then and there


فورا، بلافاصله، همان جا

جمله های نمونه

1. We turned down their proposal then and there.
[ترجمه ب ا] ما پیشنهاد آنها را بی معطلی رد کردیم.
|
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد آنها را رد کردیم
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد آن ها را رد کردیم و آنجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She decided then and there that she was not going to stand for it.
[ترجمه گوگل]او در همان لحظه تصمیم گرفت که از آن دفاع کند
[ترجمه ترگمان]در آن موقع تصمیم گرفت که دیگر تاب تحمل آن را نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mickie then and there decided that if the opportunity arose he would team up with Raoul on future helicopter design.
[ترجمه گوگل]میکی در آن زمان و آنجا تصمیم گرفت که اگر فرصتی پیش بیاید، با رائول در طراحی هلیکوپتر آینده همکاری کند
[ترجمه ترگمان]پس از آن به این نتیجه رسید که اگر این فرصت به دست آید، با راول در طراحی هلیکوپتر آینده شرکت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr Pasta dismisses Manuel then and there and without notice.
[ترجمه گوگل]آقای پاستا همان موقع و بدون اطلاع قبلی مانوئل را اخراج می کند
[ترجمه ترگمان]آقای Pasta مانوئل را و آنجا و آنجا و بدون توجه رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I would abjure my art then and there, leave off cursing, leave off binding fast and loose with spells.
[ترجمه گوگل]آن وقت و آنجا از هنرم چشم پوشی می کردم، نفرین کردن را کنار می گذاشتم، صحافی را سریع و با طلسم رها می کردم
[ترجمه ترگمان]در آن موقع از هنر خود abjure و لعنت می فرستادم، و لعنت می فرستادم، binding را به سرعت رها می کردم و با افسون فرار می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Offer to talk then and there to clear the air.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد صحبت کردن بعد و آنجا برای پاک کردن هوا
[ترجمه ترگمان]پس پیشنهاد دهید که در آن هنگام صحبت کنید و هوا را تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Peter wondered about running in then and there.
[ترجمه گوگل]پیتر در مورد دویدن در آن زمان و آنجا متعجب بود
[ترجمه ترگمان]پیتر در این فکر بود که در آن زمان و آنجا می دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Right then and there I called out, 'Oh Lord, a humpbacked woman would be a tragedy.
[ترجمه گوگل]در همان لحظه و همان جا فریاد زدم: "خداوندا، یک زن قوزدار یک تراژدی خواهد بود "
[ترجمه ترگمان]در آن موقع من بیرون آمدم و فریاد زدم: اوه خدای من، زن گوژپشت یک تراژدی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Right then and there I called out, 'Oh Lord, a humpbacked woman would be a tragedy. Please, Lord, give me the hump and let her be beautiful. '
[ترجمه گوگل]در همان لحظه و همان جا فریاد زدم: "خداوندا، یک زن قوزدار یک تراژدی خواهد بود " خواهش می کنم، پروردگارا، قوز را به من بده و بگذار زیبا باشد '
[ترجمه ترگمان]در آن موقع من بیرون آمدم و فریاد زدم: اوه خدای من، زن گوژپشت یک تراژدی خواهد بود خواهش می کنم، خدایا، قوز را به من بده و بگذار زیبا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The kidnapper was shot dead then and there by the armed policeman.
[ترجمه گوگل]آدم ربا پس از آن به ضرب گلوله پلیس مسلح کشته شد
[ترجمه ترگمان]سپس مرد آدم ربا به ضرب گلوله کشته شد و پلیس مسلح به آنجا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Right then and there I called out, 'Oh Load, a humpbacked woman would be a tragedy.
[ترجمه گوگل]همان موقع و همان جا صدا زدم: "اوه لود، یک زن قوزدار یک تراژدی خواهد بود "
[ترجمه ترگمان]در این صورت من فریاد زدم که: اوه، این زن گوژپشت یک تراژدی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He gave a demonstration of the new technique then and there.
[ترجمه گوگل]او در آن زمان تکنیک جدید را به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]سپس به روش جدید و در آنجا تظاهرات کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And again, never sign the severance agreement then and there.
[ترجمه گوگل]و باز هم هرگز توافقنامه جدایی را امضا نکنید
[ترجمه ترگمان]و دوباره، هیچ وقت توافق نامه تایید نشده رو امضا نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Right then and there I called out,'Oh Lord, a humpbacked woman would a tragedy.
[ترجمه گوگل]همان موقع صدا زدم: "خداوندا، یک زن قوزدار یک تراژدی خواهد شد "
[ترجمه ترگمان]در آن موقع من بیرون آمدم و فریاد زدم: اوه خدای من، زن گوژپشت یک تراژدی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• right there, immediately, to improvise

پیشنهاد کاربران

فورا انجام دادن ، دقیقا در همون لحظه ، در آن زمان و مکان، بی معطلی، همانجا ، بلافاصله

بپرس