tourniquet

/tərnɪkət//ˈtʊənɪkeɪ/

معنی: شریان بند
معانی دیگر: (جراحی و پزشکی) شریان بند، رگبند، تورنیکه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any device that uses pressure to stop the flow of blood, usu. through the arteries of an arm or leg, as after a serious injury.

جمله های نمونه

1. Twist the tourniquet tighter.
[ترجمه گوگل]تورنیکه را محکم تر بچرخانید
[ترجمه ترگمان] شریان بند رو تنگ تر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Still, it remains to be seen whether the tourniquet will hold. Even after the new plan, Greece will have a staggering load of debt.
[ترجمه گوگل]با این حال، باید دید که آیا تورنیکت ماندگار خواهد شد یا خیر حتی پس از طرح جدید، یونان بار سرسام آور بدهی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، باید دیده شود که آیا the دست به دست هم خواهد داد یا نه حتی پس از طرح جدید، یونان بار سرسام آور بدهی را خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A tourniquet may be left in place for one or two hours without causing damage.
[ترجمه گوگل]یک تورنیکت ممکن است برای یک یا دو ساعت بدون ایجاد آسیب در جای خود باقی بماند
[ترجمه ترگمان]A ممکن است به مدت یک یا دو ساعت بدون ایجاد خسارت به جا گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Solutions should not be allowed to flow a tourniquet.
[ترجمه گوگل]نباید اجازه داد که محلول ها در یک تورنیکت جریان پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]Solutions نباید به Solutions اجازه داده شود که a را تحت فشار قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tourniquet is a potentially dangerous instrument that must be used with proper knowledge and care.
[ترجمه گوگل]تورنیکه یک ابزار بالقوه خطرناک است که باید با دانش و دقت مناسب استفاده شود
[ترجمه ترگمان]The یک ابزار بالقوه خطرناک است که باید با دانش و مراقبت مناسب مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That will work as a tourniquet.
[ترجمه گوگل]که به عنوان یک تورنیکت کار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] این به عنوان یه شریان بند کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Alright. This tourniquet is tight. How does it feel?
[ترجمه گوگل]بسيار خوب این تورنیکت محکم است چه حسی دارد؟
[ترجمه ترگمان] خیلی خوب این شریان بند خیلی تنگه چه حسی داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ligation or occlusion with serrefine, tourniquet and auricular clamp were used in hepatic veins occlusion.
[ترجمه گوگل]بستن یا انسداد با سرفین، تورنیکه و گیره گوش در انسداد وریدهای کبدی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]انسداد یا انسداد با serrefine، tourniquet و clamp auricular در انسداد کبد مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wound is washed out and the tourniquet released to achieve a good haemostasis.
[ترجمه گوگل]زخم شسته شده و تورنیکه آزاد می شود تا هموستاز خوب حاصل شود
[ترجمه ترگمان]زخم شسته شد و the آزاد شد تا به a خوبی دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A pneumatic tourniquet is safer than an Esmarch tourniquet or the Martin sheet rubber bandage.
[ترجمه گوگل]تورنیکه پنوماتیک ایمن تر از تورنیکت Esmarch یا باند لاستیکی ورق مارتین است
[ترجمه ترگمان]یک شریان بند بادی بهتر از یک شریان بند بادی یا نوار پلاستیکی مارتین می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She prepared to undo the band of cloth around his arm which had served as tourniquet.
[ترجمه گوگل]او آماده شد تا بند پارچه‌ای دور بازوی او را که به‌عنوان حلقه‌بند عمل می‌کرد، باز کند
[ترجمه ترگمان]او آماده بود که دسته پارچه را که به اندازه شریان بند لازم بود، باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bob, who'd been a vet in the army, vaguely remembered how to use a tourniquet.
[ترجمه گوگل]باب، که در ارتش دامپزشک بود، به طور مبهم نحوه استفاده از تورنیکت را به خاطر داشت
[ترجمه ترگمان]باب که در ارتش پیش دامپزشک بود، به طور مبهم به یاد می آورد چگونه از یک شریان بند بادی استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Malpass was still clutching his leg, using his hands as a tourniquet.
[ترجمه گوگل]مالپاس همچنان پایش را می گرفت و از دستانش به عنوان حلقه استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]Malpass هنوز پایش را در دست گرفته بود و دستانش را به عنوان شریان بند در دست گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Anne unknotted the rubber tubing from her arm, and pulled the tourniquet loose.
[ترجمه گوگل]آن گره لوله لاستیکی بازویش را باز کرد و تورنیکه را شل کرد
[ترجمه ترگمان]ان unknotted پلاستیکی را از بازویش بیرون کشید و شریان را شل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شریان بند (اسم)
ligature, garotte, garrote, tourniquet

تخصصی

[بهداشت] رگ بند

انگلیسی به انگلیسی

• bandage that is drawn tightly around an injury in order to slow or prevent blood loss
a tourniquet is a strip of cloth that you tie tightly round an injured arm or leg in order to stop it bleeding.

پیشنهاد کاربران

رگ بند
نوار محکم و سفتی که برای کنترل خون ریزی پس از آسیب، جراحی یا سایر اعمال پزشکی استفاده می شود.
تلفظ : TUR. ne. ket
رگ بند، شریان بند یا تورنیکت ( به انگلیسی: Tourniquet ) تسمه یا نواری است که بر روی عضو می بندند تا مانع عبور جریان خون شود. این وسیله با وارد آوردن فشار از روی پوست قادر است با مسدود کردن سرخ رگ ها و سیاه رگ ها، جریان خون در آن اندام را موقتاً متوقف نموده و به کاهش یا قطع خونریزی کمک کند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال :
◀️ Hard to tell with the quality, byt are there tourniquets wrapped around his thighs preventing massive blood loss to prolong the suffering ?

گارو
تورنیکت TOURNIQUET یا گارو :
حدود 25 سانتیمتر لوله لاستیکی یا نوار کشدار باپهنا و ضخامت مشخص و استاندارد مجهز به گیره می باشد . بستن گارو روی بازو باعث مسدود کردن موقتی وریدهادر نتیجه خون در پائین گارو تجمع کرده باعث تورم ورید ها که موجب سهولت خون گیری از ورید می شود. مهدی خواجه
...
[مشاهده متن کامل]

به رسم امانت داری ، بر گرفته از وبلاگ آزمایشگاه خون شناسی دانش آموزی سلام گویچه قرمز،
لینک های زیرا را مشاهده کنید
http://s9. picofile. com/file/8326368126/HELLO_RED_CELL_سلام_گویچه_قرمز_گارو_یا_تورنیکه، . jpg
http://s9. picofile. com/file/8326271584/تورنیکه_یا_گارو، _وبلاگ_سلام_گویچه_قرمز. jpg
http://s6. picofile. com/file/8240382268/MICRO_LAB94_BY_M_KHAJEH_TOURNIQUET. jpg

بپرس