third degree

/ˈθɜːrddɪˈɡriː//θɜːddɪˈɡriː/

معنی: رتبه سوم، درجه سوم
معانی دیگر: (فراماسونری) سرمهراز، استاد بنا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: intensive, often painful questioning, as of a police prisoner (usu. prec. by the.)

(2) تعریف: in Freemasonry, a master mason's degree.

جمله های نمونه

1. The soldiers were given the third degree in order to make them reveal the information.
[ترجمه گوگل]به سربازان درجه سه داده شد تا آنها اطلاعات را فاش کنند
[ترجمه ترگمان]به سربازان درجه سوم داده شد تا آن ها بتوانند اطلاعات را فاش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I got the third degree when I got home last night.
[ترجمه گوگل]دیشب که رسیدم خونه مدرک سوم رو گرفتم
[ترجمه ترگمان]وقتی دیشب اومدم خونه درجه سوم گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why are you giving me the third degree?
[ترجمه گوگل]چرا به من درجه سه میدی؟
[ترجمه ترگمان]چرا نمره سوم رو بهم میدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Among third degree relatives, the single affected individual gave a prevalence similar to that in the general population.
[ترجمه گوگل]در میان خویشاوندان درجه سوم، فرد مبتلا شیوعی مشابه با جمعیت عمومی داشت
[ترجمه ترگمان]در میان بستگان درجه سوم، فرد مبتلا به بیماری شیوع مشابهی در جمعیت عمومی ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And would Feargal now give him the third degree?
[ترجمه گوگل]و آیا فیرگال اکنون به او درجه سوم می دهد؟
[ترجمه ترگمان]آیا در این حال حاضر است درجه سوم را به او بدهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The number one remedy in third degree bums, that is, the full thickness of the skin has been lost.
[ترجمه گوگل]داروی شماره یک در ناهنجاری های درجه سه، یعنی ضخامت کامل پوست از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]عدد یک درمان در درجه سوم از بین رفته، یعنی ضخامت کامل پوست از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was no way she'd respond to a third degree, so I was hoping she'd decide I was harmless.
[ترجمه گوگل]هیچ راهی وجود نداشت که او به درجه سوم پاسخ دهد، بنابراین من امیدوار بودم که او تصمیم بگیرد که من بی ضرر هستم
[ترجمه ترگمان]هیچ راهی نبود که او به درجه سوم پاسخ دهد، بنابراین امیدوار بودم که او تصمیم بگیرد من بی خطر هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The third degree it was, a lower second at the very best.
[ترجمه گوگل]درجه سوم بود، در بهترین حالت یک ثانیه پایین تر
[ترجمه ترگمان]درجه سوم، دومی در بهترین حالت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No questions asked or do they third degree? Thanks in advance!
[ترجمه گوگل]سوالی پرسیده نشده یا درجه سه هستند؟ پیشاپیش متشکرم
[ترجمه ترگمان]هیچ سوالی پرسیده میشه یا درجه سوم؟ از پیش شما متشکرم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mediant is the third degree of the scale and is midway between the tonic and the dominant. Tonic, mediant and dominant together form the tonic triad.
[ترجمه گوگل]میانه درجه سوم مقیاس است و در میانه راه بین تونیک و غالب است تونیک، میانی و غالب با هم سه تونیک را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]The سومین درجه از مقیاس است و بین تونیک و غالب است Tonic، mediant و غالب ترکیب شیمیایی را شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The police will give Mr third degree if he continues to act strangely.
[ترجمه گوگل]اگر آقایی به رفتار عجیب و غریب ادامه دهد، پلیس درجه سه می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر او به طرز عجیبی رفتار کند، پلیس درجه سوم را خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They gave Mary the third degree, but she refused to say any thing.
[ترجمه گوگل]آنها به مریم درجه سه دادند، اما او حاضر به گفتن چیزی نشد
[ترجمه ترگمان]آن ها به مری مدرک سوم دادند، اما او حاضر نشد چیزی بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Does your sister give every man the third degree?
[ترجمه گوگل]خواهرت به هر مردی درجه سه میده؟
[ترجمه ترگمان]خواهرت به هر کسی درجه سوم میده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The suspect got third degree from the police.
[ترجمه مریم] متهم از طرف پلیس سین جیم شد
|
[ترجمه گوگل]مظنون درجه سه از پلیس دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]این مظنون به درجه سوم از پلیس رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رتبه سوم (اسم)
third degree

درجه سوم (قید)
third degree

تخصصی

[ریاضیات] درجه ی سوم

انگلیسی به انگلیسی

• third level; deep investigation
if someone is given the third degree, they are questioned aggressively or treated violently in order to make them admit something or reveal information that they want to keep secret; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

بازجویی کردن/ سین جیم کردن
سین جیم کردن
بازخواست کردن . سوال و جواب کردن
استنطاق
= Give sb the third degree
استنطاق کردن و یا سین جیم کردن و تحت فشار قرار دادن برای گرفتن اطلاعات
بازجویی کردن از کسی
پرسیدن سوال های جدی و حرف کشیدن از کسی

بپرس