technological

/ˌteknəˈlɑːdʒɪkl̩//ˌteknəˈlɒdʒɪkl̩/

معنی: فنی، تکنولوژیکی، اصول فنی، مربوط به فن شناسی، شگردی
معانی دیگر: وابسته به فن آوری، فن ورانه، تروندی، فن شناسانه، تروند شناسانه، فن شناختی (technologic هم می گویند)، فنونی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: technologically (adv.)
(1) تعریف: of or relating to technology.

(2) تعریف: resulting from scientific or industrial advancement.

جمله های نمونه

1. technological advances
پیشرفت های فنی

2. technological unemployment
بیکاری در اثر روش های پر بازده فنی

3. a technological civilization
تمدن فن شناختی (تروندی)

4. They are in the vanguard of technological advance.
[ترجمه گوگل]آنها پیشتاز پیشرفت تکنولوژی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشگام پیشرفت فن آوری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Technological changes have shaken up many industries.
[ترجمه گوگل]تغییرات تکنولوژیکی بسیاری از صنایع را تکان داده است
[ترجمه ترگمان]تغییرات تکنولوژیکی بسیاری از صنایع را تکان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Technological progress has been so rapid over the last few years.
[ترجمه گوگل]پیشرفت تکنولوژی در چند سال اخیر بسیار سریع بوده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های تکنولوژیکی در چند سال اخیر بسیار سریع بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We'll see a tremendous lot of technological changes during/in our lifetime.
[ترجمه گوگل]ما شاهد تغییرات تکنولوژیکی بسیار زیادی در طول زندگی خود خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]ما شاهد تغییرات تکنولوژیکی زیادی در طول زندگی خود خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His parents are scientific and technological workers.
[ترجمه گوگل]پدر و مادر او از کارگران علمی و فنی هستند
[ترجمه ترگمان]والدین او کارگران علمی و فنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Technological developments have changed the shape of industry.
[ترجمه گوگل]تحولات فناوری شکل صنعت را تغییر داده است
[ترجمه ترگمان]تحولات تکنولوژیکی شکل صنعت را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This miniature TV is the latest technological marvel from Japan.
[ترجمه گوگل]این تلویزیون مینیاتوری جدیدترین شگفتی فناوری ژاپن است
[ترجمه ترگمان]این تلویزیون کوچک آخرین شگفتی تکنولوژیکی از ژاپن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Technological advances in computing and telecommunications will reduce the need for many people to travel to work.
[ترجمه گوگل]پیشرفت های تکنولوژیکی در محاسبات و ارتباطات از راه دور نیاز بسیاری از افراد به سفر به محل کار را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های تکنولوژیکی در محاسبات و مخابرات نیاز به سفر بسیاری از مردم را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is wrong to assume that technological advance brings a higher quality of life.
[ترجمه گوگل]این اشتباه است که فرض کنیم پیشرفت تکنولوژیکی کیفیت زندگی بالاتری را به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]اشتباه است که فرض کنیم پیشرفت فن آوری کیفیت بالاتری را به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We live in an age of rapid technological advance.
[ترجمه گوگل]ما در عصر پیشرفت سریع تکنولوژی زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در عصری از پیشرفت سریع تکنولوژیکی زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These technological developments were hardly imaginable 30 years ago.
[ترجمه گوگل]30 سال پیش این پیشرفت های تکنولوژیکی به سختی قابل تصور بود
[ترجمه ترگمان]این تحولات تکنولوژیک حدود ۳۰ سال پیش قابل تصور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The effects of technological development are revolutionary.
[ترجمه گوگل]اثرات توسعه فناوری انقلابی است
[ترجمه ترگمان]اثرات توسعه تکنولوژیکی انقلابی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فنی (صفت)
technical, technological

تکنولوژیکی (صفت)
technological

اصول فنی (صفت)
technological

مربوط به فن شناسی (صفت)
technological

شگردی (صفت)
technological

تخصصی

[ریاضیات] فنی، صنعتی

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to technology, industrial, resulting from technical advances in production methods
technological means relating to technology.

پیشنهاد کاربران

بپرس