turbocharger

/ˈtɜːrboʊt͡ʃɑːrdʒər//ˈtɜːbəʊt͡ʃɑːdʒə/

افزونگر چرخشزا، توربو چارجر (turbosupercharger هم می گویند)، موتور شارژ کننده توربین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device attached to an internal-combustion engine that uses the exhaust gases to power a turbine that drives a supercharger that supplies compressed air to the cylinders.

جمله های نمونه

1. With or without turbochargers, Motor Racing has produced some great drivers.
[ترجمه گوگل]با یا بدون توربوشارژر، Motor Racing رانندگان بزرگی تولید کرده است
[ترجمه ترگمان]با یا بدون turbochargers، تیم ریسینگ یک محرک بزرگ را تولید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Also, manufacturers have upgraded the specification of diesel cars as well as making greater use of turbo-chargers to improve performance.
[ترجمه گوگل]همچنین، سازندگان مشخصات خودروهای دیزلی و همچنین استفاده بیشتر از توربو شارژرها را برای بهبود عملکرد ارتقا داده اند
[ترجمه ترگمان]همچنین، تولید کنندگان استاندارد ویژگی خودروهای دیزلی و همچنین استفاده بیشتر از chargers توربو برای بهبود عملکرد را ارتقا داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The turbocharger is water cooled and its vanes are small to keep inertia down.
[ترجمه گوگل]توربوشارژر با آب خنک می شود و پره های آن برای پایین نگه داشتن اینرسی کوچک هستند
[ترجمه ترگمان]The سرد شده و پره های آن کوچک هستند تا اینرسی را پایین نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The turbocharger is bolted to the exhaust manifold of the engine.
[ترجمه گوگل]توربوشارژر به منیفولد اگزوز موتور وصل شده است
[ترجمه ترگمان]The به منیفولد اگزوز موتور متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new kind of axially movable vane turbocharger was presented, and its structure was investigated.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از توربوشارژر پره ای متحرک محوری ارائه شد و ساختار آن مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از پره های توربین متحرک مورد بررسی قرار گرفت و ساختار آن مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the same suitable for use air compressor turbocharger and enclosed gear.
[ترجمه گوگل]در عین حال مناسب برای استفاده از کمپرسور هوا توربوشارژر و دنده محصور
[ترجمه ترگمان]در عین حال برای استفاده از کمپرسور هوا و لوازم enclosed مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The turbocharger test stand computer detecting system is a set of combination system of data sample, parameters monitor and data analysis, which adopt the computer as its core.
[ترجمه گوگل]سیستم تشخیص کامپیوتر پایه تست توربوشارژر مجموعه ای از سیستم ترکیبی از نمونه داده ها، مانیتور پارامترها و تجزیه و تحلیل داده ها است که کامپیوتر را به عنوان هسته خود می پذیرد
[ترجمه ترگمان]تست turbocharger یک سیستم ترکیبی از سیستم ترکیبی نمونه داده ها، پایش پارامترها و آنالیز داده ها است که کامپیوتر را به عنوان هسته خود انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By connecting rod by gas turbocharger with small area of gas piston driven directly connected large reciprocating air piston.
[ترجمه گوگل]با میله اتصال توسط توربوشارژر گازی با مساحت کوچک پیستون گاز که مستقیماً پیستون هوای رفت و برگشتی بزرگ را به هم متصل می کند
[ترجمه ترگمان]با اتصال میله بوسیله turbocharger گاز با ناحیه کوچکی از پیستون گاز به طور مستقیم پیستون و رفت و برگشتی را متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Governor, Turbocharger Fuel injection pump, Fuel injection repairing.
[ترجمه گوگل]گاورنر، توربوشارژر پمپ تزریق سوخت، تعمیر تزریق سوخت
[ترجمه ترگمان]تزریق سوخت، تزریق پمپ سوختی، تعمیر تزریق سوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Okiya Group Co., Ltd. Producing turbocharger, filter, air flow sensor.
[ترجمه گوگل]Okiya Group Co, Ltd تولید کننده توربوشارژر، فیلتر، سنسور جریان هوا
[ترجمه ترگمان]شرکت گروه Okiya، با مسئولیت محدود ساخت turbocharger، فیلتر، سنسور جریان هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. J 56 Turbocharger passed full - speed full - load reliability test in 4102 diesel engine.
[ترجمه گوگل]J 56 توربوشارژر تست قابلیت اطمینان تمام بار تمام سرعت را در موتور دیزل 4102 گذراند
[ترجمه ترگمان](جی ۵۶)آزمون قابلیت اطمینان کامل را در موتور دیزل ۴۱۰۲ به تصویب رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The end tanks of turbocharger air cooler housings, for example, are sometimes made of plastic.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال مخازن انتهایی محفظه های کولر هوای توربوشارژر، گاهی اوقات از پلاستیک ساخته می شوند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، تانک های انتهایی کابین خنک تر هوای turbocharger، گاهی از پلاستیک ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Avoid mounting fan near exhaust manifold, turbocharger, or radiator.
[ترجمه گوگل]از نصب فن در نزدیکی منیفولد اگزوز، توربوشارژر یا رادیاتور خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]از پنکه نصب در نزدیکی منیفولد اگزوز، turbocharger و یا رادیاتور خودداری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Remove air cleaner hoses from turbocharger.
[ترجمه گوگل]شیلنگ های پاک کننده هوا را از توربوشارژر خارج کنید
[ترجمه ترگمان]شلنگ های تمیز کننده هوا را از turbocharger خارج کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

شتاب افزا
توربوشارژر در اصل یک پمپ هوای اگزوز است که هوای اضافی را وارد موتور می کند. ورود هوای بیشتر به موتور منجر به شارژ سوخت هوای متراکم تر و در نتیجه قدرت بیشتر می شود.
turbocharger ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: پُرخوران
تعریف: افزاره ای که فشار مخلوط سوخت و هوا را با تزریق بخشی از دود حاصل از احتراق به داخل سیلندرها، به کمک یک فشرده ساز که با جریان دود به کار می افتد، افزایش می دهد
خودرو: توربوشارژر
پُرخوران

بپرس