turnstile

/ˈtɜːrnˌstaɪl//ˈtɜːnstaɪl/

معنی: نرده گردان، گردان در
معانی دیگر: نرده ی گردان، چرخدر، درب چرخنده، تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را در سورا ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device used to control movement from one area to another, usu. consisting of a vertical post with rotating arms that allow people to pass through one at a time, often only after paying a fee.

(2) تعریف: a similar structure set in fences to prevent passage of horses and cattle while allowing that of people.

جمله های نمونه

1. But computerised turnstile operations have made it almost impossible to fiddle the attendance figures in modern times.
[ترجمه گوگل]اما عملیات کامپیوتری گردان، تقریباً غیرممکن است که آمار حضور و غیاب را در دوران مدرن کمانچه کند
[ترجمه ترگمان]اما عملیات کامپیوتری در درجه اول تقریبا غیرممکن ساخته است که ارقام حضور را در دوران جدید به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He sells his Turnstile Adsleeves to sports arenas, which rent the space to advertisers.
[ترجمه گوگل]او آستین‌های چرخدار خود را به میدان‌های ورزشی می‌فروشد که فضا را به تبلیغ‌کنندگان اجاره می‌دهند
[ترجمه ترگمان]او Turnstile Adsleeves را به میادین ورزشی می فروشد که فضا را برای تبلیغ کنندگان اجاره می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I went out through the turnstile and started walking down Broadway.
[ترجمه گوگل]از گردان بیرون رفتم و شروع به قدم زدن در برادوی کردم
[ترجمه ترگمان]از بین جمعیت بیرون رفتم و به راه رفتن به خیابان برادوی به راه افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I misjudged the distance to the turnstile and slammed into it.
[ترجمه گوگل]فاصله تا گردان را اشتباه در نظر گرفتم و به آن کوبیدم
[ترجمه ترگمان]در فاصله دور، در حاشیه، در نظر گرفتم و محکم به آن ضربه زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He bypasses the turnstile and goes behind a partition that separates the platform from a space behind it.
[ترجمه گوگل]او گردان را دور می زند و پشت پارتیشنی می رود که سکو را از فضای پشت آن جدا می کند
[ترجمه ترگمان]در گردان را دور می زند و پشت تیغه ای می رود که سکو را از فضایی که پشت آن قرار دارد جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You put turnstile and then push turnstile to get into the platform.
[ترجمه گوگل]گردان را می گذارید و سپس گردان را فشار می دهید تا وارد سکو شوید
[ترجمه ترگمان]turnstile را کنار بگذارید و در را فشار دهید تا وارد صحنه شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When you go through the ticket turnstile have your ticket ready.
[ترجمه گوگل]وقتی از گردان بلیط عبور کردید، بلیط خود را آماده کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی از این بلیط برید، بلیط هاتون رو آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You slip it into the slot at the turnstile and then push turnstile to get in.
[ترجمه گوگل]آن را در شکاف گردان می لغزید و سپس گردان را فشار می دهید تا وارد آن شوید
[ترجمه ترگمان]تو اونو توی یه جای دیگه در کنار هم قرار میدی و بعد از اون، تو هم باید از اینجا بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You slip the token into the slot turnstile and then push the turnstile to get in.
[ترجمه گوگل]ژتون را داخل چرخش شکاف فرو می برید و سپس گردان را فشار می دهید تا وارد شود
[ترجمه ترگمان]تو این علامت رو از توی قفسه رد می کنی و بعد از اون، از turnstile عبور می کنی تا سوار بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And push the turnstile to get in.
[ترجمه گوگل]و گردان را فشار دهید تا وارد شوید
[ترجمه ترگمان] و turnstile رو هل بده تا بیاد تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. More than three thousand people go through the turnstile in an hour.
[ترجمه گوگل]بیش از سه هزار نفر در یک ساعت از چرخ گردان عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر از سه هزار نفر در عرض یک ساعت از کنار در رد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When you go throughticket turnstile have your ticket ready. The inspector will ticket.
[ترجمه گوگل]وقتی از گردان بلیط عبور کردید، بلیط خود را آماده کنید بازرس بلیط می دهد
[ترجمه ترگمان]، وقتی که میری \"throughticket\" بلیط رو آماده کن بازرس یه بلیط میگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I heard a voice at the turnstile I had not heard for many years.
[ترجمه گوگل]صدایی را در چرخ گردان شنیدم که سال ها بود نشنیده بودم
[ترجمه ترگمان]چند سال بود که صدای کسی را شنیدم که از کنار او شنیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You put in the slot at turnstile and then push turnstile to get into the platform.
[ترجمه گوگل]شکاف را در گردان قرار می دهید و سپس گردان را فشار می دهید تا وارد سکو شوید
[ترجمه ترگمان]میله را به سمت در پرتاب کرد و در را هل داد تا وارد صحنه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. High Entrance Turnstile - Don't try to get your bike through here.
[ترجمه گوگل]تورنستیله ورودی بالا - سعی نکنید دوچرخه خود را از اینجا عبور دهید
[ترجمه ترگمان]ورودی اصلی تلاش نکن دوچرخه ت رو از اینجا رد کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نرده گردان (اسم)
turnstile

گردان در (اسم)
turnstile

تخصصی

[برق و الکترونیک] ضربدری

انگلیسی به انگلیسی

• apparatus consisting of rotating bars that regulate entry
a turnstile is a mechanical barrier at the entrance to a zoo, football ground, etc, which has metal arms that you push round as you enter the area or building.

پیشنهاد کاربران

نماد ⊣ در منطق جدید که به معنای آنگاه، بنابراین، درنتیجه و. . . خوانده می شود.
R→P, ∼P ⊢ ∼R
turnstile 3 ( n ) full - height turnstiles
turnstile
turnstile 2 ( n ) automatic turnstile
turnstile
turnstile 1 ( n ) ( tərnstaɪl ) =a gate at the entrance to a public building, stadium, etc. that turns in a circle when pushed, allowing one person to go through at a time
turnstile
چوب‎ بند
noun - countable :
درب ورودی/خروجی دارای میله های فلزی چرخنده که در هر لحظه فقط امکان عبور یک نفر از آن را می دهد.
به عنوان مثال :
It was claimed last night that only one of the turnstiles was working properly
turnstile
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/turnstile• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/turnstile• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/turnstile
گیت تردد که تنها یه نفر در یک زمان می تواند از آن عبور کند.
گیت عبور با بلیط
گیت کنترل تردد - درب کنترل تردد

بپرس