trial and error

/ˈtraɪələndˈerər//ˈtraɪələndˈerə/

آزمایش و لغزش، آزمایش و خطا، روش ازمایش و خطا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: trial-and-error (adj.)
• : تعریف: an empirical method of solving a problem by trying out a variety of means and rejecting those that result in error.

جمله های نمونه

1. Many drugs were found by trial and error.
[ترجمه گوگل]بسیاری از داروها با آزمون و خطا پیدا شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از داروها توسط آزمون و خطا کشف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was largely a matter of trial and error.
[ترجمه گوگل]تا حد زیادی موضوع آزمون و خطا بود
[ترجمه ترگمان]این مساله تا حد زیادی موضوع آزمایش و خطا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We discovered the ideal mix of paint by trial and error.
[ترجمه گوگل]ما ترکیب ایده آل رنگ را با آزمون و خطا کشف کردیم
[ترجمه ترگمان]ما ترکیبی ایده آل از رنگ را با امتحان و خطا کشف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Children learn to use computer programs by trial and error.
[ترجمه گوگل]کودکان با آزمون و خطا یاد می گیرند از برنامه های کامپیوتری استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان با آزمون و خطا از برنامه های رایانه ای استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Science progresses by trial and error.
[ترجمه گوگل]علم با آزمون و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه ترگمان]علم با امتحان و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We learn from our mistakes. Science progresses by trial and error.
[ترجمه گوگل]ما از اشتباهات خود درس می گیریم علم با آزمون و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه ترگمان]ما از mistakes یاد می گیریم علم با امتحان و خطا پیشرفت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After a day of trial and error, triumph and tantrum, our baby's down and milky calm.
[ترجمه گوگل]پس از یک روز آزمون و خطا، پیروزی و عصبانیت، کودک ما آرام و شیری است
[ترجمه ترگمان]بعد از یک روز محاکمه و خطا، پیروزی و عصبانیت، کودک ما آرام و آرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They learned to farm the land through trial and error.
[ترجمه گوگل]آنها یاد گرفتند که زمین را از طریق آزمون و خطا زراعت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها یاد گرفتند که زمین را از طریق آزمون و خطا به مزرعه ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The clock clicks its tongue . . . trial and error.
[ترجمه گوگل]ساعت روی زبانش کلیک می کند ازمایش و خطا
[ترجمه ترگمان] تیک تیک تیک و خطا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some had to learn by trial and error.
[ترجمه گوگل]برخی باید با آزمون و خطا یاد می گرفتند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها باید با آزمون و اشتباه یاد بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These are things we learn by trial and error.
[ترجمه گوگل]اینها چیزهایی است که ما با آزمون و خطا یاد می گیریم
[ترجمه ترگمان]اینها چیزهایی هستند که ما با آزمون و خطا یاد می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mostly through o-j-t, trial and error, gut feel, and mistakes.
[ترجمه گوگل]بیشتر از طریق o-j-t، آزمون و خطا، احساس درونی و اشتباهات
[ترجمه ترگمان]بیشتر از طریق o - k، آزمون و خطا، حس درونی و اشتباه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The pupils learn by trial and error, by using the programs in context.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان با آزمون و خطا، با استفاده از برنامه ها در زمینه یاد می گیرند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان با استفاده از این برنامه ها در متن، با آزمون و خطا یاد می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Through trial and error you need to establish what times suit you best and then keep to them.
[ترجمه گوگل]از طریق آزمون و خطا باید تعیین کنید که چه زمان هایی برای شما مناسب تر است و سپس به آن ها توجه کنید
[ترجمه ترگمان]از طریق آزمون و خطا باید مشخص کنید که چه زمانی برای شما مناسب تر است و سپس آن ها را نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Designs resulting largely from trial and error remained virtually unchanged over 200 years.
[ترجمه گوگل]طرح‌هایی که عمدتاً از آزمون و خطا حاصل شده‌اند، تقریباً طی 200 سال بدون تغییر باقی مانده‌اند
[ترجمه ترگمان]طراحی های ناشی از آزمون و خطا تقریبا بیش از ۲۰۰ سال بدون تغییر باقی ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] آزمون و خطا
[شیمی] آزمایش و خطا
[عمران و معماری] آزمون و خطا - سعی و خطا
[زمین شناسی] آزمایش و خطا
[نساجی] روش سعی و خطا
[ریاضیات] آزمون و خطا
[آمار] آزمایش و خطا

انگلیسی به انگلیسی

• experiment and making a mistake, trying and failing

پیشنهاد کاربران

آزمون و خطا یک روش حل مسئله است که شامل تلاش برای راه حل های مختلف است تا زمانی که راه حلی پیدا شود که جواب دهد.
این یک روش ساده اما موثر است که می تواند برای حل طیف گسترده ای از مسائل، از کارهای ساده روزمره تا چالش های پیچیده علمی و مهندسی، استفاده شود.
a way of achieving an aim or solving a problem by trying a number of different methods and learning from the mistakes that you make
راهی برای دستیابی به یک هدف یا حل یک مشکل با استفاده از روش های مختلف و درس گرفتن از اشتباهاتی که مرتکب می شوید.
...
[مشاهده متن کامل]

آزمون و خطا
There's no instant way of finding a cure - it's just a process of trial and error.
In a language lab, students learn by trial and error.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/trial-and-error
✔️ آزمون و خطا
through trial and error method
این روش خیلی جاها در یادگیری و کسب مهارت کاربرد دارد
مثال:
Who taught you how to fix things?
I learned how to fix things mostly through trial and error, but my father also taught me some basic repairs when I was younger.
آزمون و خطا
آزمایش و خطا
آزمون و خطا

بپرس