tonne

/ˈtən//tʌn/

(واحد سنجش وزن در نظام متری برابر با 1000 کیلوگرم) تن (ton هم می نویسند)، واحد وزنی برابر با ۱۰۰۰ کیلوگرم

جمله های نمونه

1. Every tonne of coal contains, on average, 30 kilograms of nitrogen.
[ترجمه گوگل]هر تن زغال سنگ به طور متوسط ​​حاوی 30 کیلوگرم نیتروژن است
[ترجمه ترگمان]هر تن زغال سنگ شامل ۳۰ کیلوگرم نیتروژن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Try buying a tonne of ethanoic acid.
[ترجمه گوگل]سعی کنید یک تن اسید اتانوئیک بخرید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید یک تن اسید ethanoic بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For every tonne of kaolin there are 6 tonnes of sand, 1 tonne of secondary mica and 1 tonne of overburden.
[ترجمه گوگل]به ازای هر تن کائولن 6 تن ماسه، 1 تن میکای ثانویه و 1 تن روباره وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای هر تن of، ۶ تن ماسه، ۱ تن میکا و ۱ تن بار سطحی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Incinerating sludge costs £9 a tonne and land disposal £3 a tonne.
[ترجمه گوگل]لجن سوزاندن 9 پوند در تن و دفع زمین 3 پوند در تن هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]رسوب incinerating ۹ میلیون پوند برای هر تن و هر تن ۳ پوند برای هر تن هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The December price dropped £34 to £706 per tonne.
[ترجمه گوگل]قیمت دسامبر 34 پوند به 706 پوند در هر تن کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]قیمت دسامبر ۳۴ پوند به ۷۰۶ پوند در هر تن کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For every tonne of waste dumped in a landfill site, the Treasury demands £1
[ترجمه گوگل]برای هر تن زباله که در محل دفن زباله ریخته می شود، خزانه داری 1 پوند می خواهد
[ترجمه ترگمان]برای هر تن زباله که در محل دفن زباله ریخته می شود، خزانه داری تقاضای ۱ پوند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Good quality barley is making £151 a tonne so, not unnaturally, both farmers and merchants are rubbing their hands.
[ترجمه گوگل]جو با کیفیت خوب 151 پوند در تن تولید می کند، بنابراین، نه غیرطبیعی، هم کشاورزان و هم بازرگانان دست خود را می مالند
[ترجمه ترگمان]جو با کیفیت خوب ۱۵۱ دلار در هر تن دارد، نه به طور غیر طبیعی، هم کشاورزان و هم بازرگانان دست هایشان را می مالیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It does not require 100 tonnes of plant material to produce one tonne of edible material per year.
[ترجمه گوگل]برای تولید یک تن مواد خوراکی در سال به 100 تن مواد گیاهی نیاز نیست
[ترجمه ترگمان]این کارخانه به ۱۰۰ تن مواد گیاهی نیاز ندارد تا یک تن مواد خوراکی در سال تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Limitation on liability is placed at £800 per tonne which should be monitored and adjusted in the case of higher value consignments.
[ترجمه گوگل]محدودیت مسئولیت در هر تن 800 پوند است که باید در مورد محموله‌های با ارزش بالاتر نظارت و تنظیم شود
[ترجمه ترگمان]Limitation بر روی مسئولیت در هر تن ۸۰۰ پوند قرار داده می شود که باید تحت نظارت قرار گیرد و در مورد محموله ها با ارزش بالاتر تنظیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One tonne of marijuana has a thermal value of 7 barrels of oil.
[ترجمه گوگل]یک تن ماری جوانا دارای ارزش حرارتی 7 بشکه نفت است
[ترجمه ترگمان]یک تن ماری جوانا ارزش حرارتی ۷ بشکه نفت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Net tonnage of goods broke the four million tonne mark reaching 00353 tonnes - a rise of over three percent.
[ترجمه گوگل]تناژ خالص کالا از مرز چهار میلیون تن عبور کرد و به 00353 تن رسید - افزایش بیش از سه درصدی
[ترجمه ترگمان]تناژ خالص کالاها چهار میلیون تن بود که به ۰۰۳۵۳ تن رسید - افزایش بیش از سه درصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All passenger cars must withstand the standard 363 tonne buffing load without deforming.
[ترجمه گوگل]همه خودروهای سواری باید بار استاندارد 363 تنی را بدون تغییر شکل تحمل کنند
[ترجمه ترگمان]همه خودروهای سواری بدون تغییر شکل، باید مقدار load تن بار را تحمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Currently, about one million tonne of marble are excavated from FATA annually.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سالانه حدود یک میلیون تن سنگ مرمر از فتا استخراج می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، حدود یک میلیون تن سنگ مرمر از مناطق قبیله ای فدرال حفاری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shipments over the limit will be charged at a rate of 850 Ecus per tonne.
[ترجمه گوگل]هزینه ارسال بیش از حد مجاز به ازای هر تن 850 Ecu است
[ترجمه ترگمان]میزان مصرف بیش از حد مجاز به میزان ۸۵۰ وات ساعت در هر تن می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It recommends halving opencast within five years and subsidising deep mines by over £5 per tonne to produce the coal instead of us!
[ترجمه گوگل]توصیه می‌کند ظرف پنج سال به نصف برود و به معادن عمیق بیش از 5 پوند به ازای هر تن یارانه داد تا به جای ما زغال‌سنگ تولید شود!
[ترجمه ترگمان]این کار به نصف کردن opencast ظرف پنج سال و اعطای یارانه به معادن در هر تن برای تولید زغال سنگ به جای ما کمک می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] تن متریکخ معادل 1000کیلو گرم 2204/623ib یا 1/1ton .

انگلیسی به انگلیسی

• metric ton, unit equal to 1000 kilograms
a tonne is a unit of weight equal to 1000 kilograms.

پیشنهاد کاربران

بپرس