talk out of


منصرف کردن، بازداشتن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to convince someone not to do something.

- Mary talked me out of wearing the red dress.
[ترجمه sara] مری منو از پوشیدن لباس قرمز منصرف کرد.
|
[ترجمه گوگل] مری مرا از پوشیدن لباس قرمز منصرف کرد
[ترجمه ترگمان] مری با من حرف زد که لباس قرمز بپوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Coaches say they want to take trash talking out of high school football.
[ترجمه گوگل]مربیان می‌گویند که می‌خواهند سطل زباله را از فوتبال دبیرستان خارج کنند
[ترجمه ترگمان]مربیان می گویند که آن ها می خواهند زباله را از فوتبال دبیرستان بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Also this week: Ben and Mandy talk out of turn while Luke is listening.
[ترجمه گوگل]همچنین در این هفته: بن و مندی بدون نوبت صحبت می کنند در حالی که لوک در حال گوش دادن است
[ترجمه ترگمان]در ضمن این هفته: بن و مندی از وقتی که لوک گوش می کنه حرف می زنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 199 74 people were talked out of jumping; in 199 46 people were dissuaded from suicide.
[ترجمه گوگل]در سال 199، 74 نفر از پریدن صحبت کردند در سال 199، 46 نفر از خودکشی منصرف شدند
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ فرد از پریدن صحبت شد؛ در ۱۹۹ نفر از مردم از خودکشی منصرف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He enjoys talking out of turn.
[ترجمه گوگل]او از حرف زدن خارج از نوبت لذت می برد
[ترجمه ترگمان] اون از حرف زدن لذت میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If a woman can talk out of the two sides of her mouth at the same time, a great deal will be said on both sides.
[ترجمه گوگل]اگر زنی بتواند همزمان از دو طرف دهانش حرف بزند، از هر دو طرف حرف زیادی زده می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک زن می تواند هم زمان از دو طرف دهانش حرف بزند، در هر دو طرف معامله بزرگی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Will immediately talk out of a meeting, session, lecture, performance or film showing if he hears a speaker tell lies, or purvey ideological nonsense or shameless propaganda.
[ترجمه گوگل]اگر از سخنراني بشنود كه دروغ مي گويد، يا بيهوده ايدئولوژيك يا تبليغات بي شرمانه را ارائه مي دهد، فوراً از جلسه، جلسه، سخنراني، اجرا يا فيلمي كه نمايش داده مي شود، صحبت خواهد كرد
[ترجمه ترگمان]ویل فورا از جلسه، جلسه، سخنرانی، نمایش، عملکرد یا فیلم صحبت خواهد کرد که نشان می دهد آیا کسی می شنود که دروغ می گوید یا purvey ایدئولوژیک یا تبلیغات شرم آوری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't talk out of your hat! You couldn't possibly have got here in only half an hour.
[ترجمه گوگل]از کلاه خودت حرف نزن! شما احتمالاً در عرض نیم ساعت نمی توانید به اینجا برسید
[ترجمه ترگمان]از کلاهت حرف نزن! احتمالا تا نیم ساعت دیگر نمی توانی به اینجا بیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Will immediately talk out of a gathering, session, lecture, performance or film showing if he hears a speaker tell lies, or purvey ideological nonsense or shameless propaganda.
[ترجمه گوگل]اگر از سخنراني بشنود كه دروغ بگويد، يا بيهوده ايدئولوژيك يا تبليغات بي شرمانه را ارائه دهد، فوراً از يك گردهمايي، جلسه، سخنراني، اجرا يا فيلمي كه نمايش داده مي شود، صحبت خواهد كرد
[ترجمه ترگمان]ویل به سرعت از یک گردهمایی، جلسه، سخنرانی، اجرا یا فیلم صحبت خواهد کرد که نشان می دهد آیا کسی می شنود که دروغ می گوید یا purvey ایدئولوژیک یا تبلیغات شرم آوری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You hear all the platitudes about teamwork but talk out of both sides of their mouths.
[ترجمه گوگل]شما تمام حرف های نادرست در مورد کار گروهی را می شنوید اما از هر دو طرف صحبت می کنید
[ترجمه ترگمان]تو همه آدم های حراف و بی مزه را در مورد کار گروهی می شنوی اما از هر دو طرف دهانشان حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If a woman could talk out of the two sides of her mouth at the same time, a great deal would be said on both side.
[ترجمه گوگل]اگر زنی می توانست همزمان از دو طرف دهانش حرف بزند، از هر دو طرف حرف زیادی زده می شد
[ترجمه ترگمان]اگر زنی می توانست در آن واحد از دو طرف دهانش حرف بزند، در هر دو طرف چیزی گفته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But if you are known to talk out of turn and share falsehoods people think of you as a big mouth annoying spammer.
[ترجمه گوگل]اما اگر شناخته شده‌اید که خارج از نوبت صحبت می‌کنید و دروغ‌هایی را به اشتراک می‌گذارید، مردم شما را به‌عنوان یک اسپمر آزاردهنده در نظر می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]اما اگر شما می دانید که از نوبه خود حرف می زنید و دروغ می گویید، مردم به شما به عنوان یک دهان بزرگ آزار دهنده فکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One can turn to the family, friends or the strange net pals to talk out of one's heart, talk about the trouble or make a complaint, even talk about the secrets you don't want others to know.
[ترجمه گوگل]شخص می تواند به خانواده، دوستان یا دوستان شبکه عجیب و غریب مراجعه کند تا از صمیم قلب صحبت کند، در مورد مشکل صحبت کند یا شکایت کند، حتی درباره رازهایی صحبت کند که نمی خواهید دیگران بدانند
[ترجمه ترگمان]یکی می تواند به خانواده، دوستان یا the عجیب که درباره مشکل حرف می زنند، حرف بزنند یا شکایت کنند یا شکایت کنند، حتی در مورد اسراری که نمی خواهند دیگران بدانند، صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You hear all the platitudes about teamwork but teams also talk out of both sides of their mouths.
[ترجمه گوگل]شما همه حرف‌های نادرست درباره کار تیمی را می‌شنوید، اما تیم‌ها نیز از هر دو طرف صحبت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]شما سخنان the در مورد کار گروهی را می شنوید اما تیم ها از هر دو طرف دهان خود صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He will likely not call off the talks, but might try to possibly leverage some conciliatory talk out of Abbas.
[ترجمه گوگل]او احتمالاً مذاکرات را لغو نخواهد کرد، اما ممکن است سعی کند احتمالاً از برخی گفتگوهای آشتی‌جویانه از عباس استفاده کند
[ترجمه ترگمان]او به احتمال زیاد مذاکرات را قطع نخواهد کرد، اما ممکن است سعی کند تا احتمالا از برخی گفتگوهای مسالمت آمیز در خارج از عباس سو استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

