traffic pattern


الگوی رفت و آمد (مردم یا وسائط نقلیه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a flight path or an arrangement of such paths in the airspace near an airport, in which aircraft fly after taking off or before landing.

جمله های نمونه

1. The plan will alter traffic patterns in the area.
[ترجمه گوگل]این طرح الگوهای ترافیکی منطقه را تغییر خواهد داد
[ترجمه ترگمان]این برنامه الگوهای ترافیکی در این منطقه را تغییر خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A traffic pattern recognition method of elevator group control systems based on fuzzy neural networks is presented in this paper.
[ترجمه گوگل]یک روش تشخیص الگوی ترافیک سیستم های کنترل گروه آسانسور بر اساس شبکه های عصبی فازی در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش شناسایی الگوی ترافیکی سیستم کنترل گروه آسانسور براساس شبکه های عصبی فازی در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Traffic pattern recognition method of elevator group control systems is presented. The method consists of two steps, in which fuzzy neural networks are employed.
[ترجمه گوگل]روش تشخیص الگوی ترافیک سیستم های کنترل گروه آسانسور ارائه شده است این روش شامل دو مرحله است که در آن از شبکه های عصبی فازی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روش شناسایی الگوی ترافیکی سیستم کنترل گروه آسانسور ارائه شده است این روش شامل دو مرحله است که در آن شبکه های عصبی فازی بکار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. City form is the basic of traffic pattern, and traffic pattern plays a guide role for city form.
[ترجمه گوگل]فرم شهر اساس الگوی ترافیک است و الگوی ترافیک نقش راهنمای فرم شهر را ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]شکل شهر، الگوی اصلی الگوی ترافیکی است و الگوی ترافیکی نقش راهنما را در شکل شهر ایفا می نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They serve a definite purpose in the overall traffic pattern.
[ترجمه گوگل]آنها در الگوی کلی ترافیک هدف مشخصی دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک هدف مشخص در الگوی کلی ترافیک خدمت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. City form and traffic pattern have certain correlation.
[ترجمه گوگل]فرم شهر و الگوی ترافیک همبستگی خاصی دارند
[ترجمه ترگمان]شکل شهر و الگوی ترافیک ارتباط خاصی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Testing results prove that each traffic pattern can be distinguished exactly by two fuzzy neural networks.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش ثابت می کند که هر الگوی ترافیک را می توان دقیقاً توسط دو شبکه عصبی فازی تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ثابت می کند که هر الگوی ترافیکی را می توان دقیقا با دو شبکه عصبی فازی تشخیص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is the microscopic embodiment of city traffic pattern that resident makes trip mode.
[ترجمه گوگل]این تجسم میکروسکوپی الگوی ترافیک شهری است که ساکنان حالت سفر را ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]آن تصویر میکروسکوپی الگوی ترافیکی شهر است که ساکن حالت سفر را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A new principle of traffic pattern recognition based on the net increment and the intensity of gradient change of the traffic demand is presented.
[ترجمه گوگل]یک اصل جدید از تشخیص الگوی ترافیک بر اساس افزایش خالص و شدت تغییر گرادیان تقاضای ترافیک ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]اصل جدیدی از الگوی ترافیکی مبتنی بر افزایش خالص و شدت تغییر گرادیان تقاضای ترافیک ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Berube says the shipping traffic pattern is called the I. R. T. C, the International Recognized Transit Corridor.
[ترجمه گوگل]Berube می گوید که الگوی ترافیک حمل و نقل I R T C، کریدور بین المللی ترانزیت شناخته شده نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]Berube می گوید که الگوی ترافیکی کش تیرانی نامیده می شود ر تی ج، کریدور ترانزیت بین المللی Recognized
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Extend your traffic pattern.
[ترجمه گوگل]الگوی ترافیک خود را گسترش دهید
[ترجمه ترگمان]الگوی ترافیکی خود را گسترش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Make a short traffic pattern.
[ترجمه گوگل]یک الگوی ترافیکی کوتاه ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]الگوی ترافیکی کوتاهی ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All flights in these conditions must conform with published procedures and traffic patterns.
[ترجمه گوگل]همه پروازها در این شرایط باید با رویه ها و الگوهای ترافیکی منتشر شده مطابقت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]همه پروازها در این شرایط باید با رونده ای منتشر شده و الگوهای ترافیک مطابقت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The thesis analyses the characters of elevator traffic system firstly, further point out the identifying of traffic pattern by the statistics about the elevator traffic.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه ابتدا به تحلیل ویژگی های سیستم ترافیک آسانسور می پردازد، سپس به شناسایی الگوی ترافیک توسط آمار مربوط به ترافیک آسانسور اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به تجزیه و تحلیل ویژگی های سیستم ترافیک آسانسور در ابتدا، اشاره بیشتر به شناسایی الگوی ترافیکی از طریق آمار مربوط به ترافیک آسانسور می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The basic method to solve congestions in the city is to select the correct option city traffic pattern.
[ترجمه گوگل]روش اصلی برای حل ازدحام در شهر، انتخاب گزینه صحیح الگوی ترافیک شهری است
[ترجمه ترگمان]روش اصلی برای حل congestions در شهر انتخاب صحیح الگوی ترافیکی شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

traffic pattern ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: دور شدآمد
تعریف: مسیر مشخص پرواز هواگَرد در هنگام تقرب یا ترک فرودگاه|||متـ . دورِ ترافیک

بپرس