tendril

/ˈtendrəl//ˈtendrəl/

معنی: پیچک، ریشه پیچک
معانی دیگر: (گیاه شناسی) پیچک (بخش پیچنده ی گیاهانی مانند تاک مو)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: tendrilous (adj.)
(1) تعریف: a long, thin, leafless twining stem or extension with which some climbing plants attach themselves to a support.

(2) تعریف: something similarly long, thin, and twining, such as a lock of hair.

جمله های نمونه

1. Tendrils of hair strayed to the edge of her pillow.
[ترجمه گوگل]پیچک های مو تا لبه بالش منحرف شده بود
[ترجمه ترگمان]هزاران خاطره از موهایم در حاشیه بالشش رها شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her hair hung in tendrils about her face.
[ترجمه گوگل]موهایش به صورت پیچک در اطراف صورتش آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش به پیچک روی صورتش آویخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The plant's tendrils curled up the stick.
[ترجمه گوگل]پیچک های گیاه چوب را خم کرد
[ترجمه ترگمان]پیچک شاخه درخت را جمع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The evening was misty and moist, with tendrils of thicker fog swirling around in the night air.
[ترجمه گوگل]غروب مه آلود و مرطوب بود و مه غلیظ تری در هوای شب می چرخید
[ترجمه ترگمان]شب مه آلود و مرطوب بود و رشته های مه غلیظ در هوای شب می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bugs creep around him through the tendrils and quite near a thrush is singing.
[ترجمه گوگل]حشرات از طریق پیچک ها در اطراف او می خزند و کاملاً نزدیک برفک آواز می خواند
[ترجمه ترگمان]حشرات از میان پیچک های سبز به اطراف او می خزند و تقریبا نزدیک یک thrush آواز می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sticky tendrils of rain slithered down the semi-steamed windows of the idling Rolls, encouraging a creeping melancholia.
[ترجمه گوگل]پیچک‌های چسبنده باران از پنجره‌های نیمه بخار شده رولز می‌لغزید و مالیخولیا خزنده را تشویق می‌کرد
[ترجمه ترگمان]رشته های ریز ریز باران از پنجره های نیمه بخار برمی خاست، a idling را تشویق می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The central volutes intertwine and a tendril and foliage breaks the line of the abacus between these and the angle volutes.
[ترجمه گوگل]پیچک های مرکزی به هم می پیوندند و یک پیچک و شاخ و برگ خط چرتکه را بین اینها و حلقه های زاویه می شکند
[ترجمه ترگمان]حلقه volutes مرکزی و یک پیچ پیچ و شاخ و برگ، خط روی سر ستون را بین این and و the زاویه باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Damp affects down particularly badly causing the fluffy tendrils to clog together and lose the ability to insulate.
[ترجمه گوگل]رطوبت به طور خاص بر روی پایین تأثیر می گذارد و باعث می شود که پیچک های کرکی به هم بسته شوند و توانایی عایق شدن را از دست بدهند
[ترجمه ترگمان]مرطوب شدن مرطوب به طور خاص باعث می شود که پیچک های کرکی به هم مسدود شوند و توانایی عایق بندی را از دست بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She pushed back the warm honeyed tendrils of her hair from her neck, allowing a tantalising breeze to fan her skin.
[ترجمه گوگل]او شاخه های عسلی گرم موهایش را از گردنش عقب زد و اجازه داد نسیمی وسوسه انگیز پوستش را باد کند
[ترجمه ترگمان]او حلقه های گرم و شیرین موی او را از گردنش عقب کشید و به یک باد آزار دهنده اجازه داد تا از پوست او خوشش بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He could feel the tendrils curling around his legs.
[ترجمه گوگل]می‌توانست پیچ‌خوردگی پیچک‌ها را در اطراف پاهایش احساس کند
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که پیچک های دور پاهایش حلقه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Midrib is lengthened for tendril, extreme has one flocculus basket, bottle shape, opening brim is thick, there is a lid on, green is given priority to, have Brown or gules stain and streak.
[ترجمه گوگل]قسمت میانی برای پیچک بلند شده است، اکستریم دارای یک سبد لخته، شکل بطری، لبه باز ضخیم است، درب دارد، سبز اولویت دارد، دارای لکه و رگه قهوه ای یا گلوله است
[ترجمه ترگمان]midrib بیشتر برای پیچ و مهره قرار دارد، یک سبد flocculus، شکل بطری، لبه باز و لبه آن ضخیم است، به رنگ سبز اولویت داده می شود، رنگ قهوه ای یا gules دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This pink tendril is another new species of crustacean found in the Sea of Japan (East Sea), near South Korea's Gangwon Province.
[ترجمه گوگل]این پیچک صورتی یکی دیگر از گونه های جدید سخت پوستان است که در دریای ژاپن (دریای شرق)، نزدیک استان گانگوون کره جنوبی یافت می شود
[ترجمه ترگمان]این tendril صورتی یکی دیگر از گونه های جدید crustacean است که در دریای ژاپن (دریای شرقی)، نزدیک استان Gangwon جنوبی کره جنوبی یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Horizontal tendril of branch of wooden attribute home is circled, halcyon and sweet.
[ترجمه گوگل]پیچک افقی شاخه خانه صفت چوبی دایره ای، هاسیون و شیرین است
[ترجمه ترگمان]پیچ و خم های افقی شاخه خانه مشخصه چوبی، افراشته، آرام و شیرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tendril helps both consumers and utilities manage energy consumption.
[ترجمه گوگل]Tendril هم به مصرف کنندگان و هم به شرکت های آب و برق کمک می کند تا مصرف انرژی را مدیریت کنند
[ترجمه ترگمان]tendril هم به مصرف کنندگان و هم برای مدیریت مصرف انرژی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Beautifully grass tendril eyes open, small white long red more female gills.
[ترجمه گوگل]چشمان پیچک چمنی زیبا باز است، آبشش‌های کوچک سفید بلند قرمز بیشتر زنانه
[ترجمه ترگمان]grass به زیبایی با چشمانی باز و کوچک و سرخ و قرمز رنگ از آن بیرون می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیچک (اسم)
bobbin, ivy, tendril, helix, scroll, volute, cirrus

ریشه پیچک (اسم)
tendril

انگلیسی به انگلیسی

• threadlike and clinging part of a climbing plant (botany)
tendrils are short, thin stems which grow on some plants and attach themselves to walls or other plants.

پیشنهاد کاربران

something suggestive of a tendril
creeping tendrils of fog
https://www. merriam - webster. com/
هرچیزی که مثل پیچک پیچ می خوره و پیش می ره یا کلا حالتی رونده داره تقریباً
tendrils of fog مه رونده

بپرس