های مرکزی و غربی و شرقی حروفچین
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۵۳ برای بخش های مرکزی و غربی و شرقی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The testing results from the self-testing grid indicated that the synchronization accuracy of scanning motor and the imaging quality of laser typesetter was both improved.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش از شبکه خودآزمایی نشان داد که دقت هماهنگ سازی موتور اسکن و کیفیت تصویربرداری تایپ لیزری هر دو بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون از شبکه - نشان داد که دقت همزمانی موتور اسکن و کیفیت تصویر برداری لیزری هم بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرتب (اسم)
arranger, typesetter, classifier

حروفچین (اسم)
typesetter, compositor

تخصصی

[کامپیوتر] حروفچین

انگلیسی به انگلیسی

• one who sets type, compositor; machine that composes for printing

پیشنهاد کاربران

بپرس