trombone

/tramˈboʊn//trɒmˈbəʊn/

معنی: چنگ، ترومبون، شیپور قدیمی، شیپور دارای قسمت میانی متحرک
معانی دیگر: (ساز بادی) ترامبون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: trombonist (n.)
• : تعریف: a brass wind instrument consisting of a long tube bent in two parallel loops ending in a bell, that is played by means of valves or by a slide that shortens or lengthens the tube to produce different tones.

جمله های نمونه

1. There are some wonderful trumpet and trombone solos in the piece.
[ترجمه گوگل]چند تک نوازی فوق العاده ترومپت و ترومبون در این قطعه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک تک solos عجیب و ترومبون wonderful در این قطعه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The trumpet and trombone are brass instruments.
[ترجمه گوگل]ترومپت و ترومبون سازهای برنجی هستند
[ترجمه ترگمان]شیپور و ترومبون سازه ای برنجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Then from 1968-70. he played bass trombone and tuba with Doe Severinson s band.
[ترجمه گوگل]سپس از 1968-1970 او با گروه Doe Severinson باس ترومبون و توبا می نواخت
[ترجمه ترگمان]سپس از ۱۹۶۸ تا ۷۰ او ترومبون bass و tuba با گروه دو می نواخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I imagine I was holding my trombone case, kicking at the loose pebbles in the roadway.
[ترجمه گوگل]تصور می‌کنم که جعبه ترومبونم را در دست گرفته‌ام و به سنگ‌ریزه‌های شل در جاده لگد می‌زنم
[ترجمه ترگمان]تصور می کنم که I در دست داشتم و با لگد به سنگریزه شل در جاده لگد می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bass trombone and tuba play the bass in octaves.
[ترجمه گوگل]ترومبون باس و توبا باس را در اکتاو می نوازند
[ترجمه ترگمان]ترومبون درهم آمیخته و tuba به طور موزونی آهنگ بم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anderson took up trombone at the age of eight, playing in school bands with fellow pupil and trombonist George Lewis.
[ترجمه گوگل]اندرسون در سن هشت سالگی ترومبون را شروع کرد و در گروه های موسیقی مدرسه با هم شاگردی و ترومبونیست جورج لوئیس نواخت
[ترجمه ترگمان]اندرسون در سن هشت سالگی شروع به نواختن ترومبون کرد و در گروه های مدرسه با شاگرد و trombonist جورج لوئیس بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mark Bassey on trombone and lain Dixon on reeds Punchy and cogent music, with occasional flashes of humour.
[ترجمه گوگل]مارک بیسی با ترومبون و دیکسون دراز کشیده روی نی، موسیقی پانچی و دلپذیر، با گاه و بیگاه طنز
[ترجمه ترگمان]مارک Bassey روی سیم های برق گیر بر فراز نیزار، music Punchy و cogent پیچیده بود، و گاه گاهی اوقات شوخی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cook, who tears up the steel guitar and trombone.
[ترجمه گوگل]کوک که گیتار فولادی و ترومبون را پاره می کند
[ترجمه ترگمان]کوک که گیتار و ترومبون steel را می زند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The trombone does a dipping glissando, I get some laughs.
[ترجمه گوگل]ترومبون یک گلیساندو غوطه ور می کند، من کمی می خندم
[ترجمه ترگمان]شیپور زنه یه دونه glissando و یکم خنده داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Though primarily a singer, he sometimes plays melodeon, trombone, guitar or other instruments.
[ترجمه گوگل]اگرچه در درجه اول یک خواننده است، اما گاهی اوقات ملودیون، ترومبون، گیتار یا سازهای دیگر می نوازد
[ترجمه ترگمان]اگر چه در درجه اول یک خواننده است، گاهی اوقات melodeon، ترومبون، گیتار یا ابزار دیگر بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The trombone is an essential musical instrument for a symphony orchestra.
[ترجمه گوگل]ترومبون یک ساز موسیقی ضروری برای یک ارکستر سمفونیک است
[ترجمه ترگمان]ترومبون یک ابزار موسیقی ضروری برای ارکست سمفونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Trombone player Karim Elmahmoudi is a composer, and the orchestra commissioned a piece from him, which he calls "Ancient Dreams", for its first performance of the season.
[ترجمه گوگل]کریم المحمودی نوازنده ترومبون آهنگساز است و ارکستر برای اولین اجرای این فصل قطعه ای را از او سفارش داده است که آن را «رویاهای باستانی» می نامد
[ترجمه ترگمان]نوازنده trombone کریم Elmahmoudi یک آهنگساز است، و ارکستر قطعه ای از او را سفارش داد، که او \"رویاهای باستان\" را برای اولین اجرای این فصل می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shorty oscillates between trombone and trumpet solos, with the latter unsurprisingly cutting through with greater agility.
[ترجمه گوگل]شورتی بین سولوهای ترومبون و ترومپت در نوسان است و دومی به طرز شگفت‌انگیزی با چابکی بیشتری از بین می‌رود
[ترجمه ترگمان]شورتی بین ترومپت و ترومپت، با the که با چابکی بیشتری از آن عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The main orchestral brass instruments are the horn, trumpet, trombone, and tuba.
[ترجمه گوگل]سازهای برنجی اصلی ارکستر هورن، ترومپت، ترومبون و توبا هستند
[ترجمه ترگمان]سازه ای بادی اصلی بوق، شیپور، ترومبون، و tuba هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چنگ (اسم)
paw, grapnel, gripe, harp, claw, clutch, grip, lyre, nail, grapple, pad, trombone

ترومبون (اسم)
trombone

شیپور قدیمی (اسم)
trombone

شیپور دارای قسمت میانی متحرک (اسم)
trombone

تخصصی

[سینما] ترمبون [نوعی ساز]
[برق و الکترونیک] ترومبون طول u شکلی از موجبر که طول آن قابل تنظیم است .

انگلیسی به انگلیسی

• musical wind instrument made of metal tubing bent twice in the form of a "u" and having a slide for altering pitch
a trombone is a brass musical instrument which you play by blowing into it and sliding part of it backwards and forwards.

پیشنهاد کاربران

trombone ( n ) ( trɑmˈboʊn ) =a large brass musical instrument that you blow into, with a sliding tube used to change the note
trombone
شیپور قدیمی
نوعی شیپور

بپرس