thyroxine


(ترکیب بی رنگ و بلورین به فرمول c15h11i4no4 که از هورمون های فعال غده ی تیروئید است) تیروکسین (thyroxin هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the thyroid hormone that contains iodine and regulates metabolism, or a synthetic preparation of the same compound used to treat thyroid disorders.

جمله های نمونه

1. Thyroxine is produced by the thyroid gland.
[ترجمه گوگل]تیروکسین توسط غده تیروئید تولید می شود
[ترجمه ترگمان] Thyroxine در غده تیروئید تولید میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She recovered well and was allowed home on thyroxine replacement treatment.
[ترجمه گوگل]او به خوبی بهبود یافت و تحت درمان جایگزینی تیروکسین به خانه اجازه داده شد
[ترجمه ترگمان]او حالش خوب شد و برای درمان جایگزینی thyroxine مجاز به خانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The amount of labeled thyroxine displaced can be counted in a detector and the concentration of thyroxine calculated.
[ترجمه گوگل]مقدار تیروکسین نشاندار شده را می توان در آشکارساز شمارش کرد و غلظت تیروکسین را محاسبه کرد
[ترجمه ترگمان]مقدار of که displaced شده را می توان در یک ردیاب حساب کرد و غلظت of محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The higher the level of patient thyroxine, the more labeled thyroxine is displaced from the antibody.
[ترجمه گوگل]هر چه سطح تیروکسین بیمار بالاتر باشد، تیروکسین نشاندار بیشتری از آنتی بادی جابجا می شود
[ترجمه ترگمان]هرچه سطح of بیمار بالاتر باشد، thyroxine برچسب خورده بیشتری از آنتی بادی تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Levels of thyroid hormones, such as thyroxine, may become depressed, while reverse triiodothyronine levels may increase because of impaired conversion of triiodothyronine to thyroxine.
[ترجمه گوگل]سطح هورمون‌های تیروئید، مانند تیروکسین، ممکن است افسرده شود، در حالی که سطوح معکوس تری یدوتیرونین ممکن است به دلیل اختلال در تبدیل تری یدوتیرونین به تیروکسین افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]سطوح of thyroid مثل as ممکن است افسرده شوند، در حالی که سطوح triiodothyronine معکوس ممکن است به دلیل تبدیل impaired به thyroxine افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Follow - up MRI after 3 months of thyroxine treatment, pituitary gland reduced in size markedly.
[ترجمه گوگل]پیگیری MRI پس از 3 ماه درمان با تیروکسین، اندازه غده هیپوفیز به طور قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]پس از ۳ ماه درمان thyroxine، غده هیپوفیز به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The serum level of thyroxine is a sensitive index for evaluating the intensity of stress response.
[ترجمه گوگل]سطح سرمی تیروکسین یک شاخص حساس برای ارزیابی شدت پاسخ استرس است
[ترجمه ترگمان]سطح سرم of یک شاخص حساس برای ارزیابی شدت واکنش استرسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The thyroxine may cause the calcium to discharge increases, accelerator in vivo calcium outflow.
[ترجمه گوگل]تیروکسین ممکن است باعث افزایش ترشح کلسیم شود و خروج کلسیم را در داخل بدن تسریع کند
[ترجمه ترگمان]The ممکن است باعث شود که کلسیم بالا برود و افزایش یابد، فشار گاز در بدن موجود در بدن (in vivo)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thyroxine Binding Globulin (TBG), Rat, iodination grade.
[ترجمه گوگل]تیروکسین باندینگ گلوبولین (TBG)، موش صحرایی، درجه ید
[ترجمه ترگمان]thyroxine اتصال globulin (TBG)، موش Rat (iodination)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods: The dynamical levels of blood thyroxine after sevious craniocerebral trauma were studied in 40 patients.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: سطوح دینامیکی تیروکسین خون پس از ترومای شدید جمجمه‌ای در 40 بیمار بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: سطوح دینامیکی of خون پس از sevious craniocerebral craniocerebral در ۴۰ بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. According to their report, the natural thyroxine derivatives cause "a temporary reduction in spontaneous activity without other discernible behavioral changes. "
[ترجمه گوگل]طبق گزارش آنها، مشتقات طبیعی تیروکسین باعث "کاهش موقتی در فعالیت خود به خودی بدون سایر تغییرات رفتاری قابل تشخیص" می شود
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش آن ها، مشتقات طبیعی thyroxine باعث کاهش موقت فعالیت خود به خودی بدون تغییرات رفتاری قابل تشخیص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Result: Thyroxine replacement therapy was effective in improving symptoms and nocturnal sleep apnea.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: درمان جایگزینی تیروکسین در بهبود علائم و آپنه خواب شبانه مؤثر بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه: درمان جایگزینی thyroxine در بهبود علایم و گرفتگی تنفس شبانه موثر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oral thyroxine supplement gradually decreased to 0. 05 mg qod one year after treatment for SLE.
[ترجمه گوگل]مکمل تیروکسین خوراکی یک سال پس از درمان SLE به تدریج به 05/0 میلی گرم در روز کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]مکمل Oral به تدریج به ۰ کاهش یافت ۰۵ mg qod یک سال بعد از درمان SLE
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective : To study the change of thyroxine after serious craniocerebral trauma.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تغییر تیروکسین پس از ترومای جدی جمجمه مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تغییر of پس از ضربه روحی جدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The authors studied the effects of thyroxine(Tand estradiol benzoate(EB) on the synthesis and release of luteinizing hormone(LH) in ovariectomized- thyroidectomized (Ovx-Tx) rats.
[ترجمه گوگل]نویسندگان اثرات تیروکسین (Tand estradiol benzoate (EB) را بر سنتز و آزادسازی هورمون لوتئینه کننده (LH) در موش‌های صحرایی تخمدان‌دار- تیروئیدکتومی شده (Ovx-Tx) مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان تاثیرات of - بنزوات کلسترول (EB)را در سنتز و انتشار هورمون luteinizing (LH)در موش های ovariectomized - thyroidectomized (Ovx - Tx)مطالعه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] تیروکسین T4 ؛

انگلیسی به انگلیسی

• hormone secreted by the thyroid gland

پیشنهاد کاربران

بپرس