taliban

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a Muslim fundamentalist group that controlled Afghanistan from 1996 until 2001.

جمله های نمونه

1. Some were deterred by the Taliban, who said they would chop off voters' fingers, and around 400 attacks on polling day.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها توسط طالبان منصرف شدند و گفتند که انگشتان رای دهندگان را قطع خواهند کرد و حدود 400 حمله در روز رای گیری صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها از طالبان منصرف شده اند و گفته اند که رای دهندگان را قطع خواهند کرد و حدود ۴۰۰ حمله در روز رای گیری انجام خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "The Taliban are very strong, " said the taller of the two men, Agha Mansour. "They control the whole area.
[ترجمه گوگل]آقا منصور قد بلندتر از این دو مرد گفت: «طالبان بسیار قوی هستند «آنها کل منطقه را کنترل می کنند
[ترجمه ترگمان]آقا منصور، بلندتر از دو مرد، گفت: \" طالبان بسیار قوی هستند و کل منطقه را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Afghan government says Mullah Muhammad Omar, the Taliban leader, is based in Quetta, the capital of Baluchistan.
[ترجمه گوگل]دولت افغانستان می گوید ملا محمد عمر، رهبر طالبان در کویته، پایتخت بلوچستان مستقر است
[ترجمه ترگمان]دولت افغانستان می گوید ملا محمد عمر، رهبر طالبان، در کویته، مرکز بلوچستان مستقر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Those Taliban who are not part of al-Qaida or other terrorist networks are welcome to come back to their country and lay down arms and resume life under the constitution of Afghanistan, " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «آنهایی که از طالبان عضو القاعده یا سایر شبکه‌های تروریستی نیستند، می‌توانند به کشورشان بازگردند، سلاح‌ها را زمین بگذارند و زندگی را بر اساس قانون اساسی افغانستان از سر بگیرند »
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" آن دسته از طالبان که عضو القاعده یا دیگر شبکه های تروریستی نیستند، از بازگشت به کشورشان استقبال می کنند و سلاح خود را زمین می گذارند و زندگی خود را تحت قانون اساسی افغانستان ازسر می گیرند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Day, the Taliban spokesman Sabine Hu Lamu Mujahid from an unknown location by phone, told the media, the organization responsible for this attack.
[ترجمه گوگل]روز، سابینه هو لامو مجاهد، سخنگوی طالبان از یک مکان نامعلوم تلفنی به رسانه ها، سازمان مسئول این حمله گفت
[ترجمه ترگمان]این سازمان مسئول این حمله گفت: \" روز، سخنگوی طالبان Sabine Hu لامو از یک مکان نامعلوم با تلفن، به رسانه ها گفت که این سازمان مسئول این حمله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The main Taliban commander here is Anwarul Haq Mujahid, son of a former mujahideen commander, Mohammad Younus Khalis.
[ترجمه گوگل]فرمانده اصلی طالبان در اینجا انورالحق مجاهد، پسر یکی از فرماندهان سابق مجاهدین، محمد یونس خالص است
[ترجمه ترگمان]انور الحق مجاهد، پسر یکی از فرماندهان سابق مجاهدین، محمد یونس Khalis، فرمانده اصلی طالبان در اینجا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To the east was the Afghan Taliban, a regime that espoused a ruthless brand of Sunni Islam and viewed Iran's Shia Muslim leaders as heretics.
[ترجمه گوگل]در شرق، طالبان افغانستان قرار داشت، رژیمی که از نوع بی رحمانه ای از اسلام سنی حمایت می کرد و رهبران مسلمان شیعه ایران را بدعت گذار می دانست
[ترجمه ترگمان]در شرق، طالبان افغانستان، رژیمی بود که یک برند ظالم از اسلام سنی را حمایت می کرد و رهبران مسلمان شیعه ایران را به عنوان بدعتگذاران شناخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He couldn't talk to the Taliban leader Mullah Mohammed Omar, he said, because he couldn't be found and neither could the Taliban Council.
[ترجمه گوگل]او گفت که او نمی توانست با ملا محمد عمر رهبر طالبان صحبت کند، زیرا او و شورای طالبان هم نمی توانست پیدا شود
[ترجمه ترگمان]او گفت که او نمی تواند با ملا محمد عمر رهبر طالبان صحبت کند، زیرا او نتوانسته است پیدا شود و نه شورای طالبان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The supreme Taliban leader, Mullah Mohammad Omar, made the city his headquarters when the Taliban came to power in 199
[ترجمه گوگل]رهبر عالی طالبان، ملا محمد عمر، با به قدرت رسیدن طالبان در سال 199، شهر را مقر خود قرار داد
[ترجمه ترگمان]ملا محمد عمر، رهبر عالی طالبان، در زمانی که طالبان در ۱۹۹ راس قدرت قرار گرفت، این شهر را مقر خود قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In December, the Taliban retaliated for the brazenness of the resistance in the district, sending a suicide bomber to disrupt voting during a by-election.
[ترجمه گوگل]در ماه دسامبر، طالبان به خاطر گستاخی مقاومت در این ولسوالی تلافی کردند و یک بمب گذار انتحاری را برای ایجاد اختلال در رای گیری در جریان یک انتخابات میان دوره ای فرستادند
[ترجمه ترگمان]در ماه دسامبر، طالبان تلافی جویانه مقاومت در منطقه را تلافی کرد و یک بمب گذار انتحاری را برای اخلال در رای گیری در طی انتخابات میان دوره ای فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I don’t want to be thought of as the “girl who was shot by the Taliban” but the “girl who fought for education. ” This is the cause to which I want to devote my life. Malala Yousafzai
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به عنوان "دختری که توسط طالبان تیرباران شد" تصور شوم، بلکه "دختری که برای تحصیل جنگید" این هدفی است که می‌خواهم زندگی‌ام را وقف آن کنم ملاله یوسف زی
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم به عنوان \"دختری که توسط طالبان مورد اصابت گلوله طالبان قرار گرفته باشد\" فکر کنم، اما \" دختری که برای تحصیل مبارزه می کرد، این دلیلی است که من می خواهم زندگی ام را وقف آن کنم \" ملاله یوسف زی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I want education for the sons and the daughters of all the extremists, especially the Taliban. Malala Yousafzai
[ترجمه گوگل]من برای پسران و دختران همه افراط گرایان، به ویژه طالبان، آموزش می خواهم ملاله یوسف زی
[ترجمه ترگمان]من خواهان تحصیل پسران و دختران همه افراط گرایان، بویژه طالبان هستم ملاله یوسف زی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The danger, he warned, was that one of the powerful Taliban players, such as Bahadur or Nazir, could switch sides again, and instantly expose the army to a much bigger battle in Waziristan.
[ترجمه گوگل]او هشدار داد که خطر این بود که یکی از بازیگران قدرتمند طالبان، مانند بهادر یا نذیر، بتواند دوباره طرف خود را تغییر دهد و فورا ارتش را در معرض نبردی بسیار بزرگتر در وزیرستان قرار دهد
[ترجمه ترگمان]او هشدار داد که خطر این است که یکی از بازیگران قدرتمند طالبان مانند بهادر یا نظیر می تواند دوباره سوئیچ کند و فورا ارتش را در یک نبرد بزرگ در وزیرستان قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kabul, Afghanistan: A fortune teller listens to a woman as another awaits her turn. Fortune telling was banned under the Taliban regime.
[ترجمه گوگل]کابل، افغانستان: یک فالگیر به حرف زنی گوش می دهد که دیگری منتظر نوبت اوست فالگیری در رژیم طالبان ممنوع بود
[ترجمه ترگمان]کابل، افغانستان: یک پیشگو به یک زن گوش می دهد و دیگری در انتظار نوبت او است تقدیر در زمان حکومت طالبان ممنوع اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• islamic reformist force founded by mullah mohammad umar