دلائل متقاعد کننده برای چشم پوشی از انجام کاری آوردن
Example: 👇
ANN: What happened when he went over to you last year?
PAT: I cabled I wanted to get married. He cabled me to wait, he was coming. I waited. He came. He talked me out of it. ( bitterly ) — She wasn't suitable.
...
[مشاهده متن کامل]

* Hotel Universe - a play by Philip Barry
آن: چی شد وقتی سال گذشته اومد پیشت؟
پَت: [قبل از اینکه بیاد] من تماس گرفتم و گفتم که میخوام ازدواج کنم. اون [مجدداً] به من زنگ زد و گفت که تا اومدنش دست نگهدارم. من منتظر موندم تا اومد. [بعد] با دلائل قانع کننده از من خواست تا از اینکار چشم پوشی کنم. ( به تلخی ) — اون [دختر] مناسب نبود.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی �هتل یونیورس، � اثر فیلیپ بری

talk out of
منصرف کردن یک شخص از انجام کاری ( با ذکر دلایل مناسب و قانع کننده )
رای کسی رو زدن
قانع کردن کسی برای انجام ندادن کاری
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
to persuade someone not to do something
: ( talk ( one ) out of ( doing ) ( sth
to coax, convince, or persuade sb not to do or take part in sth
to convince sb to give up or change sth
weren't you to go away?
yes i were, but weatherman remarks talked me out of it
مگر تو قرار نبود مسافرت بروی؟
چرا قرار بود، ولی حرفهای گزارشگر هواشناسی من را از این کار ( اشاره به it ) منصرف کرد. به جای it میتوان از عبارت going away استفاده کرد.

بپرس