tincture

/ˈtɪŋkt͡ʃər//ˈtɪŋkt͡ʃə/

معنی: خیسانده، تنتور، طعم جزیی، اثر جزیی، رنگ جزیی، ته رنگ، رنگ، رنگ زدن، الودن
معانی دیگر: (در اصل) رنگ، رنگیزه، گونا، اثر، نشانه ی خفیف، (طعم یا اثر و غیره) کم، ضعیف، دارای ته رنگ کردن یا بودن، رنگدار کردن یا بودن، گونا کردن یا شدن، دارای نشانه ی خفیف از چیزی کردن، اثر کم داشتن یا گذاشتن، (دارو سازی) تنتور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an alcohol solution containing a medicinal substance.
مشابه: wash

- The area of skin can be disinfected with a tincture of iodine.
[ترجمه گوگل] ناحیه پوست را می توان با تنتور ید ضد عفونی کرد
[ترجمه ترگمان] ناحیه پوست می تواند با tincture ید ضد عفونی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: something that stains, tints, or colors, or the coloring so imparted or infused.
مشابه: pigment, stain

- A tincture made from turmeric produces a golden yellow.
[ترجمه گوگل] تنتور تهیه شده از زردچوبه رنگ زرد طلایی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان] رنگی که از زردچوبه به دست می آید زرد طلایی تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a slight or faint amount or appearance; trace or tinge.
مشابه: tinge, trace

- I detected a tincture of sarcasm in his reply.
[ترجمه گوگل] در پاسخ او متوجه طعنه ای شدم
[ترجمه ترگمان] من در جواب او اندکی رنگ طعنه را تشخیص دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tinctures, tincturing, tinctured
(1) تعریف: to give coloring to; tinge.
مشابه: color, pigment, stain, tinge, tint

(2) تعریف: to imbue, as with some quality.
مشابه: tinge

- The self-portrait was tinctured with melancholy.
[ترجمه گوگل] سلف پرتره با مالیخولیا رنگ آمیزی شده بود
[ترجمه ترگمان] تصویر شخصی که از خود بی خود شده بود با اندوه آمیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. there was a tincture of sincerity in her voice
نشانه ی خفیفی از خلوص نیت در صدای او وجود داشت.