پیشنهاد کاربران

No I'm suggesting u to join any chanell
Because of taliban uncomplete. .
طالبان ( طالب ها ) ، گروه شبه نظامی سنی در افغانستان است که از سال ۲۰۰۱ تاکنون درگیر جنگ در افغانستان است. این گروه از زمان پیدایش در سال ۱۹۹۴ همواره با دولت افغانستان، آمریکا و نیروهای ناتو جنگیده است. طالبان پس از تصرف افغانستان، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ با نام امارت اسلامی افغانستان بر این کشور حکومت کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

طالبان از روحانیان سنی تشکیل شده است که عقاید دگماتیسم مذهبی با ریشه هایی در مکتب حنفی دیوبندی، مذهب وهابیت و دیدگاه های جهادگرایی سلفی ابن تیمیه دارد. این گروه مخالف دولت های افغانستان و پاکستان است.
بیشتر افراد گروه طالبان پشتونهایی هستند که در مناطق شمال غربی پاکستان و دو سوی خط دیورند زندگی می کنند. طالبان از آغاز حمله آمریکا به افغانستان که موجب برکناری آنان از قدرت شد، با نیروهای آمریکا و ناتو نیز در جنگ هستند. رهبر کنونی طالبان پس از کشته شدن ملا اختر منصور، از سال ۲۰۱۶ مولوی هبت الله آخوندزاده است. طالبان قشری و قبیله ای برخورد می کند. آن ها حتی با اخوانی ها و جماعتی ها و مودودی ها سر سازش ندارند. روز شنبه دهم اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ طالبان و ایالات متحده آمریکا در قطر توافقنامه ای برای بازگرداندن صلح به افغانستان امضا کردند

بپرس