tide over


(موقتا) کمک کردن، سر و سامان دادن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to support through some temporary difficulty, usu. a shortage of money.

- This will tide me over until payday.
[ترجمه زهرا] این تا روز دریافت حقوق، کارم رو راه میندازه
|
[ترجمه گوگل] این من را تا روز دستمزد درگیر می کند
[ترجمه ترگمان] تا وقتی که پولش رو نگیرم، همه چیز بهم میریزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She needs some money to tide over the period of unemployment.
[ترجمه گوگل]او به مقداری پول نیاز دارد تا در دوره بیکاری بگذرد
[ترجمه ترگمان]او برای جزر و مد بیکاری به مقداری پول نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With their help we tided over our difficulties.
[ترجمه گوگل]با کمک آنها ما به مشکلات خود رسیدگی کردیم
[ترجمه ترگمان]با کمک آن ها ما مشکلات خود را حل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Storms and high tides over the winter gauged even deeper into the sand dunes.
[ترجمه گوگل]طوفان ها و جزر و مد در زمستان حتی عمیق تر به تپه های شنی می رسید
[ترجمه ترگمان]طوفان ها و جزر و جزر و مد شدید در طول زمستان حتی بیشتر به تپه های شنی نفوذ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He managed to tide over the crisis.
[ترجمه گوگل]او توانست از بحران عبور کند
[ترجمه ترگمان]او توانست بحران را مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They decided to issue more banknotes to tide over their difficulties.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند اسکناس های بیشتری منتشر کنند تا از مشکلات خود عبور کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند اسکناس های بیشتری برای حل مشکلات خود منتشر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He sold his car to tide over his period of unemployment.
[ترجمه گوگل]او ماشین خود را در طول دوره بیکاری خود فروخت
[ترجمه ترگمان]او ماشینش را به سمت بالا رفتن از دوره بیکاری اش فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To work together and tide over the difficulties has become our top priority.
[ترجمه گوگل]کار با هم و عبور از مشکلات به اولویت اصلی ما تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]برای کار کردن با هم و مد کردن بر روی مشکلات، اولویت ارشد ما شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We went forward hand in hand to tide over the difficulty.
[ترجمه گوگل]دست در دست هم جلو رفتیم تا از سختی عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]دست در دست پیش رفتیم تا به مشکل مسلط شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. John is willing to tide over his sister a little longer.
[ترجمه گوگل]جان حاضر است کمی بیشتر بر خواهرش بنشیند
[ترجمه ترگمان]جان می خواهد کمی بیشتر به خواهرش نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He sold his furniture to tide over his illness.
[ترجمه گوگل]او اسباب و اثاثیه خود را فروخت تا از بیماری خود سر در بیاورد
[ترجمه ترگمان]اثاثیه خود را فروخته بود تا بر بیماری خود تسلط پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The scholarship helped Martin to tide over a temporary embarrassment.
[ترجمه گوگل]این بورسیه به مارتین کمک کرد تا از شرم موقتی خود خلاص شود
[ترجمه ترگمان]بورس تحصیلی به مارتین کمک کرد تا بیش از پیش ناراحت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The banks were prepared to put up 50 million euros to tide over the company.
[ترجمه گوگل]بانک ها آماده بودند تا 50 میلیون یورو برای سرمایه گذاری بر این شرکت بگذارند
[ترجمه ترگمان]بانک ها آماده بودند تا ۵۰ میلیون یورو برای مد کردن شرکت قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We can't rely on other countries to help us tide over the difficulty.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم به کشورهای دیگر برای کمک به ما برای عبور از مشکلات تکیه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم به کشورهای دیگر تکیه کنیم تا به ما در حل مشکلات کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please give us a 90 - day extension on loan repayment to help us tide over current financial difficulty.
[ترجمه گوگل]لطفاً یک تمدید 90 روزه برای بازپرداخت وام بدهید تا به ما کمک کند تا از مشکلات مالی فعلی عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]لطفا یک تمدید ۹۰ روزه در بازپرداخت وام به ما بدهید تا به ما در حل مشکلات مالی فعلی کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Tide sb over
کار کسی را راه انداختن
سرپا نگه داشتن، حمایت کردن، حفظ کردن، تامین و حمایت از کسی در طول یک دوره سخت معمولا با پول یا غذا

بپرس