2. The tincture of iodine smarted when applied it to the wound.
[ترجمه گوگل]تنتور ید زمانی که آن را روی زخم می‌مالید، هوشمند می‌شود
[ترجمه ترگمان]The ید وقتی آن را به زخم وصل می کرد، رنج می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. While herbalists make dandelion into tincture, the leaves can be eaten raw in salad or steamed with the flowers and eaten like vegetables.
[ترجمه گوگل]در حالی که گیاه‌پزشکان قاصدک را به تنتور تبدیل می‌کنند، برگ‌های آن را می‌توان به صورت خام در سالاد یا بخارپز همراه با گل‌ها و مانند سبزیجات مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که herbalists از گل قاصدک در tincture استفاده می کنند، برگ ها می تواند به صورت سالاد خورده شود و یا با گل ها بخار شود و مانند سبزیجات سر و کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A L. C tincture can be applied to all sorts of stings and bites.
[ترجمه گوگل]تنتور L C را می توان برای انواع نیش ها و نیش ها اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]یک لیتر tincture می تواند در انواع مختلفی از نیش و گاز بکار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tincture has its uses, but restoration of active vigour is not among them.
[ترجمه گوگل]تنتور کاربردهای خود را دارد، اما بازگرداندن قدرت فعال در میان آنها نیست
[ترجمه ترگمان]The استفاده های خود را دارند، اما احیای انرژی فعال در میان آن ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Said antalgic tincture is prepared from 12 Chinese-medicinal materials including notoginseng, burreed tuber, safflower, wild aconite root, etc. through mixing with solution of alcohol.
[ترجمه گوگل]تنتور آنتالژیک گفته شده از 12 ماده دارویی چینی شامل نوتوژن سینگ، غده خراشیده، گلرنگ، ریشه آکونیت وحشی و غیره از طریق مخلوط کردن با محلول الکل تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]tincture از ۱۲ ماده چینی - دارویی شامل notoginseng، burreed tuber، safflower، ریشه aconite وحشی و غیره از طریق ترکیب با محلول الکل تهیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Object:The curative effects of Qu-Bai tincture on the animal models of leukodermia were investigated.
[ترجمه گوگل]موضوع: اثرات درمانی تنتور Qu-Bai بر روی مدل های حیوانی لوکودرمی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شی: اثرات درمانی of - بای tincture بر مدل های حیوانی of مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Polygala tincture can be used to treat chronic bronchitis.
[ترجمه گوگل]تنتور Polygala را می توان برای درمان برونشیت مزمن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]tincture Polygala می تواند برای درمان برونشیت مزمن مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The book has a tincture of heresy.
[ترجمه گوگل]این کتاب دارای نوعی بدعت است
[ترجمه ترگمان]کتاب رنگی از بدعت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Overview: The Division of Vanilla Bean Tincture mainly produced in Hainan, Vanilla Bean, the fermentation was prepared by ethanol extraction Vanilla bean tincture.
[ترجمه گوگل]بررسی اجمالی: بخش تنتور لوبیا وانیلی عمدتاً در هاینان تولید می شود، دانه وانیلی، تخمیر با استخراج اتانول تنتور لوبیا وانیلی تهیه شد
[ترجمه ترگمان]بررسی کلی: بخش of Vanilla که عمدتا در هاینان، بین وانیلی حاصل می شود، تخمیر توسط عصاره اتانول ون وانیلی حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An alkaloidal extract or tincture derived from this plant and used in medicine.
[ترجمه گوگل]عصاره یا تنتور آلکالوئیدی که از این گیاه به دست می آید و در پزشکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]عصاره alkaloidal و یا tincture که از این گیاه به دست می آید و در پزشکی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tincture of mullein relieves chest congestion and dry, bronchial coughs.
[ترجمه گوگل]تنتور مولین احتقان قفسه سینه و سرفه های خشک و برونش را تسکین می دهد
[ترجمه ترگمان]Tincture از قفسه سینه، گرفتگی قفسه سینه و dry، bronchial سرفه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective : To study the influence of Yujin tincture on mouse immune function.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تاثیر تنتور یوجین بر عملکرد سیستم ایمنی موش
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تاثیر of در عملکرد سیستم ایمنی موشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "It's tincture of benzoin, " he said. "Rodeo cowboys use it while riding a bull or a bronc.
[ترجمه گوگل]او گفت: "این تنتور بنزوئین است " کابوی‌های رودئو در حین سوار شدن بر گاو نر یا برانک از آن استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" It s از آن هنگام سوار کردن گاو یا گاو نر استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیسانده (اسم)
infusion, tincture, elixir, potion, tinct

تنتور (اسم)
tincture

طعم جزیی (اسم)
tincture

اثر جزیی (اسم)
tincture

رنگ جزیی (اسم)
tincture, tinge

ته رنگ (اسم)
tint, tincture, undertone

رنگ (اسم)
indigo, tune, grain, hue, paint, color, dye, tint, pigmentation, complexion, tincture, tinct, speckle

رنگ زدن (فعل)
paint, dab, tincture

الودن (فعل)
imbrue, bedaub, spatter, besmear, contaminate, gaum, pollute, smear, tincture, maculate

تخصصی

[نساجی] تنتور ( ماده ای حل شده در الکل )

انگلیسی به انگلیسی

• chemical solution; jot, bit, tinge, slight trace; (slang) alcoholic beverage
paint, color; infuse with
a tincture is a medicine consisting of alcohol and a small amount of a drug; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

- داروی حل شده درالکل ( مانند شربت اپیوم )
{پزشکی} تنتور : تنتورها محلول های الکلی یا هیدروالکلی از مواد شیمیایی خالص یا عصاره های گیاهی هستند. اکثر تنتورهای شیمیایی به صورت موضعی ( به عنوان مثال، تنتور ید ) استعمال می شوند.
عصاره گیاهی یا حیوانی استخراج شده که در اتانول حل شده باشد.

بپرس