thoracic duct

/θɒˈræsɪkˈdəkt//ˈθɔːræksdʌkt/

مجرای سینه ای، مجرای صدری

جمله های نمونه

1. Conclusion: Culture Lymphatic endothelial cells of pig thoracic duct can be used as cell model for relative basic and clinical study.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: کشت سلول های اندوتلیال لنفاوی مجرای قفسه سینه خوک می تواند به عنوان مدل سلولی برای مطالعات پایه و بالینی نسبی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: فرهنگ lymphatic سلول های اندوتلیال از مجاری پستان خوکی را می توان به عنوان مدل سلولی برای مطالعات اولیه و بالینی نسبی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective: To explore lymphatic recycle of thoracic duct and the mechanisms of tumor metastasis through left supraclavicular lymph nodes.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی بازیافت لنفاوی مجرای قفسه سینه و مکانیسم های متاستاز تومور از طریق غدد لنفاوی فوق ترقوه چپ
[ترجمه ترگمان]هدف: برای کاوش در lymphatic غده قفسه سینه و مکانیسم متاستاز تومور از طریق باقی مانده از غدد لنفاوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. French anatomist who discovered the thoracic duct.
[ترجمه گوگل]آناتومیست فرانسوی که مجرای قفسه سینه را کشف کرد
[ترجمه ترگمان]anatomist فرانسوی که مجرای قفسه سینه رو کشف کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After conservative treatment and reoperation of ligation of thoracic duct, all of the chylothorax were cured.
[ترجمه گوگل]پس از درمان محافظه کارانه و عمل مجدد بستن مجرای قفسه سینه، تمام شیلوتوراکس درمان شد
[ترجمه ترگمان]پس از درمان محافظه کارانه و reoperation of از لوله سینه، همه the درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods: LEC from pig thoracic duct were cultured.
[ترجمه گوگل]روش ها: LEC از مجرای قفسه سینه خوک کشت داده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: LEC از مجرای قفسه سینه خوک پرورده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To summarize applied anatomy of the thoracic duct at cervical part and experiences in treating chylous fistula after radical neck dissection.
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه آناتومی کاربردی مجرای قفسه سینه در قسمت گردن و تجربیات در درمان فیستول شیلوس پس از تشریح رادیکال گردن
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن آناتومی در قسمت قفسه سینه در بخش گردنی و تجربیات در درمان فیستول چشم پس از تشریح رادیکال گردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Preventive ligation of thoracic duct in operation does not decrease chylothorax incidence and therefore routine ligation of thoracic duct is not recommended.
[ترجمه گوگل]بستن پیشگیرانه مجرای قفسه سینه در حین عمل باعث کاهش بروز شیلوتوراکس نمی شود و بنابراین بستن معمول مجرای سینه توصیه نمی شود
[ترجمه ترگمان]ligation پیشگیرانه در عملیات قفسه سینه در عملیات کاهشی را کاهش نمی دهد و به همین دلیل ligation روتین مجرای قفسه سینه توصیه نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is suggested medical adhesive to block thoracic duct fistula may be an effective and safe way for prevent chylous fistula following neck lymph node dissection.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می شود که چسب پزشکی برای مسدود کردن فیستول مجرای قفسه سینه راهی موثر و ایمن برای جلوگیری از فیستول شیلوز به دنبال تشریح غدد لنفاوی گردن باشد
[ترجمه ترگمان]توصیه می شود که چسب پزشکی برای مسدود کردن فیستول در قفسه سینه می تواند یک روش موثر و بی خطر برای جلوگیری از فیستول چشم پس از تشریح گره غدد لنفاوی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thoracic duct connected with surrounding lymph nodes by its collateral branches.
[ترجمه گوگل]مجرای قفسه سینه توسط شاخه های جانبی خود به غدد لنفاوی اطراف متصل می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از شاخه های جانبی آن، مجرای قفسه سینه متصل به غدد لنفاوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The efficacy of ligation of the thoracic duct above the diaphrenic level for treatment prevention of postoperative chylothorax is definitive and accurate.
[ترجمه گوگل]اثر بستن مجرای قفسه سینه بالای سطح دیافرنیک برای پیشگیری از درمان شیلوتوراکس پس از عمل قطعی و دقیق است
[ترجمه ترگمان]تاثیر of لوله قفسه سینه در بالای سطح diaphrenic برای پیش گیری از درمان postoperative chylothorax قطعی و دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Material and Methods LECs from pig thoracic duct were cultured.
[ترجمه گوگل]مواد و روش ها LECs از مجرای قفسه سینه خوک کشت داده شد
[ترجمه ترگمان]مواد و روش های LECs از مجرای قفسه سینه خوک پرورده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Preventive surgical ligation of thoracic duct during the course of esophageal carcinoma resection can reduce the incidence of postoperative chylothorax.
[ترجمه گوگل]بستن جراحی پیشگیرانه مجرای قفسه سینه در طول دوره برداشتن کارسینوم مری می تواند بروز شیلوتوراکس بعد از عمل را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]ligation جراحی پیشگیرانه در مجرای قفسه سینه در طول دوره of carcinoma می تواند شیوع of chylothorax را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the interposition feasibility of a thoracic duct intervention in treating lymphatic metastasis.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه امکان سنجی مداخله مجرای قفسه سینه در درمان متاستاز لنفاوی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه امکان سنجی interposition در درمان سرطان غدد لنفاوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results: 2 cases were cured by conservative treatment. 3 cases were cured by ligation of thoracic duct.
[ترجمه گوگل]یافته ها: 2 مورد با درمان محافظه کارانه بهبود یافتند 3 مورد با بستن مجرای قفسه سینه بهبود یافتند
[ترجمه ترگمان]نتایج: ۲ مورد با رفتار محافظه کارانه درمان شدند سه مورد با استفاده از لوله قفسه سینه درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس