throw rug


رجوع شود به: scatter rug

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see scatter rug.

جمله های نمونه

1. Throw rug floor hang a few posters and you have any dorm room in America.
[ترجمه گوگل]چند پوستر روی فرش بیندازید و هر اتاق خوابگاهی در آمریکا دارید
[ترجمه ترگمان]زمین رو بنداز زمین و یه چند تا پوستر نصب کن و تو هیچ اتاق خوابگاه تو آمریکا نداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He'd make a very handsome throw rug.
[ترجمه گوگل]او یک فرش پرتابی بسیار زیبا درست می کرد
[ترجمه ترگمان]قالیچه قشنگی روی زمین پهن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A lamp had been knocked over, and the throw rug was wadded against one wall.
[ترجمه گوگل]چراغی را زده بودند و فرش پرتابی به یک دیوار چسبانده شده بود
[ترجمه ترگمان]چراغی در زده بود و فرش را روی یک دیوار تکیه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Start with the floor. If you don't have a carpet, add a throw rug that is soft to the touch.
[ترجمه گوگل]از کف شروع کنید اگر فرش ندارید، یک فرش پرتابی اضافه کنید که در لمس نرم باشد
[ترجمه ترگمان]از زمین شروع کن اگر فرش نداشته باشی، یک قالیچه پرت کن که برای لمس نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Usually though, the dog slept at the very edge of the bed on a throw rug.
[ترجمه گوگل]معمولاً سگ در لبه تخت روی یک فرش پرتابی می خوابید
[ترجمه ترگمان]معمولا سگ در لبه تخت خواب روی یک قالیچه پهن خوابیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you want to add bright colors, use them as accessories, such as pillows or on the throw rug.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید رنگ های روشن اضافه کنید، از آنها به عنوان لوازم جانبی مانند بالش یا روی فرش استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید رنگ های روشن اضافه کنید، از آن ها به عنوان لوازم جانبی مثل بالش یا قالیچه پرتاب استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس